احساس دوری از خدا اغلب ناشی از غفلت، گناهان یا چالشهای زندگی است، نه دوری واقعی خدا. با ذکر، دعا و توبه میتوان این حس را برطرف کرد و قرب الهی را درک نمود.
احساس دوری از خداوند، تجربهای است که بسیاری از انسانها در طول زندگی معنوی خود با آن مواجه میشوند. این حس، لزوماً به معنای دور بودن خداوند نیست، بلکه بیشتر بازتابی از وضعیت درونی و میزان ارتباط ما با اوست. قرآن کریم به وضوح بیان میکند که خداوند همواره به ما نزدیک است، حتی نزدیکتر از رگ گردنمان. در آیه ۱۶ سوره قاف میخوانیم: «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (و ما از رگ گردنش به او نزدیکتریم). این آیه نشاندهندهی حضور دائمی و احاطهی کامل خداوند بر هستی ماست. پس اگر احساس دوری میکنیم، این حس غالباً ناشی از عواملی درونی و بیرونی است که مانع از ادراک این نزدیکی میشوند. یکی از دلایل اصلی این احساس دوری، غفلت و فراموشی یاد خداست. زندگی روزمره با مشغولیتها، دغدغهها و سرگرمیهای فراوان، ذهن ما را از یاد خداوند باز میدارد. وقتی تمام تمرکز ما بر امور دنیوی، خواستهها و آرزوهای مادی قرار میگیرد، به تدریج ارتباط قلبی با خالق هستی کمرنگ میشود. قرآن در سوره رعد آیه ۲۸ میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد). این آیه به روشنی نشان میدهد که آرامش و نزدیکی به خداوند در گرو ذکر و یاد اوست. دوری از ذکر، به معنای دوری از منبع آرامش و نزدیکی است. عامل دیگر، ارتکاب گناهان و کوتاهی در انجام وظایف دینی است. گناهان، مانند حجاب و پردهای بین انسان و پروردگارش عمل میکنند. هرچه گناهان بیشتر و توبه کمتر باشد، این حجاب ضخیمتر میشود و احساس دوری افزایش مییابد. در حقیقت، این حس گناه نیست که ما را از خدا دور میکند، بلکه بیتوجهی به بازگشت و توبه است که فاصله میاندازد. خداوند در قرآن بارها بر توبه و بازگشت تأکید کرده است. در سوره زمر آیه ۵۳ میفرماید: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (بگو ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید؛ خداوند همهی گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است). این آیه نشان میدهد که راه بازگشت همیشه باز است و ناامیدی از رحمت الهی، خود گناهی بزرگ است. گاهی اوقات، آزمایشها و بلاها نیز میتوانند این حس دوری را تشدید کنند. وقتی انسان در سختیها و مشکلات قرار میگیرد، ممکن است این تصور در ذهنش شکل گیرد که خداوند او را فراموش کرده یا به حال خود رها ساخته است. اما قرآن بارها تأکید میکند که آزمایشها بخشی جداییناپذیر از زندگی هستند و برای رشد و پالایش ایمان انسان وضع شدهاند. در سوره بقره آیه ۱۵۵ میخوانیم: «وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ» (و قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و میوهها آزمایش میکنیم؛ و به شکیبایان بشارت ده). این لحظات، فرصتی برای تقرب بیشتر به خداوند از طریق صبر، دعا و توکل هستند. اگر در این مواقع به جای گله و شکایت، رو به سوی او آوریم، خواهیم دید که او در سختترین شرایط نیز ما را رها نکرده است. عدم شناخت کافی از صفات الهی نیز میتواند به این احساس دوری دامن بزند. اگر خداوند را تنها به عنوان قدرتی مجازاتکننده بشناسیم و از صفت رحمانیت، مهربانی، آمرزش و رزاقیت او غافل باشیم، طبیعی است که خود را از او دور حس کنیم. درک صحیح از صفات الهی، به ما کمک میکند تا خداوند را نه تنها به عنوان یک حاکم مقتدر، بلکه به عنوان دوست، یار و پناهگاه خود ببینیم. همین شناخت عمیق است که حس نزدیکی و انس با او را در دل زنده میکند. برای غلبه بر این احساس دوری و بازیابی نزدیکی به خداوند، قرآن راههای عملی بسیاری را پیش روی ما قرار داده است. اولین گام، افزایش ذکر و یاد خداوند در تمام لحظات است؛ از طریق نماز، دعا، تلاوت قرآن و حتی ذکر لسانی در طول روز. دوم، توبه و استغفار مداوم برای پاک کردن قلب از آلودگی گناهان. سوم، تفکر و تدبر در آیات قرآن و نشانههای خداوند در هستی تا عظمت و مهربانی او را بهتر درک کنیم. چهارم، انجام اعمال نیک و خدمت به خلق که موجب رضایت الهی و افزایش نور معنویت در قلب میشود. پنجم، صبر و پایداری در برابر سختیها و اعتماد کامل به حکمت الهی در پس تمامی رخدادها. در نهایت، باید بدانیم که خداوند متعال همواره منتظر بازگشت بندگانش است و کافی است قدمی به سوی او برداریم تا او چندین قدم به سوی ما بیاید. این حس دوری، ممکن است هشداری باشد برای بازنگری در مسیر زندگی و تقویت ارتباط با مبدأ هستی، تا طعم شیرین قُرب الهی را دوباره بچشیم.
و به راستی ما انسان را آفریدیم و میدانیم که نفس او چه وسوسهای به او میکند؛ و ما از رگ گردنش به او نزدیکتریم.
و هرگاه بندگانم از تو درباره من بپرسند، پس [بدانند که] من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم؛ پس باید به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.
آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
در گلستان سعدی آمده است که درویشی فقیر و رنجور، همواره از دوری و غفلت شکایت میکرد. او میپنداشت که خداوند از حالش بیخبر است و او را به حال خود رها کرده است. روزی به حکیمی رسید و حال دل خود باز گفت. حکیم تبسمی کرد و گفت: «ای درویش، اگر آب در کوزه باشد و تو تشنه باشی، آیا کوزه از تو دور است یا تو دست از کوزه باز داشتهای؟» درویش لحظهای اندیشید و پاسخ داد: «من دست باز داشتهام.» حکیم گفت: «همینگونه است حال تو با خالقت. او همیشه نزدیک است و کوزهی رحمتش پر. اما گاهی چشمان ما از غفلت و دستهایمان از گناه، مانع از برداشتن آب معرفت میشود. دلت را از زنگار دنیا پاک کن و دست دعا برآور، تا ببینی که او نزدیکتر از هر ندایی است.» درویش از این پند دلگرم شد و به ذکر و توبه روی آورد، و دیری نگذشت که آرامش و نزدیکی خداوند را در عمق جانش احساس کرد.