قرآن کریم انسانها را به تفکر دعوت میکند تا به آیات الهی و حقیقت زندگی بیاندیشند. این تفکر به شناخت بهتر از خدا و جایگاه انسان در جهان کمک میکند.
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان، نه تنها به تبیین اصول دینی و اخلاقی میپردازد، بلکه به انسانها دعوت به تفکر و اندیشه میکند. این دعوت به تفکر در آیات مختلفی از قرآن به وضوح نمایان است. یکی از آیات کلیدی که به این موضوع اشاره دارد، آیه 190 سوره آل عمران است که میفرماید: "إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ". در این آیه، خداوند به ما یادآوری میکند که در آفرینش آسمانها و زمین و تغییرات شب و روز، نشانهها و آیات الهی وجود دارد که درک و فهم آنها نیاز به اندیشه و تفکر عمیق دارد. این دعوت به تفکر به ما فرصتی میدهد تا به دقت در مورد حقایق جهان اطرافمان بیندیشیم. طبیعت و زیباییهای آن، انبوهی از سوالات و تفکرات را در ذهن ما ایجاد میکند. وقتی به آسمان پر ستاره نگاه میکنیم، یا به عظمت کوهها و دریاها توجه میکنیم، این سوالات به طور طبیعی به ذهنمان میآید: "اینها چطور به وجود آمدهاند؟ هدف از این آفرینش چیست؟" قرآن ما را تشویق میکند تا به این سوالات بپردازیم و از طریق تفکر و اندیشه عمیق، به درکی بهتر از جهان و زندگیمان دست یابیم. علاوه بر این، قرآن به ما میآموزد که با چشم باز و ذهنی پویا به اطراف خود نگریسته و سعی کنیم به فهم درست و عمیقتری از خود و زندگیمان برسیم. تفکر در حقیقت، ابزاری است برای شناخت خود، محیط و جامعه. در سوره محمد آیه 24 میخوانیم: "أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا". این آیه از ما میخواهد که به آیات قرآن بیندیشیم و اجازه ندهیم که قلبهایمان بستگی پیدا کند. این دعوت به تدبر و تعمق در قرآن، نیاز به تلاشی روشنفکرانه و عمیق از سوی ما دارد. قرآن کریم نه تنها به ما میآموزد که باید در آیات آن تأمل کنیم، بلکه به ما نشان میدهد که این تأملات چه تأثیری میتواند بر زندگیمان بگذارد. تفکر ما را به سمت خودشناسی و درک بهتر از جایگاهمان در دنیا هدایت میکند. هر چه بیشتر در مورد معانی و تفسیر آیات قرآن تأمل کنیم، فهم ما از هستی و روابط انسانی عمیقتر میشود. به طور کلی، تفکر در قرآن به دو بخش مهم تقسیم میشود: شناخت ذات الهی و فهم مسئولیتهای انسانی. شناخت خداوند از طریق تفکر و تأمل در آکناف هستی، انسان را به سمت ایمان قویتر و هدفمندتر میبرد. هر چه انسان در این جهت تفکر کند، ارتباطش با خداوند عمیقتر میشود و احساس نیاز به رهنمودهای الهی در زندگیاش بیشتر حس میکند. در کنار آن، قرآن به ما یادآوری میکند که تفکر همچنین به شناخت از خود و جامعه کمک میکند. انسانها در پی شناخت خود و تحقق اهداف و خواستههایشان هستند و این فرایند نیازمند تفکر عمیق و تحلیل منطقی است. تفکر به ما کمک میکند تا به مشکلات و چالشهای زندگیمان با دید روشنتری بنگریم و راهحلهای مناسبی پیدا کنیم. شاید بسیاری از ما به دلیل مشغولیتهای روزمره و زندگی مدرن خود، کمتر زمانی را به تفکر اختصاص دهیم. اما قرآن ما را به یاد میآورد که تفکر، نیاز اساسی بشر است. اگر ما بتوانیم به آیات قرآن بیندیشیم و آنها را در زندگییمان به کار ببریم، بدون شک زندگییمان دچار تغییرات مثبت زیادی خواهد شد. تفکر در قرآن به ما یادآوری میکند که هر کدام از ما، مسئولیتهای خاصی داریم که باید به آنها توجه کنیم. شناخت صحیح و عمیق از اهدافمان در زندگی، به ما کمک خواهد کرد که تصمیمات درستی اتخاذ کنیم و در مسیر درستی حرکت کنیم. در نهایت، قرآن کریم به عنوان یک کتاب هدایت به ما یادآوری میکند که تفکر نه تنها برای شناخت خداوند، بلکه ابزاری است برای درک عمیقتر از خود و دنیای اطرافمان. این دعوت به تفکر به ما میآموزد که در جستجوی حقیقت و درک واقعی از زندگی، از هر فرصتی استفاده کنیم و به این مسأله اهمیت بدهیم. ما باید به درک عمیقتری از اهدافمان در زندگی و همچنین ارزشهایی که به آنها پایبند هستیم، دست یابیم و از این طریق به یک زندگی معنادار دست یابیم. در مجموع، قرآن با دعوتش به تفکر، ما را به سمت روندی هدایت میکند که میتواند به تحولی عمیق در زندگیمان منجر شود. بر ما فرض است که به این دعوت جدی پاسخ دهیم و از خود بپرسیم: آیا ما واقعاً به تفکر در مورد آیات قرآن و زندگییمان پرداختهایم؟ و آیا به راستاهای جدیدی که این تفکرات ممکن است ما را در آن هدایت سازند، توجه کردهایم؟ از این رو، بهرهبرداری صحیح از فرصتهای تفکر و اندیشه، گامی مهم در شناخت خود، خداوند و تقدیر در زندگی محسوب میشود.
بیگمان در خلق آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز نشانههایی برای اندیشمندان وجود دارد.
پس چرا قرآن را تدبر نمیکنند، آیا بر دلهایشان قفلهایی است؟
روزی روزگاری، مردی به نام امیر به سرچشمههای زندگی خود فکر میکرد. او همیشه دغدغه داشت که این زندگی چه مفهومی دارد و در این دنیای بزرگ چه هدفی دارد. یک روز، به بازار رفت تا کتابی بخرد و به طور تصادفی به یک نسخه از قرآن برخورد. آیاتش او را به تفکر وا داشت و او متوجه شد که زندگی نه تنها به معیشت، بلکه به شناخت خود و خداوند مربوط میشود. او پس از این تجربه تصمیم گرفت که هر روز وقتی را برای تفکر و تأمل روی آیات قرآن اختصاص دهد و این کار زندگیاش را تغییر داد.