چرا برخی انسان‌ها از عبادت گریزان‌اند؟

برخی انسان‌ها به دلیل دلبستگی افراطی به دنیا، جهل، تکبر، پیروی از هوای نفس و وسوسه‌های شیطانی از عبادت رویگردان می‌شوند و آن را باری بر دوش خود می‌پندارند. این عوامل آن‌ها را از هدف اصلی آفرینش و آرامش حقیقی دور می‌کند.

پاسخ قرآن

چرا برخی انسان‌ها از عبادت گریزان‌اند؟

درک این موضوع که چرا برخی انسان‌ها از عبادت و بندگی پروردگار خویش گریزانند، نیازمند تأملی عمیق در ابعاد وجودی انسان و نگاهی جامع به تعالیم قرآنی است. قرآن کریم، هدف از آفرینش جن و انس را تنها عبادت و بندگی خدا معرفی می‌کند، همان‌گونه که در سوره ذاریات آیه 56 می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» (و جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا بپرستند). این آیه به وضوح نشان می‌دهد که عبادت، نه یک تحمیل بیرونی، بلکه جوهر وجودی و غایت آفرینش انسان است. اما با وجود این هدف والا، دلایل متعددی از منظر قرآن وجود دارد که برخی انسان‌ها را از این مسیر فطری و الهی دور می‌کند: 1. دلبستگی افراطی به دنیا و لذت‌های مادی (حبّ الدنیا): یکی از مهم‌ترین عواملی که انسان را از عبادت دور می‌کند، شیفتگی بیش از حد به زرق و برق‌های دنیوی است. قرآن بارها به این مسئله هشدار داده و مال، فرزندان، مقام، شهرت و لذت‌های زودگذر دنیا را عاملی برای غفلت از یاد خدا و آخرت معرفی می‌کند. انسان فراموش می‌کند که دنیا گذران است و آنچه باقی می‌ماند، عمل صالح و ارتباط با خالق است. این دلبستگی افراطی باعث می‌شود انسان وقت و انرژی خود را تماماً صرف جمع‌آوری مال و کسب لذت‌های دنیوی کند و دیگر مجالی برای پرداختن به عبادات، تفکر در آیات الهی و آماده شدن برای سرای باقی نیابد. این افراد، آخرت را فدای دنیا می‌کنند و گمان می‌کنند که با انباشت ثروت می‌توانند به آرامش و خوشبختی دست یابند، در حالی که این آرامش تنها در سایه یاد خدا و عمل صالح حاصل می‌شود. قرآن در سوره توبه آیه 24، به وضوح این اولویت‌بندی غلط را نقد می‌کند: «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (بگو: اگر پدران و پسران و برادران و همسران و خویشاوندان شما و اموالی که جمع کرده‌اید و بازاری که از کساد آن می‌ترسید و خانه‌هایی که آنها را می‌پسندید، برای شما محبوب‌تر از خدا و رسول و جهاد در راه اوست، پس در انتظار باشید تا خداوند با امر خود بیاید و خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند). این آیه نشان می‌دهد که وقتی حب دنیا بر حب خدا و رسولش پیشی بگیرد، نتیجه‌ای جز خسران در پی نخواهد داشت. 2. جهل و ناآگاهی نسبت به حقیقت عبادت و هدف آفرینش: بسیاری از کسانی که از عبادت گریزانند، از حقیقت و عمق فلسفه آن ناآگاهند. آن‌ها عبادت را صرفاً مجموعه‌ای از حرکات و اذکار تکراری می‌دانند که هیچ نفعی برایشان ندارد، یا آن را باری سنگین بر دوش خود می‌پندارند. در حالی که عبادت، ارتباطی عمیق و پربار با خالق هستی است؛ چشمه‌ای از آرامش، منبعی برای تقویت اراده، و وسیله‌ای برای رشد روحی و اخلاقی. اگر انسان بداند که عبادت دریچه‌ای است به سوی صلح با خود، صلح با جهان و صلح با خدا، هرگز از آن رویگردان نخواهد شد. عدم تفکر در آیات الهی، در نظم شگفت‌انگیز جهان هستی، و در نشانه‌های بی‌شمار قدرت و رحمت الهی، انسان را به غفلت می‌کشاند. این غفلت، باعث می‌شود او جایگاه واقعی خود را در هستی و نیاز ذاتی‌اش به آفریدگار را درک نکند و در نتیجه، از هدف اصلی خلقت خود دور شود. قرآن به دفعات انسان‌ها را به تفکر و تدبر در آفرینش دعوت می‌کند تا از این جهل و غفلت بیرون آیند. 3. تکبر و غرور (کبر): یکی دیگر از موانع بزرگ در مسیر عبادت، تکبر و غرور است. فرد متکبر، خود را برتر از آن می‌بیند که در برابر کسی خضوع کند، حتی اگر آن کس خالق و پروردگارش باشد. این خصلت مذموم، اولین بار در ابلیس تجلی یافت که از سجده بر آدم سر باز زد. قرآن در سوره بقره آیه 34 می‌فرماید: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ» (و چون فرشتگان را گفتیم: آدم را سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبر ورزید و از کافران شد). این مثال به وضوح نشان می‌دهد که چگونه غرور می‌تواند انسان را از اوج بندگی به حضیض کفر و نافرمانی سوق دهد. متکبر، خود را بی‌نیاز از هدایت الهی می‌بیند و همین امر، او را از پذیرش حق و انجام دستورات الهی، از جمله عبادت، باز می‌دارد. این افراد اغلب به دانش، ثروت یا قدرت خود می‌بالند و گمان می‌کنند با تکیه بر خودشان نیازی به ارتباط با خداوند ندارند، در حالی که همه چیز از اوست و بازگشت همه به سوی اوست. 4. پیروی از هوای نفس و شهوات: نفس انسانی دارای تمایلاتی است که اگر کنترل نشوند، می‌توانند انسان را به سمت افراط در لذت‌جویی و گریز از مسئولیت‌ها، از جمله مسئولیت عبادت، سوق دهند. پیروی از هوای نفس، یعنی تسلیم شدن در برابر خواسته‌های نفسانی بدون در نظر گرفتن عواقب اخروی و معنوی آن. زمانی که شهوت‌پرستی و لذت‌گرایی هدف اصلی زندگی شود، عبادت که نیازمند خودسازی، خویشتن‌داری و انضباط است، در حاشیه قرار می‌گیرد. قرآن به کسانی که هوای نفس خود را معبود خود قرار داده‌اند، هشدار می‌دهد. در سوره جاثیه آیه 23 آمده است: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» (آیا دیدی کسی را که هوای نفس خود را معبود خویش ساخته است؟ و خدا او را با وجود علم [به گناه] گمراه کرده و بر گوش و قلبش مهر نهاده و بر دیده‌اش پرده افکنده است؟ پس چه کسی او را پس از خدا هدایت خواهد کرد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟). این آیه نشان می‌دهد که چگونه پیروی بی‌بند و بار از هوای نفس، منجر به گمراهی و نادیده گرفتن حقایق الهی می‌شود. 5. وسوسه‌های شیطانی و تأثیر همنشینان بد: شیطان، دشمن قسم‌خورده انسان، همواره در تلاش است تا او را از راه حق منحرف کند. یکی از اصلی‌ترین روش‌های شیطان، ایجاد وسوسه، دلسرد کردن از عبادت، و زینت دادن گناهان است. شیطان عبادت را دشوار، بی‌فایده یا خسته‌کننده جلوه می‌دهد و انسان را به سوی سهل‌انگاری و تنبلی سوق می‌دهد. او با وعده‌های دروغین و ترساندن از فقر در صورت پرداختن به امور معنوی، تلاش می‌کند تا انسان را از مسیر بندگی دور کند. همچنین، همنشینی با افرادی که به عبادت بی‌اعتنا هستند یا به تمسخر آن می‌پردازند، می‌تواند تأثیر منفی زیادی بر روحیه و ایمان فرد بگذارد و او را نیز به سمت دوری از عبادت سوق دهد. قرآن بارها به دشمنی شیطان و لزوم پناه بردن به خدا از شر او تأکید می‌کند. نتیجه‌گیری: گریزان بودن از عبادت ریشه‌های عمیقی در فطرت، انتخاب‌ها و محیط فرد دارد. اما قرآن همواره باب رحمت و بازگشت را گشوده می‌داند. برای غلبه بر این عوامل، نیاز به شناخت صحیح، مبارزه با نفس، پرهیز از دلبستگی‌های افراطی به دنیا، و پناه بردن به خدا از شر شیطان است. یادآوری دائم هدف آفرینش، تفکر در آیات الهی و طلب کمک از خداوند، می‌تواند راه را برای بازگشت به مسیر عبادت و یافتن آرامش حقیقی هموار کند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

