خداوند از بندگانش راضی است وقتی که اعمال صالح انجام میدهند و به دیگران محبت میکنند.
فهمیدن اینکه آیا خداوند از بندگانش راضی است یا خیر، یکی از سوالات عمیق و مهم در زندگی هر مؤمنی است. در قرآن کریم، خداوند نشانههایی را برای شناخت رضایت خود قرار داده است. یکی از مهمترین این نشانهها، انجام اعمال صالح و احسان به دیگران است. در سوره آل عمران آیه 133، خداوند به مؤمنان دستور میدهد که به سمت آمرزش و بهشتی حرکت کنند که عرض آن به وسعت آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است. این آیه نشان میدهد که تلاش برای کسب رضایت خداوند و انجام عمل نیک، منجر به جلب محبت و رضایت خدا میشود. همچنین در سوره مائده آیه 93، خداوند قید میکند که کسی که کار نیک انجام دهد، نجات مییابد و این موضوع نشاندهنده این است که این اعمال نیک، سبب راضی بودن خداوند میگردد. از سوی دیگر، در سوره بقره آیه 177، خداوند به اهمیت ایمان و عمل صالح اشاره میکند و میفرماید که ایمان واقعی نه تنها به اعتقاد بلکه باید با عمل توأم باشد. بنابراین، اگر فردی میبیند در زندگیاش توفیق در انجام اعمال نیک و عبادات دارد و به دیگران کمک میکند، این میتواند نشانهای از رضایت خداوند باشد. در نهایت، احساس درونی آرامش و سکون در دل نیز از دیگر نشانههای رضایت خداوند به شمار میآید. با شکرگزاری و تقوای بیشتر، میتوانیم به رضایت او نزدیکتر شویم.
و به سوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی بشتابید که عرض آن به وسیله آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است.
بر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام میدهند، هیچ گناهی در آنچه خدا بر آنان حلال کرده، نیست، و حتی اگر پدر و مادرشان کافر باشند.
نیکوکارى این نیست که وجه خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، ولى نیکوکارى آن است که به خدا و روز جزا و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان آورید و مال خود را با اینکه دوستش دارید به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان و سائلان و آزاد کردن بردگان بدهید و نماز را برپا دارید و زکات دهید و به عهد خود وفا کنید آنگاه که به عهد برسید و در سختىها و آفتها و هنگام جنگ صبر پیشه کنید؛ اینها هستند که راست گفتهاند، و اینها هستند که پرهیزگارانند.
روزی زاهدی در کنار دریا نشسته بود و به غروب آفتاب مینگریست. او در دل خود به یاد جوانانی افتاد که تمام وقتشان صرف چیزهای بیارزش میشود. او تصمیم گرفت که از تجربیاتش استفاده کند و به جوانان بیاموزد که با اعمال نیک و محبت به یکدیگر، میتوانند رضایت خداوند را جلب کنند. چندی بعد، جوانانی که او را میشناختند، به او مراجعه کردند و خواستند راههای جلب رضایت خدا را یاد بگیرند. زاهد با خوشحالی به آنها درس میداد و رضایت خداوند را در چشمانشان میدید.