در دوران سختی، با صبر و نماز به خدا روی آورید. ذکر و یاد دائمی خدا، توکل و اعتماد به او، و دعای خالصانه، دلها را آرام میکند و شما را به او نزدیکتر میسازد، چرا که خداوند فرموده با هر سختی آسانی است.
دوران سختی و ابتلا به چالشها بخش جداییناپذیری از زندگی انسان است و در تعالیم قرآن کریم، این دورهها نه تنها به عنوان مجازات، بلکه فرصتهایی برای رشد معنوی، تزکیه نفس، و تعمیق ارتباط با پروردگار معرفی شدهاند. خداوند در قرآن به صراحت میفرماید که انسانها مورد آزمایش قرار میگیرند تا میزان صبر، ایمان و توکل آنها سنجیده شود. بنابراین، فهم این حقیقت قرآنی که سختیها بخشی از حکمت الهی هستند، اولین قدم برای نزدیکتر شدن به خدا در این دوران است. یکی از مهمترین راهها برای نزدیک شدن به خدا در سختیها، «صبر» و «نماز» است. قرآن کریم در آیه ۱۵۳ سوره بقره میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.» این آیه به روشنی بیان میکند که صبر نه تنها به معنای تحمل منفعلانه مشکلات نیست، بلکه نیرویی فعال است که انسان را در برابر ناملایمات پایدار میسازد. صبر در سه شکل اصلی تجلی مییابد: صبر بر طاعت (پایداری در انجام واجبات)، صبر از معصیت (پرهیز از گناهان با وجود تمایلات)، و صبر بر مصیبت (تحمل سختیها و بلایا). هر سه نوع صبر، انسان را به سوی خدا سوق میدهند، زیرا در دل هر یک، تسلیم در برابر اراده الهی و اعتماد به تدبیر او نهفته است. نماز نیز ستون دین و معراج مؤمن است؛ پناهگاهی آرام در دل طوفانها. در لحظات نماز، انسان فارغ از تعلقات دنیوی، مستقیم با خالق خود سخن میگوید، شکایتها را به او میبرد و آرامش را از او طلب میکند. نماز، به ویژه اگر با حضور قلب و خشوع ادا شود، قلب را جلا میدهد و روح را تقویت میکند، و این تقویت روحی به انسان توانایی مواجهه با دشواریها را میبخشد. راهکار دیگر، «ذکر» و یاد دائمی خداوند است. سوره رعد، آیه ۲۸ میفرماید: «همانا با یاد خدا دلها آرام میگیرد.» در لحظات پریشانی و اضطراب، هیچ چیز به اندازه ذکر خدا نمیتواند آرامشبخش باشد. ذکر تنها به معنای تسبیح گفتن و اوراد نیست، بلکه شامل تفکر در آیات الهی، تلاوت قرآن، و به یاد آوردن صفات و اسماء حسنای خداوند است. وقتی انسان در دل سختیها، قدرت مطلق، حکمت بینهایت و مهربانی بیکران خداوند را به یاد میآورد، احساس امنیت و اطمینان میکند. این یادآوری دائم، وابستگی انسان به غیر خدا را کاهش میدهد و او را در مسیر توحید و توکل پایدارتر میسازد. هر چه این ذکر عمیقتر و از سر معرفت باشد، نزدیکی قلب به پروردگار بیشتر میشود. «توکل» بر خداوند نیز اصلی اساسی در این مسیر است. وقتی انسان تمام تلاش خود را میکند و سپس نتیجه را به خدا میسپارد، سنگینی بار مسئولیت از دوش او برداشته میشود. قرآن در آیه ۳ سوره طلاق میفرماید: «و هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کافی است.» توکل به معنای نادیده گرفتن اسباب و علل دنیوی نیست، بلکه یعنی باور به این که اسباب نیز در دست قدرت خدا هستند و تنها اوست که میتواند گرهگشا باشد. در سختیها، زمانی که تمام راهها به ظاهر بسته میشوند، توکل به خداوند دریچهای از امید را میگشاید و انسان را به قدرت بینهایت الهی متصل میکند. این توکل عمیق، احساس ضعف و درماندگی را از بین میبرد و به جای آن، اعتماد به قدرت مطلق الهی را جایگزین میسازد. «دعا» و مناجات نیز از مؤثرترین راهها برای نزدیک شدن به خدا در هنگام دشواریهاست. آیه ۱۸۶ سوره بقره میفرماید: «و چون بندگان من از تو در باره من بپرسند، [بگو:] من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را