قرآن رزق را عطیه خداوند و شامل ابعاد مادی و معنوی میداند. بر توکل بر خدا، تلاش، شکرگزاری و انفاق تأکید دارد، و روزی همه موجودات را بر عهده او میداند.
در آموزههای حیاتبخش قرآن کریم، موضوع «رزق و روزی» یکی از محورهای اساسی است که به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و ابعاد گوناگون آن تبیین شده است. قرآن، خالق و مدبر هستی، خداوند متعال را به عنوان تنها روزیدهنده مطلق و بینیاز معرفی میکند که روزی تمامی موجودات، از کوچکترین جنبنده تا بزرگترین مخلوق را بر عهده دارد. این مفهوم، نه تنها در حوزه مادیات و نیازهای جسمانی، بلکه در ابعاد معنوی، فکری و حتی عاطفی زندگی انسان نیز گسترش مییابد. رزق در قرآن، تنها به معنای غذا و آب و پوشاک نیست، بلکه شامل سلامتی، امنیت، آرامش، علم، هدایت، فرزند صالح و حتی الهامهای قلبی نیز میشود. این نگاه جامع به رزق، به انسان میآموزد که همواره منتظر گشایشهای الهی باشد و بداند که منبع اصلی خیر و برکت، ذات بیانتهای پروردگار است. این آموزهها، پایهای برای آرامش درونی و توکل بر خدا در تمام مراحل زندگی فراهم میآورد. آیات بسیاری در قرآن کریم صراحتاً به این حقیقت اشاره دارند که روزی هر موجودی در دست خداوند است و هیچ کس جز او قادر به اعطا یا منع روزی نیست. به عنوان مثال، در سوره هود آیه ۶ میخوانیم: «وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا...» به این معنا که هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر آنکه روزی او بر عهده خداست. این آیه، تصویری وسیع از قدرت و تدبیر الهی در نظام آفرینش ارائه میدهد و به انسان اطمینان خاطر میبخشد که در پس تمام تلاشها و برنامهریزیهای بشری، دست قدرت پروردگار است که روزی را مقدر و فراهم میسازد. این تدبیر شامل حال همه موجودات است و نه تنها انسانها، بلکه تمامی جانداران و حتی گیاهان نیز از خوان نعمت او بهرهمند میشوند. حتی در سختترین شرایط و ناامیدکنندهترین موقعیتها، وعده الهی بر رزق و روزی، همچون چراغی روشن، مسیر را برای مؤمنان نمایان میکند. قرآن همچنین تأکید میکند که رزق، مقدر و معین است، اما این تقدیر به معنای نفی تلاش و کوشش نیست. در واقع، آیات قرآن به کرّات انسان را به تلاش و جدیت در طلب روزی حلال دعوت میکنند. تلاش انسان در حقیقت ابزاری است که خداوند به واسطه آن روزی مقدر خود را به بنده میرساند. این تعادل میان توکل بر خدا و تلاش عملی، یکی از نکات کلیدی در فرهنگ قرآنی است. انسان مؤمن میداند که نتیجه نهایی و اصل روزی در دست خداست، اما وظیفه اوست که از اسباب و وسایل مشروع برای کسب آن بهره جوید. این دیدگاه، نه به تنبلی و سستی منجر میشود و نه به حرص و آز بیحد و حصر. بلکه فرد را به سوی اعتدال و میانه روی در طلب دنیا سوق میدهد و او را از اسارت مال دنیا آزاد میسازد. فعالیتهای اقتصادی و تلاش برای بهبود معیشت، در چارچوب حلال و رعایت حدود الهی، نه تنها مذموم نیست، بلکه مورد تشویق و تأکید قرآن است. علاوه بر این، قرآن به تفاوتها در رزق و روزی میان انسانها نیز اشاره دارد و این تفاوتها را بخشی از حکمت الهی میداند. در سوره نحل آیه ۷۱ آمده است: «وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ...» یعنی خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر در روزی برتری داده است. این تفاوتها نه تنها آزمایشی برای توانگران است تا ببینند چگونه از نعمتهای الهی استفاده میکنند و حقوق فقرا را میپردازند، بلکه برای نیازمندان نیز امتحانی است در صبر و شکرگزاری. این تفاوتها، زمینهساز تعاملات اجتماعی، همکاری و کمکرسانی میشود و به حفظ پویایی جامعه کمک میکند. خداوند متعال رزق را بر اساس حکمت خویش گسترش یا محدود میکند، نه بر اساس لیاقت یا شایستگی صرف. گاهی برای امتحان، رزق بندهای را فراوان میکند و گاهی برای آزمایش، رزق بندهای را محدود میسازد، تا عکسالعمل آنان را در برابر این تقدیر الهی بسنجد و درجه ایمان و توکل آنها را آشکار سازد. این تفاوتها همچنین به این معناست که غنی و فقیر هر دو نقش مهمی در نظام اجتماعی اسلام ایفا میکنند و هر یک وظایف خاص خود را دارند. یکی