چگونه بفهمم دل‌بسته دنیا شده‌ام؟

با اولویت دادن به امور دنیوی بر واجبات الهی، غم و شادی افراطی برای آن، و فراموشی آخرت می‌فهمیم که به دنیا دل‌بسته‌ایم. قرآن راه اعتدال و تمرکز بر آخرت را با استفاده صحیح از دنیا توصیه می‌کند.

پاسخ قرآن

چگونه بفهمم دل‌بسته دنیا شده‌ام؟

دل‌بستگی به دنیا، که در اصطلاح قرآنی گاهی به آن «حُبّ الدُّنیا» یا «رُکون اِلَی الدُّنیا» گفته می‌شود، یک حالت قلبی است که اگر از حد اعتدال بگذرد، می‌تواند مانع بزرگی در مسیر رشد معنوی و قرب الهی باشد. قرآن کریم هرگز داشتن مال، خانواده، یا لذت‌های حلال دنیا را ممنوع نکرده است؛ بلکه بر بهره‌مندی معتدل از آن‌ها و استفاده از این نعمت‌ها در مسیر بندگی تأکید دارد. مشکل زمانی آغاز می‌شود که دنیا و مظاهر آن، به هدف اصلی تبدیل شده و انسان را از هدف غایی خلقت که همان شناخت و عبادت پروردگار است، بازدارد. نشانه‌های دل‌بستگی افراطی به دنیا، که از آیات قرآن و آموزه‌های اسلامی قابل استنباط است، شامل موارد متعددی می‌شود که در ادامه به تفصیل به آن‌ها می‌پردازیم. یکی از بارزترین نشانه‌ها، ترجیح دادن امور دنیوی بر واجبات و ارزش‌های الهی است. اگر انسان به جایی برسد که کسب مال، مقام، شهرت یا هرگونه منفعت دنیوی، او را از اقامه نماز، پرداخت زکات، راستگویی، عدالت، یا انجام سایر وظایف شرعی و اخلاقی بازدارد، این نشانه روشنی از دل‌بستگی شدید به دنیاست. قرآن کریم در سوره توبه، آیه ۲۴، به صراحت به این موضوع اشاره می‌کند و می‌فرماید: «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (بگو: اگر پدران و پسران و برادران و همسران و خویشاوندان شما و اموالی که جمع کرده‌اید و بازاری که از کساد آن می‌ترسید و خانه‌هایی که آنها را می‌پسندید، برای شما محبوب‌تر از خدا و رسول و جهاد در راه اوست، پس در انتظار باشید تا خداوند با امر خود بیاید و خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند). این آیه به روشنی نشان می‌دهد که اگر محبت به هر یک از مظاهر دنیوی (خانواده، مال، تجارت، مسکن) بر محبت خدا، رسول و جهاد در راه او پیشی گیرد، انسان در معرض خطر و عذاب الهی قرار می‌گیرد. این ترجیح می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های روزمره، انتخاب شغل، روابط اجتماعی و حتی سبک زندگی فرد نمایان شود. نشانه دیگر، غم و اندوه بی‌حد و حصر برای از دست دادن امور دنیوی و یا شادمانی افراطی از بدست آوردن آن است. قرآن کریم در سوره حدید، آیه ۲۰، پس از توصیف دنیا به بازی و سرگرمی و زینت و تفاخر و تکاثر در اموال و اولاد، می‌فرماید: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» (تا بر آنچه از دست شما رفته، تأسف نخورید و بر آنچه به شما داده شده، شادمان نشوید؛ و خدا هیچ متکبر فخر فروش را دوست ندارد). کسی که به دنیا دل بسته باشد، با از دست دادن مال یا مقام، دچار یأس و افسردگی شدید می‌شود و با به دست آوردن آن، غرق در غرور و شادی بی‌حد می‌گردد، در حالی که مؤمن واقعی، هم در هنگام سختی شکیباست و هم در هنگام نعمت، شکرگزار و متواضع. این تعادل نشان‌دهنده فهم صحیح از ماهیت فانی دنیاست. دنیا در قرآن بارها به عنوان «متاع الغرور» (کالای فریبنده) توصیف شده است؛ این بدان معناست که ظاهرش زیبا و دل‌فریب است، اما باطنش ناپایدار و بی‌ارزش. فراموشی آخرت و عدم آمادگی برای آن نیز از نشانه‌های قوی دل‌بستگی به دنیاست. انسانی که همه تلاش و همت خود را صرف جمع‌آوری مال و لذت‌های دنیوی می‌کند و از مرگ، حسابرسی، و زندگی ابدی غافل می‌شود، به وضوح به دنیا دل‌بسته است. قرآن در سوره اعلی، آیات ۱۶ و ۱۷، می‌فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۱۶﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿۱۷﴾» (بلکه شما زندگی دنیا را برمی‌گزینید، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است). این ترجیح، نه فقط در فکر و کلام، بلکه در عمل و برنامه‌ریزی‌های زندگی فرد نیز خود را نشان می‌دهد. کسی که تمام برنامه‌های زندگی‌اش صرفاً برای این دنیاست و هیچ برنامه‌ریزی جدی برای آخرت ندارد (مثل ذخیره اعمال صالح، کسب تقوا، ترک گناهان، توجه به حقوق دیگران)، دلبسته دنیاست و از یاد روز حساب غافل