قساوت قلب ناشی از غفلت از آیات الهی و اعمال نیک است.
قساوت قلب یکی از مهمترین مباحث معرفتی و اخلاقی در اسلام و به ویژه در قرآن کریم است. قساوت قلب به معنای عدم توجه به بندگی و آیات الهی است و میتواند به انسان آسیبهای روحی و معنوی جدی وارد کند. در قرآن کریم، خداوند در آیهای میفرماید: "آیا دیدی کسانی را که خود را پاک میدانند، در حالی که خداوند کسی را که او بخواهد، پاکیزه میکند؟" (سوره نجم، آیه 32). این آیه بیانگر آن است که برخی افراد به خاطر احساس خودپسندی و نادیده گرفتن آیات خدا دچار قساوت قلب میشوند. در حقیقت، قساوت قلب میتواند نشانهای از نادانی، غفلت و بیتوجهی به ارزشهای معنوی باشد. قساوت قلب از آنجا ناشی میشود که انسانها به طور معمول گرفتار دنیا و مشغلههای آن میشوند و از یادآوری خداوند و آیات او غافل میگردند. در سوره بقره، آیه 74، خداوند میفرماید: "پس به دنبال قساوت قلب در دلهای آنها بعد از آنکه قلبهایشان سخت شد، میباشید!" این آیه نشاندهنده آن است که قساوت قلب یک مرحله تحولناپذیر نیست و انسان میتواند به تداوم غفلت از یاد خدا دچار شده و به قساوت قلب برسد. عدم توجه به آیات الهی و عدم توجه به بندگی میتواند انسان را به یک زندگی خالی از احساسات مثبت و معنوی برساند. قساوت قلب به معنای جدایی از رحمت و هدایت الهی است که فرجامی جز آسیب و ناراحتی روحی به دنبال ندارد. به طور کلی، انسانها باید توجه داشته باشند که قلب انسان مانند خاک زراعی است؛ اگر بر آن آبیاری و مراقبت شود، گل خواهد داد و اگر بدون مراقبت رها شود، خشک و بیحاصل میگردد. این نکته به ما یادآوری میکند که اگر در زندگی روزمره خود از یاد خدا و آیات او غافل شویم، به تدریج قساوت قلب در ما ریشهدار میشود. اما از سوی دیگر، خداوند در قرآن بارها به ما راهکارهای جلوگیری از قساوت قلب را پیشنهاد میکند. یکی از این راهکارها انجام عمل نیکی چون صدقه و استغفار است. صدقه به معنای کمک به نیازمندان و انجام اعمال خیر در جامعه است که تأثیر بسزایی در افزایش محبت و رحمت در دل انسان دارد و قساوت قلب را کمرنگ میکند. به علاوه، استغفار و توبه نیز از دیگر روشهای مؤثر در کاهش قساوت قلب میباشد. در مواقعی که فرد دچار گناه و خطا میشود، با توبه و ذکر خدا میتواند خود را از قساوت قلب نجات دهد و به رحمت خداوند نزدیکتر شود. ذکر خدا، نماز و یادآوری آیات کریم قرآن نیز از دیگر عوامل مؤثر در تقویت روحیهی دینی و کاهش قساوت قلب هستند. این اعمال با ایجاد ارتباط نزدیکتر با خداوند، انسان را به صفات پسندیده نزدیکتر میکند و قدرت معنوی او را افزایش میدهد. داستانهای قرآن نیز نمونههای متعددی از اقوام و ملتها را ارائه میدهد که به خاطر قساوت قلب، از هدایت الهی دور شدهاند. به عنوان مثال، قوم بنیاسرائیل در بسیاری از مقاطع به سبب سختی قلب خود و نادیده گرفتن دعوتهای پیامبران، از رحم و رحمت خداوند منحرف شدند و در مسیر انحراف قرار گرفتند. بنابراین، این داستانها میتواند به ما به عنوان یک هشدار عمل کند تا از قساوت قلب دوری کنیم و همواره در پی رضایت و خشنودی خداوند باشیم. توجه به سلامتی قلب و روح بسیار حائز اهمیت است و این امر در ادبیات اسلامی همچون سخنان رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) به کرات مورد تأکید قرار گرفته است. در روایات آمده است که قلب نورانی و پاک، درک و بینش بیشتری نسبت به حقایق و معارف دین دارد و میتواند در برابر مشکلات و چالشهای زندگی مقاومتر باشد. بنابراین، با توجه به این آموزهها، ایجاد یک زندگی سالم و پربار معنوی نیازمند تلاش و کوشش در راه بندگی و یادآوری خدا است. در نهایت، میتوان گفت که قساوت قلب یک وضعیت خطرناک است که باید با تدابیر مؤثر از آن جلوگیری کرد. با بررسی مباحثی چون انجام اعمال نیک، توجه به یاد خدا و قرآن و توبه و استغفار، میتوانیم از این بندگی دور نشویم و روابط خود را با خداوند تقویت کنیم. در این راه، باید به یاد داشت که درهایی به سوی رحمت و مغفرت الهی همیشه باز است و هیچ انسانی نمیتواند به دلیل قساوت قلب خود را از امید به رحمت الهی دور کند. در واقع، هرگاه انسان به یاد خدا باشد و در پی بندگی خالص باشد، نور الهی در قلب او خواهد درخشید و قساوت قلب دیگر جایی برای خود نخواهد یافت.
سپس قلبهای شما پس از آن سخت شد، مثل سنگ یا حتی سختتر؛ و از میان سنگها، برخی وجود دارد که از آنها نهرها میجوشد، و برخی دیگر در میشکند و آب از آنها میجوشد و برخی هستند که به خاطر ترس از خداوند به زمین فرومیافتند و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست.
آنها کسانی هستند که دلهایشان سخت شده است.
روزی روزگاری در یک دهکده کوچک، مردی به نام احمد زندگی میکرد. او انسان خوبی بود، ولی کمکم دچار قساوت قلب شده و از یاد خدا غافل شده بود. یک روز، او در حین قدم زدن به یک کودک گرسنه برخورد کرد. به یاد آیات قرآن افتاد و تصمیم گرفت به او کمک کند. احمد با نیکیای که به کودک کرد، احساس تازهای به دست آورد و متوجه شد که خداوند همواره در کنار اوست. از آن پس، او به یاد خدا و نیکی به دیگران پرداخت و زندگیش دگرگون شد.