ایمان اولین انتخاب فرد است، اما به دلایل مختلفی، مانند انکار حقیقت، افراد متفاوت به ایمان میآوردند و یا دور میشوند.
ایمان و کفر دو مفهوم کلیدی در آموزههای قرآن کریم هستند که همواره در بستر تفکر و زندگی انسانها اهمیت ویژهای داشته و دارند. در قرآن، آیات بسیار متعددی به تبیین و تفسیر این دو مفهوم پرداختهاند. ایمان به خداوند و ارسال پیامبران به عنوان دو رکن اصلی دین، همواره در قرآن مطرح شده و به آنها توجه خاصی شده است. یکی از آیات بسیار مهم در این زمینه، آیات 6 و 7 سوره بقره است که در آنها خداوند میفرماید: "إنَّ الذين كَفَرُوا سواءٌ عَلَيهِم أأنذَرْتهُمْ أَم لم تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ. خَتَمَ اللهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ". این آیات به وضوح نشان میدهد که برخی افراد به دلایل مختلف از جمله کفر و انکار حقیقت، توفیق ایمان را از دست میدهند و به دلیل غفلت از دعوتهای الهی، دچار عذاب عظیم خواهند شد. از دیدگاه قرآن، ایمان یک انتخاب ارادی و آگاهانه است که به آگاهی و اراده انسان بستگی دارد. اما در عین حال، این آیات هشدار میدهند که گاهی قلبها و گوشها و چشمها بر اثر غفلت، بر ضد هدایت الهی پوشانده میشوند. این بدان معناست که برخی افراد به رغم شنیدن دعوت الهی، قادر به درک و پذیرش آن نیستند. این عدم توانایی در تشخیص حقیقت میتواند ناشی از گناهانی باشد که انسان در زندگیاش مرتکب شده یا از دنیای مادی و شهوات آن متاثر گشته است. به همین دلیل در سوره انفال، آیه 24 نیز خداوند به مؤمنان خطاب کرده و میفرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا استَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إذا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ". این آیه به وضوح به اهمیت پاسخگویی و عمل به دعوت الهی تأکید دارد. در واقع، ایمان به خداوند نیازمند نوعی پاسخ صادقانه و آگاهانه از سوی انسانهاست. بنابراین، اگر فردی در دنیای مادی و شهوات سرگردان باشد، قطعاً قادر به شنیدن دعوت ایمان نخواهد بود. ایمان، به عنوان یک عنصر روحانی، به قلبهای پاک و آماده برای پذیرش هدایت تعلق دارد. همانگونه که ذکر شد، ایمان به الله نه تنها نتیجه تصمیم شخصی است بلکه به نوعی وابسته به اراده الهی نیز میباشد. این بدین معناست که خداوند برخی افراد را به هدایت و ایمان نزدیک میکند و در عوض، برخی دیگر را در فتنه و گمراهی رها میسازد. مرز میان ایمان و کفر در قرآن فقط به دلایل عقلی و منطقی محدود نیست، بلکه به نوعی دنبالهرو احساسات، تمایلات روحی و نوع ارتباطات انسان با خداوند نیز هست. انسانها از طریق ایمان نه تنها به شناخت حقیقت میرسند بلکه در فرآیند تطهیر روح و جان خود نیز پیشرفت میکنند. در قرآن کریم بهطور مکرر به این مسأله اشاره شده که شناخت و ایمان به خداوند باعث آرامش و تسکین روح انسان میشود و انسانی که ایمان را در دلش جاری کند، میتواند در برابر مشکلات و چالشهای زندگی ایستادگی کند. از سوی دیگر، کفر به معنای انکار واقعیتها و مطلقزدایی از وجود خداوند و ارسال وحی است. در آموزههای قرآن، کفر تنها به عدم ایمان به خداوند محدود نمیشود، بلکه به عدم پذیرش حقیقتی نیز مربوط است که به وضوح در مقابل انسانها قرار دارد. این عدم پذیرش میتواند ناشی از خودخواهی، تمایلات دنیایی یا تسلیم شدن به فشارهای اجتماعی باشد. قرآن کریم به صراحت اشاره میکند که کافران به سبب خودپرستی و غفلت از حقیقت به تنهایی مسئول اعمال خود هستند و در آخرت به عذاب خواهند افتاد. یکی دیگر از بعدهای ایمان در قرآن، ایمان به رسولان و پیامبران الهی است. در قرآن، ایمان به پیامبر به عنوان جزیی از ایمان به خداوند واجب است. کافران با انکار پیامبران الهی، در حقیقت به خداوند نیز انکار کرده و از حقیقت دور میشوند. لذا ایمان و کفر دارای یک ساختار درهمپیوسته هستند که در زندگی انسان تأثیر شگرفی دارند. در نهایت، میتوان گفت که ایمان و کفر نه تنها ابعاد معنوی زندگی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه در شکلگیری جامعه انسانی نیز نقش اساسی ایفا میکند. یک جامعه با مؤمنان میتواند به سمت آرامش، محبت و همپیمانی حرکت کند در حالی که جامعهای که در آن کفر و انکار حقیقت غالب باشد، دچار تفرقه، درگیری و نابسامانی خواهد شد. بنابراین، ترویج فرهنگ ایمان در جامعه نه تنها تکلیف دینی، بلکه یک ضرورت اجتماعی و فرهنگی نیز میباشد که منجر به تقویت پیوندهای انسانی و تحقق اهداف عالی انسانی است.
بیتردید، کسانی که کافرند، برای آنها فرقی ندارد که آنها را بیم دهی یا نه، ایمان نخواهند آورد.
خداوند بر دلهایشان و گوشهایشان و دیدگانشان پردهای قرار داده است و برای آنان عذابی بزرگ است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و رسول او در دعوتش به چیزی که شما را زنده میکند پاسخ دهید.
روزی، مردی به نام علی در گوشهای نشسته بود و به زندگی خود فکر میکرد. او از اینکه چرا برخی از دوستانش ایمان آوردند و برخی دیگر کافر ماندند، ناراحت بود. روزی یکی از دوستانش به او گفت: 'علی، ما انسانها گاهی راه خود را گم میکنیم، اما باید به خدا توکل کنیم.' علی، با یادآوری آیات قرآن و اینکه هر فرد به دنبال حقیقت خودش است، احساس آرامش بیشتری کرد. او تصمیم گرفت باورهای خود را تقویت کند و در جستجوی حقیقت بیشتر تلاش کند.