برای پرهیز از سوءاستفاده از رحمت خدا، باید بین امید و ترس تعادل برقرار کرد، شکرگزار نعمتها بود و با توبه نصوح و مسئولیتپذیری به سوی او بازگشت.
چگونه از رحمت خدا سوء استفاده نکنم؟ این پرسش بسیار عمیق و حیاتی است، زیرا رابطه انسان با رحمت بیکران الهی، باید بر پایه فهم، احترام و مسئولیتپذیری بنا شود، نه بر اساس توهمِ ایمنی یا استثمار. قرآن کریم، این کتاب هدایتگر، راهکارهای روشن و اصول محکمی را برای دستیابی به این تعادل ظریف ارائه میدهد تا انسان هرگز رحمت الهی را دستاویز گناهان و بیتوجهیهای خود قرار ندهد. در حقیقت، سوءاستفاده از رحمت خداوند به این معناست که فرد گمان کند میتواند هر گناهی مرتکب شود و هر نافرمانی انجام دهد، به این امید که خداوند او را ببخشد، بدون اینکه تغییری در رفتار و نیت خود ایجاد کند. این نگرش، نه تنها با آموزههای قرآنی در تضاد است، بلکه به مرور زمان ایمان فرد را سست کرده و او را از مسیر مستقیم الهی منحرف میسازد و حتی میتواند منجر به قساوت قلب شود، چرا که گناه برایش عادی میشود و امید واهی به بخشش بدون تلاش برای تغییر، حجابی بین او و خالقش ایجاد میکند. این پندار که میتوان از عطوفت الهی به عنوان بهانهای برای رهایی از مسئولیت اعمال بهره برد، با روح شریعت و فلسفه آفرینش انسان در تضاد کامل است. اولین و مهمترین اصلی که قرآن برای جلوگیری از سوءاستفاده از رحمت خداوند مطرح میکند، "شکرگزاری" در برابر "کفران نعمت" است. خداوند در سوره ابراهیم، آیه 7 میفرماید: «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (اگر شکرگزاری کنید، [نعمتهایم را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من بسیار سخت است). رحمت الهی، بزرگترین نعمت خداوند است؛ شامل فرصت زندگی، هدایت، سلامتی و هر آنچه از خیر و برکت نصیب ما میشود. سوءاستفاده از این رحمت، نوعی ناسپاسی و کفران نعمت است. کسی که به جای اینکه از رحمت خدا برای رشد، تقرب و انجام کارهای نیک استفاده کند، آن را بهانهای برای غفلت، سرکشی و ارتکاب گناه قرار میدهد، در واقع نعمت را نادیده گرفته و به سوی عذاب قدم برمیدارد. شکرگزاری واقعی، نه تنها زبانی، بلکه قلبی و عملی است؛ یعنی انسان با اعمال و رفتارش نشان دهد که قدردان این موهبت است و آن را در راه رضایت پروردگار به کار میگیرد. این بدان معناست که هر نفس، هر فرصت، هر روزی که خداوند به ما عطا میکند، فرصتی گرانبها برای تقرب بیشتر به اوست و نه بستری برای معصیت. سوءاستفاده از رحمت، به مثابه استفاده از نعمتی برای ضربه زدن به خود و دیگران است و این عین ناسپاسی است. دومین اصل کلیدی، "تعادل بین خوف و رجاء" است. مؤمن واقعی نه تنها از رحمت خدا مأیوس نمیشود و امید به بخشش او را از دست نمیدهد، بلکه از مکر الهی نیز احساس امنیت کامل نمیکند. در سوره اعراف، آیه 99 آمده است: «أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ» (آیا از مکر خدا احساس امنیت کردند؟ در حالی که جز گروه زیانکاران، کسی از مکر خدا احساس امنیت نمیکند). "مکر الهی" در اینجا به معنای تدبیر و سنت الهی است که ممکن است به شکل غفلت از مجازات فوری، به تأخیر انداختن آن، یا حتی دادن فرصتهای بیشتر برای بازگشت ظاهر شود، تا بنده خود به تباهی کشیده شود. سوءاستفاده از رحمت، دقیقاً همین احساس امنیت کاذب است. فرد گمان میکند میتواند هر گناهی مرتکب شود و خداوند او را فوری مجازات نخواهد کرد یا همواره او را خواهد بخشید، بدون آنکه توبه کند یا مسیر خود را تغییر دهد. این توهم، انسان را به تباهی و عاقبتناخوشایند میکشاند. مؤمن باید همواره بین امید به مغفرت واسعه الهی (رجاء) و ترس از عواقب گناهانش و عدالت مطلق الهی (خوف) تعادل برقرار کند. این تعادل باعث میشود که از یک سو، از رحمت خدا ناامید نشود و هرگز راه بازگشت را بسته نبیند، و از سوی دیگر، هرگز جسارت بر معصیت پیدا نکند و همیشه مراقب اعمال خود باشد. این خوف، نه خوفِ ناشی از یأس و ناامیدی، بلکه خوفِ از عظمت و عدل پروردگار است که