آنگاه که مرا بخواند، اجابت میکنم.» دعا پل ارتباطی مستقیم میان بنده و پروردگار است. در لحظات ضعف و ناتوانی، وقتی انسان احساس میکند هیچ یاریدهندهای جز خدا ندارد، دست به دعا برمیدارد و تمام نیازها، ترسها و امیدهای خود را با او در میان میگذارد. این اعتراف به فقر ذاتی در برابر غنای مطلق الهی، نهایت بندگی و نزدیکی را به ارمغان میآورد. حتی اگر دعایی فوراً مستجاب نشود، نفس دعا و مناجات، آرامشی بینظیر به قلب میبخشد و انسان را از احساس تنهایی و ناامیدی رها میکند. دعا انسان را متوجه میسازد که هر آنچه اتفاق میافتد، با اراده و علم الهی است و راه برونرفت از هر مشکلی، توسل به ذات مقدس اوست. در نهایت، «تفکر در فلسفه بلا» و «شکرگزاری» نیز نقش کلیدی دارند. قرآن در آیات ۵ و ۶ سوره انشراح تأکید میکند: «پس قطعاً با هر سختی آسانی است. آری، قطعاً با هر سختی آسانی است.» این وعده الهی، امید را در دل مؤمن زنده نگه میدارد. سختیها فرصتی هستند تا انسان به ضعف خود در برابر قدرت الهی پی ببرد و از غفلت بیدار شود. آنها گناهان را پاک میکنند، مقام انسان را بالا میبرند و درسهایی به او میآموزند که در آسایش هرگز نمیآموخت. حتی در دل مشکلات نیز میتوان جنبههایی برای شکرگزاری یافت: سلامتی باقیمانده، خانوادهای حامی، یا حتی صرفاً فرصت حیات. شکرگزاری در سختیها، دیدگاه انسان را تغییر میدهد و او را به سوی جنبههای مثبت زندگی سوق میدهد، که این خود باعث افزایش امید و احساس نزدیکی به خداوند میشود. با هر قدمی که انسان در جهت صبر، نماز، ذکر، توکل، دعا و شکرگزاری برمیدارد، حجابهای بین او و پروردگارش کنار میروند و او خود را در پناهگاه امن الهی، نزدیکتر از هر زمان دیگری مییابد. این سفر درونی، transformative و عمیق است و انسان را به نسخهای قویتر و معنویتر از خود تبدیل میکند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.
و چون بندگان من از تو در باره من بپرسند، [بگو:] من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را آنگاه که مرا بخواند، اجابت میکنم؛ پس باید به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.
کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
پس قطعاً با هر سختی آسانی است.
آری، قطعاً با هر سختی آسانی است.
روزی تاجری ثروتمند در بیابانی خشک با کاروان خود سفر میکرد. ناگهان طوفان سهمگینی برخاست و داراییهایش را به هر سو پراکنده ساخت و او را در ناامیدی فرو برد. در میان آن هیاهو، درویشی زاهد و با حکمت که همراه کاروان بود، با آرامش خاطر نشسته و در حال ذکر بود. تاجر با حیرت از او پرسید: «چگونه در این بلای عظیم چنین آرام و بیخیالی؟ همه داراییام از دست رفت!» درویش لبخندی زد و گفت: «ای دوست، آنچه تو از دست دادی، جز غبار زودگذر نبود. گنج حقیقی من در قلبم است، گنجی که هیچ طوفانی آن را متفرق نمیسازد و هیچ دزدی آن را نمیرباید: گنج اعتماد به آفریدگار. هر گاه دنیای بیرونی در هم میریزد، دنیای درونی که بر یاد خدا بنا شده، استوار و محکم باقی میماند. به راستی که در چنین لحظات اوج درماندگی است که انسان دست یاری الهی را نزدیکتر از رگ گردنش احساس میکند. هر چه دنیا بیشتر پشت کند، روح با شوق بیشتری به سوی پروردگار خود باز میگردد و در حضور بیکران او آرامش مییابد.» تاجر که از این سخنان حکمتآمیز تحت تاثیر قرار گرفته بود، به درون خود نگریست و برای نخستین بار در دل آن ویرانی، آرامشی عمیق یافت و قلبش را به سوی آن یگانه رازق حقیقی چرخاند. طوفان فرو نشست و بخشی از اموال گمشده پیدا شد، اما تاجر گنجی بس گرانبهاتر یافته بود: ایمانی تزلزلناپذیر.