احساس بیمعنایی از فراموشی هدف و ارتباط با خدا ناشی میشود و میتوان آن را احیا کرد.
در قرآن کریم، درباره به دنیا آمدن انسان و هدف زندگی او آیات بسیاری آمده است. این آیات به ما یادآوری میکنند که زندگی انسانی درک و شناخت عمیقتری از وجود و هدفش میطلبد. هنگامی که انسان در مسیر زندگی خود احساس میکند که همهچیز بیمعنا شده و اهداف و آرزوهایش متزلزل شدهاند، معمولاً به اصول و بنیادهای زندگی خود بازگشت میکند و به بررسی این موضوع میپردازد که آیا در مسیر درست حرکت میکند یا خیر. یکی از آیات کلیدی در این زمینه، آیه 156 از سوره البقره است که در آن خداوند میفرماید: 'وَإِنَّا لَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ'. این آیه نشان میدهد که زندگی انسانی پر از آزمایشها و سختیهاست و به نوعی چالشها و امتحانات جزئی از ذات وجود انسان محسوب میشوند. در حقیقت، احساس بیمعنایی ممکن است نتیجه نداشتن هدف و بیتوجهی به آرزوها و انتظارات شخصی باشد. از این رو، دین اسلام توجه خاصی به جستجوی معنا در زندگی و اهداف انسانی دارد. در سوره مومنون، آیه 115 آمده است: 'أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ' که به ما یادآوری میکند که خلق ما از جانب خداوند بیهوده نیست و هر یک از ما برای هدف خاصی به این دنیا آمدهایم. این آیه اشاره به این دارد که ما نه تنها به دنیا آمدهایم، بلکه قرار است زندگی کنیم و به رشد و تکامل بپردازیم. این مهم است که ما درک کنیم که زندگی تنها یک دوره گذر نیست، بلکه فرصتی برای یادگیری، رشد شخصی و معنوی است. بنابراین، زمانی که ما معنای زندگی را احساس میکنیم و اهداف روشنی برای خود تعیین میکنیم، باید به دنبال ایجاد یک هدف جدید و ارتباط مجدد با خداوند باشیم. خداوند در سوره اسراء، آیه 70 میفرماید: 'وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ' و این عبارت نشاندهنده ارجمندی و کرامت انسانی است. تأکید بر این کرامت ما را به یاد اهمیت زندگی و معنای آن میاندازد. بنابراین، انسانها باید به یاد داشته باشند که زندگی آنها دارای ارزشی فوقالعاده است و در این زمینه به تعیین اهدافی روشن و معنادار بپردازند. اهمیت بازنگری در زندگی و اهداف به وضوح در آیات مختلف قرآن مشخص است. بسیاری از افراد به دلیل مشغلههای زندگی روزمره و چالشهای متعدد، ممکن است ارتباط خود را با اهداف واقعیشان از دست بدهند. در این زمان است که نیاز به تفکر عمیق درباره اهداف و معنای زندگی ضرورت مییابد. اگرچه زندگی پر از چالشها و مصیبتهاست، اما این دقیقاً همان چیزی است که انسان را تشویق به تلاش و پیشرفت میکند. در قرآن، ذکر شده که بلایای مختلف به عنوان امتحان و آزمایشهایی از سمت خداوند به ما عطا میشود. این بلایا نه به عنوان مجازات، بلکه به عنوان فرصتی برای رشد و ارتقاء روحی میباشند. در واقع، اگر انسان در مسیر زندگی خود با مشکلات روبهرو شود و با صبر و استقامت به آنها پاسخ دهد، به رشد و کمال بیشتری دست خواهد یافت. علاوه بر این، در قرآن تأکید ویژهای بر لزوم صبر در مواجهه با مشکلات وجود دارد. خداوند میفرماید: 'وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ' که این بیانگر این است که کسانی که در برابر مصائب صبر میکنند، مورد توجه و رحمت الهی قرار میگیرند. تاریح انسانهای بزرگ و موفق در تاریخ نیز گواهی بر این مطلب است که آنان در زندگی خود با چالشهای زیادی روبهرو شدند، اما با اراده و عزم راسخ به پیشرفت ادامه دادند و توانستند از همه مشکلات عبور کنند. احساس بیمعنایی در زندگی میتواند نشانهای از فراموشی هدف و ارتباط نادرست با خداوند باشد. این نکته از اهمیت زیادی برخوردار است که انسان باید دائما در پی احیا و تقویت این ارتباط باشد. بازگشت به خداوند و درخواست guidance و راهنمایی از او میتواند به افراد کمک کند تا دوباره هدفمندی و معنای از دست رفته زندگی خود را بیابند. در نهایت، مهم است که انسان هرگز فراموش نکند که زندگی دارای معنا و ارزش است و این معنا را میتواند در ارتباط با خداوند و در خدمت به دیگران بیابد. تمام آیات و آموزههای قرآن ما را به فکری عمیقتر درباره خود و زندگی دعوت میکند. فراهم کردن فرصتهایی برای تفکر، تأمل و خودشناسی به ما کمک میکند از بیمعنایی پرهیز کرده و به سمت معنا و هدف زندگی حرکت کنیم. با این نگاه، میتوانیم به سمت موفقیت و کمال جاری در زندگی خود پیش برویم و در نهایت، انسانی بشویم که زندگیاش نه صرفاً برای گذران زمان است، بلکه به دنبال تحقق اهداف و معانی عمیقتری است که خداوند برای او مقدر کرده است.
و قطعاً شما را به چیزی از خوف و گرسنگی و نقصان اموال و جانها و میوهها آزمایش خواهیم کرد و بشارت ده به صابران.
آیا پنداشتهاید که شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما بازگردانیده نخواهید شد؟
و ما قطعاً بنی آدم را گرامی داشتیم.
روزی مردی در دل شهر نشسته بود و به زندگیاش میاندیشید. او با خود گفت: 'چرا هر روز در حال تلاش هستم، در حالی که هیچ چیزی از زندگیام درک نمیکنم؟'. ناگهان یاد آیات قرآن افتاد و فهمید که باید هدفی برای زندگیاش انتخاب کند. شروع به خواندن قرآن کرد و آگاهیاش از زندگی افزایش یافت. به زودی حس کرد که دوباره زندگیاش معنا پیدا کرده است.