روایت است که در شهر بخارا، تاجری توانگر بود که چنان غرق در معاملات و سوداگری‌های دنیوی شده بود که از یاد خدا غافل می‌گشت و عبادت را باری بر دوش می‌دید. هرگاه وقت نماز می‌رسید، می‌گفت: «وقت ندارم، کار و بار فراوان است و مشتری در انتظار!» روزی درویشی زاهد از کنار دکانش گذشت و دید که تاجر با چه شتابی در حال شمردن سکه‌هاست. درویش با تبسمی گفت: «ای دوست، شنیده‌ام که از طاعت و بندگی رویگردانی، گویی عبادت را مانع رزق می‌بینی. اما بدان، همان رزقی که تو را اینچنین گرفتار کرده، تنها به اذن اوست که می‌رسد. دنیا همچون کاروانی است که می‌گذرد و هرچه بارت سنگین‌تر باشد، دشوارتر به مقصد می‌رسی. اما سبک‌باری دل به یاد حق، بال پروازی است که تو را از سختی‌ها می‌رهاند.» تاجر که پیش از این به جز اعداد و ارقام چیزی نمی‌شناخت، از سخن درویش متأثر شد. با خود اندیشید که این همه دویدن به دنبال سراب دنیا، چه حاصلی دارد جز خستگی؟ از آن پس، سعی کرد در میان مشغله‌هایش زمانی برای عبادت و ذکر خدا بیابد و کم‌کم طعم آرامش حقیقی را چشید و فهمید که رضایت الهی از هر ثروتی بالاتر است.

سوالات مرتبط