می‌شود. این غفلت منجر به این می‌شود که فرد از انجام اموری که برای آخرت سودمند است، سرباز زند و به جای آن، وقت و انرژی خود را صرف اموری کند که در نهایت هیچ سودی برای او در سرای باقی نخواهد داشت. کبر و خودپسندی به دلیل دارایی‌های دنیوی نیز نشانه‌ای دیگر است. افرادی که به دلیل مال، جاه، زیبایی یا فرزندان خود مغرور می‌شوند و دیگران را تحقیر می‌کنند، گرفتار دل‌بستگی به دنیا هستند. قرآن در موارد مختلفی (مانند داستان قارون در سوره قصص) به عاقبت شوم این‌گونه افراد اشاره می‌کند. تکاثر و تفاخر در اموال و اولاد، که در سوره تکاثر نیز به آن اشاره شده، از همین باب است. این افراد فراموش می‌کنند که همه اینها از فضل خداست و هر لحظه ممکن است از آنها گرفته شود، و تنها آنچه برای خدا انجام داده‌اند، برایشان باقی می‌ماند. این تکبر اغلب با نگاه تحقیرآمیز به فقرا و نیازمندان و عدم رعایت حقوق آن‌ها همراه است، که خود نشانه‌ای از انحراف از مسیر بندگی و عدالت الهی است. بخل و عدم تمایل به انفاق در راه خدا نیز از پیامدهای دل‌بستگی به دنیاست. کسانی که به مال و ثروت خود بسیار حریص هستند و نمی‌توانند از آن در راه خدا (زکات، صدقه، کمک به نیازمندان) انفاق کنند، در واقع اسیر دنیا شده‌اند. قرآن کریم انفاق را یکی از راه‌های تطهیر نفس و دل‌کندن از تعلقات دنیوی می‌داند. فردی که به دنیا دل بسته است، همواره نگران کم شدن دارایی‌هایش است و از آینده مالی خود بیم دارد، در نتیجه دست او برای کمک به دیگران بسته می‌ماند، در حالی که خداوند وعده جبران و برکت به انفاق‌کنندگان داده است. علاقه شدید به راحتی و گریز از زحمت در راه حق نیز می‌تواند نشانه‌ای از این دل‌بستگی باشد. اگر فردی حاضر نباشد برای دفاع از حق، انجام وظایف شرعی دشوار، یا کمک به مظلومان، اندکی از آسایش دنیوی خود را فدا کند، این نشان‌دهنده آن است که دلبستگی به راحتی دنیوی بر ارزش‌های الهی غلبه کرده است. برای رهایی از دل‌بستگی افراطی به دنیا، قرآن کریم راه‌حل‌هایی نیز ارائه می‌دهد. ایمان به آخرت و یاد مرگ از مهم‌ترین این راه‌حل‌هاست. وقتی انسان به یاد آورد که این دنیا فانی است و قرارگاه اصلی او در آخرت است، دل‌بستگی‌های او به دنیا کم‌رنگ‌تر می‌شود. همچنین، شکرگزاری دائمی از نعمت‌های الهی و انفاق در راه خدا به انسان کمک می‌کند تا از وابستگی به مال و ثروت رها شود. قرآن کریم در سوره قصص، آیه ۷۷، می‌فرماید: «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا» (و با آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بجوی و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن). این آیه بر لزوم اعتدال و بهره‌برداری صحیح از دنیا در جهت رسیدن به آخرت تأکید دارد، نه اینکه دنیا هدف نهایی باشد. دنیا باید وسیله‌ای برای رسیدن به آخرت باشد، نه خود هدف. در نهایت، تمرکز بر عبودیت و رضایت الهی، و قرار دادن دنیا در خدمت این هدف والا، به انسان کمک می‌کند تا زندگی متعادلی داشته باشد و از دام دل‌بستگی مفرط به دنیا رها شود. این به معنای ترک دنیا و رهبانیت نیست، بلکه به معنای نگاه صحیح به دنیا و استفاده از آن در مسیر بندگی و رسیدن به سعادت ابدی است؛ همان‌طور که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ» (دنیا مزرعه آخرت است).

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که پادشاهی ثروتمند، هر شب از بیم از دست دادن گنج‌هایش خواب به چشم نداشت. خدمتکارش دید که شب‌ها تا به صبح بیدار است و هر روز بر خزائن خود می‌افزاید، اما آرامش نمی‌یابد. روزی دَرویشی را دید که با پاره‌ای نان و یک کوزه آب، زیر درختی آسوده خفته بود. خدمتکار به پادشاه گفت: «ای پادشاه! این دَرویش با آن همه فقر، چنان آسوده است که گویی پادشاه جهان است و تو با این همه ثروت، گویی فقیرترین عالمی.» پادشاه بپرسید: «راز کار در چیست؟» خدمتکار گفت: «او دل از دنیا کنده و به داشته‌های قلیل قانع است و تو به کثیر قانع نیستی و هر روز بر خواسته‌هایت افزوده می‌شود. هر آنکه دل در گرو دنیا بندد، دنیا او را به بندگی گیرد و هر آنکه دل از دنیا برکند، دنیا بنده او شود.» پادشاه از این سخن پند گرفت و دانست که آرامش در قناعت است نه در کثرت مال.

سوالات مرتبط