تربیت دینی باید با محبت و احترام همراه باشد تا فرزندان احساس امنیت و عشق کنند.
تربیت دینی یکی از مهمترین مسائلی است که در خانوادهها باید به آن توجه ویژهای شود. در قرآن کریم، تربیت دینی همواره با محبت و رحمت آمیخته شده است. این نکته بسیار مهم است که والدین بایستی با محبت و عشق به فرزندان خود آموزش دهند و نه با خشونت و ترس. آیات قرآن و نیز احادیث پیامبر (ص) به ما این درس را میدهند که محبت و رحمت در تعلیم و تربیت حرف اول را میزنند. در سوره لقمان، آیه 13، لقمان به فرزندش میگوید: 'يا بُنَيَّ أَكُنْتَ شَكُورًا' (ای پسرم، آیا شکرگزار بودی؟) این جمله به خوبی نشاندهندهی جایگاه و اهمیت احترام و محبت در فرایند تربیت والدین نسبت به فرزندان است. محبت و رحمت در تربیت دینی نه تنها یک ضرورت، بلکه یکی از ارکان اصلی فرایند آموزشی است. زمانی که فرزندان در فضایی پر از محبت و توجه رشد کنند، بهطور طبیعی احساس امنیت و آرامش بیشتری خواهند داشت. این احساس امنیت موجب میشود تا آنها بیشتر جذب آموزههای دینی و ارزشهای اخلاقی شوند و به راحتی آنها را در زندگی روزمره خود پیادهسازی کنند. متأسفانه، برخی از والدین هنوز هم معتقدند که تربیت تنها با استفاده از خشونت و ترس میتواند مؤثر باشد. اما تجربیات عملی و پژوهشهای علمی نشان میدهند که این رویکرد نهتنها تأثیر منفی بر شخصیت و روان کودک دارد، بلکه میتواند او را از دین و آموزههای دینی هم دور کند. والدینی که فرزندان خود را در محیطی پر از محبت و پذیرش تربیت میکنند، چالاکتر و باثباتتر خواهند بود و تلاش میکنند تا درک و فهم فرزندان خود را از دین بهبود بخشند. در روایات دینی نیز تأکیدات زیادی بر محبت به فرزندان وجود دارد. پیامبر گرامی اسلام (ص) همواره بر اهمیت مهر و محبت به فرزندان تأکید کرده و به والدین توصیه نمودهاند که با فرزندان خود به نرمی و مهربانی رفتار کنند. در این راستا، ایجاد یک محیط عاطفی مثبت در خانواده میتواند تأثیر بسزایی در تربیت دینی فرزندان بگذارد. این محیط به فرزندان اجازه میدهد تا احساس کنند که با والدین خود در مسئله دین آزادند و میتوانند در مورد پرسشها و مشکلات خود صحبت کنند. ایجاد فضایی باز برای گفتگو در مورد مسائل دینی به فرزندان کمک میکند تا خود را در انتخابهای دینی و اخلاقیشان آزاد ببینند. در یک ارتباط مثبت و عمیق، فرزند میتواند بدون ترس و خجالت وظایف دینی خود را درک کند و بهخوبی نسبت به آن احساس مسئولیت داشته باشد. این مهم است که والدین به فرزندان خود محبت و احترام نشان دهند و به نوعی این حس را در آنها تقویت کنند. گذشته از این، والدین باید به پرسشهای فرزندان درباره دین و مسائل مربوط به آن پاسخهای منطقی و مستند بدهند. این پاسخها باید با استفاده از منابع معتبر دینی و با توجه به سن و درک کودک ارائه شوند. فرزندان باید بدانند که پرسش و کنجکاوی آنها درباره دین چیز بدی نیست و این جزئی از فرآیند یادگیری است. در این راستا، والدین باید خود را ملزم به افزایش آگاهی و اطلاعات دینی خود کنند تا در صورت لزوم بتوانند به سؤالات فرزندان پاسخ دهند. علاوه بر این، والدین باید به فرزندان خود الگوهای رفتاری صحیح نشان دهند. همه ما میدانیم که فرزندان بیش از آنکه تحت تأثیر صحبتهای والدین قرار بگیرند، به رفتارهایی که از آنها مشاهده میکنند توجه میکنند. لذا، والدین باید خود ذاتی از محبت، مهربانی و احترام نسبت به دیگران را به نمایش بگذارند. رفتارهای مثبت مهمتری از توصیههای کلامی هستند و این نقش اساسی را در تربیت دینی ایفا میکنند. اینگونه میتوانیم بگوییم که تربیت دینی مؤثر، بهخصوص در دنیای امروز، تنها به آموزش معلومات دینی محدود نمیشود، بلکه باید شامل ایجاد روابط عاطفی مثبت، حس امنیت و محبت، و امکاناتی برای گفتگو و پرسش در خانواده باشد. این امر به فرزندان کمک خواهد کرد که همواره در انتخابهای دینی و اخلاقی خود احساس آزادی کنند و از این رو، رابطهی عمیقتری با دین و خداوند برقرار نمایند. از این رو، اهتمام به تربیت دینی با روشهای محبتآمیز میتواند نسلی مؤمن، شایسته و آگاه را تربیت کند که در آینده نهتنها به خود بلکه به جامعه نیز خدمت کند و به پیشرفتهای معنوی و انسانی دست یابد.
و هنگامی که لقمان به پسرش گفت و او را نصیحت کرد: ای پسرم، شریک خدا مشو. زیرا شرک، ظلمی بزرگ است.
نیکی آن نیست که روی خود را به شرق و غرب بگردانید، بلکه نیکوکار کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب و انبیاء ایمان دارد و مال خود را به خاطر محبتش به خویشاوندان و یتیمان و مساکین و ابن سبیل و سائلین و در راه آزادی بردهها انفاق میکند و نماز را برپا میدارد و زکات را میدهد و به عهد و پیمانی که بستهاند وفا میکند و در سختی و رنج و زمان جنگ صبر میکند. آنانند که راستگو بوده و آنانند که پرهیزگارند.
بگویید: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خویشاوندان شما و اموالی که جمع کردهاید و بازاری که از کساد آن میترسید و خانههایی که آنها را میپسندید، برای شما محبوبتر از خدا و رسول و جهاد در راه اوست، پس در انتظار باشید تا خداوند با امر خود بیاید و خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند.
روزی پدری در حال گفتگو با پسرش بود و احساس کرد که فرزندش از دین و ارزشهای آن دور شده است. او به یاد آیات قرآن افتاد و تصمیم گرفت که با محبت و دلسوزی به فرزندش آموزش دهد. او به پسرش گفت: «عزیزم، خداوند ما را دوست دارد و میخواهد ما هم یکدیگر را دوست داشته باشیم. بیایید با هم نماز بخوانیم و ارزشهای دینمان را به یکدیگر یادآوری کنیم.» با این محبت، پسر احساس امنیت کرد و دوباره به دیانت و مناسک مذهبی ابراز علاقه کرد.