منجر به پرهیز از گناه و تلاش برای تقوا میشود. سومین راهکار قرآنی برای جلوگیری از سوءاستفاده از رحمت الهی، "توبه نصوح" و "مسئولیتپذیری فردی" است. در سوره زمر، آیه 53 میخوانیم: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (بگو: ای بندگان من که بر خود ستم روا داشتهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید. قطعاً خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است). این آیه که چشمه امید و دعوت به بازگشت است، نباید به معنای مجوز برای ادامه گناه تفسیر شود. عبارت "أسرفوا على أنفسهم" (بر خود ستم روا داشتهاند) نشان میدهد که این دعوت به توبه، خطاب به کسانی است که مرتکب گناه شدهاند و اکنون از کرده خود پشیمان هستند و قصد اصلاح و جبران دارند. رحمت خدا شامل حال کسانی میشود که پس از گناه، واقعاً پشیمان شده و قصد جبران و ترک گناه را دارند (توبه نصوح و بازگشت صادقانه). سوءاستفاده از این آیه زمانی است که فرد به عمد و با نیت قبلی گناه میکند، به این امید که بعداً با گفتن یک "استغفرالله" ساده، همه چیز بخشوده شود، بدون آنکه تغییری در رفتار و نیت خود ایجاد کند یا حقوق ضایع شده را جبران نماید. این نوع "توبه" حقیقی نیست و در واقع دستاویزی برای ادامه گناه است. مسئولیتپذیری یعنی پذیرش این واقعیت که هر عمل ما پیامدی دارد و رحمت خدا برای کسانی است که تلاش میکنند در مسیر صحیح باشند و در صورت لغزش، صادقانه بازگردند و جبران کنند. در مجموع، عدم سوءاستفاده از رحمت الهی به معنای درک عمیق عظمت خداوند، قدردانی از نعمتهایش، و زندگی در تعادل بین امید و ترس است. این امر مستلزم خودشناسی، پایش دائمی اعمال، و اجتناب از غرور و خودفریبی است. کسی که پیوسته در تلاش برای انجام اوامر الهی و ترک نواهی اوست، و در صورت خطا، فوراً با توبه نصوح به درگاه الهی بازمیگردد و در صدد جبران برمیآید، هرگز از رحمت خدا سوءاستفاده نمیکند. رحمت الهی نه دستاویزی برای بیمسئولیتی و سستی، بلکه انگیزهای برای تقوا، حرکت رو به جلو و رسیدن به کمال انسانی است. این نگاه صحیح به رحمت، به انسان قدرت میدهد تا در مسیر رضایت الهی گام بردارد و از غفلت و تباهی دوری گزیند. بدین ترتیب، انسان نه تنها به رحمت واسعه الهی نزدیکتر میشود، بلکه در مسیر زندگی خود نیز به آرامش و سعادت حقیقی دست مییابد. این نگرش صحیح، مانع از این میشود که رحمت الهی تنها در حد یک شعار باقی بماند، بلکه آن را به نیرویی محرکه برای اعمال صالح و دوری از هرگونه نافرمانی تبدیل میکند. به یاد داشته باشیم که خداوند رحمان و رحیم است، اما در عین حال شدید العقاب و عادل نیز هست و این دو صفت هرگز در تضاد با یکدیگر نیستند و هر دو جلوههای حکمت و علم بیپایان اویند.
و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد: «اگر شکرگزاری کنید، [نعمتهایم را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من بسیار سخت است.»
آیا از مکر خدا (و از مهلت الهی) احساس امنیت کردند؟ در حالی که جز گروه زیانکاران، کسی از مکر خدا احساس امنیت نمیکند.
بگو: «ای بندگان من که بر خود ستم روا داشتهاید (و در گناه افراط کردهاید)، از رحمت خدا ناامید نشوید. قطعاً خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
آوردهاند که درویشی با خود میگفت: «ای کاش پادشاهی عادل بر ما حکم میراند تا از رنج فقر و گرسنگی رهایی یابیم.» دیگری از اهل معرفت پاسخ داد: «ای درویش، اگر پادشاهی عادل باشی، مردمان از تو نفع برند؛ نه آنکه تو خود از پادشاه نفع خواهی. رحمت خدا بر همه بندگان گسترده است و او بینیاز از خدمت ماست، اما اگر کسی از گناهان خویش پشیمان نشود و بر طاعت سستی کند، چگونه توقع دارد که رحمت الهی شامل حالش گردد؟ پادشاه زمین را خدمت کنند تا آنان را به خلعت نوازند، اما پادشاه آسمان را خدمت کنند تا به سعادت ابدی رسند. و هر آنکه نعمتها را قدر نداند و از رحمت خدا سوءاستفاده کند، گویی نردبانی را میشکند که به آسمان میرسد و به جای اوج، به قعر سقوط میکند.»