از جنبههای مهم رزق در قرآن، مفهوم "تَوَکُّل" یا توکل بر خداست. توکل واقعی، به معنای کنار گذاشتن تلاش نیست، بلکه به معنای سپردن نتیجه به خدا پس از انجام دادن نهایت تلاش است. سوره طلاق آیه ۳ میفرماید: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا»؛ هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را بس است. خداوند کار خود را به انجام میرساند. قطعاً خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است. این آیه، قلبی آرام و روحی مطمئن را به ارمغان میآورد و انسان را از نگرانیهای بیمورد درباره آینده و معیشت رها میسازد. توکل، قوّت قلبی است که انسان را در مواجهه با مشکلات و ناگواریها یاری میکند و او را از وابستگیهای مادی افراطی میرهاند. این توکل، امید به فضل و رحمت الهی را در دلها زنده نگه میدارد و مانع از یأس و ناامیدی میشود. قرآن همچنین به وظیفه انسان در قبال رزقی که به او داده شده، اشاره دارد. شکرگزاری و انفاق از مهمترین این وظایف هستند. خداوند در آیات متعددی به انفاق و صدقه از آنچه روزی بندگان کرده است، تأکید میورزد. انفاق نه تنها برکت روزی را زیاد میکند، بلکه باعث پاکی روح و تعالی جامعه میشود. سوره بقره آیه ۲۶۷ میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ...» یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید! از پاکیزههای آنچه به دست آوردهاید، انفاق کنید. این انفاق، نه تنها شامل اموال و ثروت میشود، بلکه میتواند شامل علم، تواناییها، وقت و حتی مهربانی و لبخند باشد. در واقع، هر نعمتی که خداوند به انسان میدهد، رزقی است که باید به درستی از آن استفاده شود و قسمتی از آن برای رسیدن به نیازهای دیگران مصرف گردد. این چرخه خیر و برکت، ضامن سلامت و تعادل جامعه است و نهایتاً به رشد فردی و اجتماعی منتهی میشود. به طور خلاصه، در قرآن کریم، رزق نه تنها به عنوان یک نیاز مادی، بلکه به عنوان یک مفهوم جامع و چندبعدی معرفی شده است که ریشه در ربوبیت و رزاقیت خداوند دارد. این مفهوم، به انسان درس توکل، تلاش، شکرگزاری، قناعت، و انفاق را میآموزد و او را به سوی زندگی متعادل و خداپسندانه رهنمون میسازد. قرآن تأکید دارد که روزی تنها از آن خداست و به هر کس که بخواهد و به هر میزان که حکمتش اقتضا کند، روزی میدهد و این روزی، گاهی مادی و گاهی معنوی است، و همه آن برای امتحان انسان و وسیلهای برای رسیدن به کمال و قرب الهی است.
و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر آنکه روزی او بر عهده خداست، و خدا قرارگاه و محل نگهداری او را میداند؛ همه در کتابی آشکار (لوح محفوظ) ثبت است.
به راستی که خدا خود روزی دهنده و صاحب قوت پایدار است.
و هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را بس است؛ به راستی که خدا کار خود را به انجام میرساند؛ قطعاً خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.
آوردهاند که در دوران قدیم، سالکی بود که دل از دنیا کنده بود و تنها به خدا توکل داشت. روزی در بیابانی، در حال مناجات بود که تاجری ثروتمند از آنجا میگذشت. تاجر دید که سالک نه توشهای دارد و نه سرپناهی، اما با وجود این، شاد و آرام است. با تعجب پرسید: «ای مرد خدا، چگونه است که در این بیابان بیآب و علف، چنین با آرامش و خاطری آسوده زندگی میکنی؟ از کجا روزی میخوری و چگونه ترس گرسنگی و تشنگی را از دل بیرون کردهای؟» سالک لبخندی زد و گفت: «ای دوست، روزی من از آنجا میرسد که گمانش را نمیبرم، و آسودگی خاطرم از آنجاست که میدانم رزاق حقیقی یکی است و او خداوند متعال است. مگر ندیدی که پرنده صبحگاهان با شکم خالی از آشیانه بیرون میرود و شامگاهان با شکم سیر بازمیگردد؟ آیا مورچه در دل سنگ روزی نمییابد؟ او که روزی دانه را در دل سنگ میرساند، چگونه بنده خود را فراموش کند؟ دلم به وعده او گرم است که فرمود: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ». من گام خود را برمیدارم و تلاش میکنم، اما دلم را به خزانه او بستهام که بینهایت است.» تاجر از این سخن به فکر فرو رفت و دانست که آرامش حقیقی در توکل بر خالق رزاق است، نه در اندوختن دنیا.