توجه به یافتههای خود در قرآن و یادآوری نعمتهای الهی میتواند به مقابله با حس بیارزشی کمک کند.
در قرآن کریم، احساس بیارزشی و خلأهای درونی انسانها به وضوح به تصویر کشیده شده است. آیات قرآن به ما یادآوری میکنند که انسانها دارای هویتی خاص و ارزشمند در نزد خداوند هستند و نباید به خود احساس کمارزشی کنند. این موضوع در سوره مومنون به خوبی نمایان است؛ آیه 115، خداوند به ما یادآوری میکند: "آیا شما گمان میکنید که ما شما را بیهدف آفریدیم و اینکه شما به ما بازگردانده نخواهید شد؟" این آیه ما را به تفکر در مورد هدف زندگی خود و جایی که در این جهان قرار داریم، دعوت میکند. در واقع، این آیه تأکیدی بر این است که هر انسانی باید بداند که دارای هدف و نقشی ارزشمند در زندگی است و نباید به خود احساس خواری کند. علاوه بر این، در سوره انعام، آیه 164، خداوند میفرماید: "هرکس که گمراه باشد، خود را مسئول اعمال خود میداند و نیز به خدا بازخواهد گشت." این آیه تأکید میکند که هر فرد باید به اعمال خود توجه کند و بداند که میتواند با توبه و بازگشت به خداوند، زندگی خود را اصلاح کند. در واقع، این آیه میخواهد به ما یادآوری کند که هیچ انسانی هیچگاه به صورت مطلق گمراه نیست و میتواند به سمت نور هدایت بازگشت. احساس بیارزشی ناشی از این تصور غلط است که انسانها احتمالاً هیچ انتخاب و یا فرصت بهبودی ندارند. از دیگر روشهایی که میتواند به مقابله با حس بیارزشی کمک کند، یادآوری نعمتهای الهی در زندگی است. قرآن کریم در سوره ابراهیم، آیه 34، میفرماید: "و او نعمتهایش را شمارش نکنید…" این آیه به ما میآموزد که هر چه بیشتر به نعمتهای خدا و زندگیمان توجه کنیم، حس احساس ارزشمندی بیشتری خواهیم داشت. احساس بیارزشی معمولاً ناشی از عدم قدردانی از نعمتها و دستاوردهای زندگی است. وقتی به داشتههایمان توجه و آنها را در نظر بگیریم، احساس ما نسبت به خود و جهان پیرامون تغییر میکند. در این راستا، تقویت ارتباط با دیگران نیز میتواند به تقویت حس ارزشمندی در فرد کمک کند. ارتباطات انسانی میتواند به ما حس تعلق و مشارکت بدهد. در قرآن، به نکتهی مهمی درباره ارتباط انسانها با یکدیگر تأکید شده است. با خدمت به دیگران و رعایت حقوق انسانی، ما نه تنها به آنها کمک میکنیم، بلکه خود نیز احساس ارزشمندی بیشتری پیدا میکنیم. در واقع، عمل خیر به دیگران به ما یادآوری میکند که چگونه میتوانیم به بهبود حال خود و دیگران مدد برسانیم. اعتماد به خداوند و امید به رحمت او نیز کلید مواجهه با حس بیارزشی است. قرآن بارها به لطف و رحمت خدا اشاره کرده است و ما را به تلاش برای جلب رضایت او دعوت میکند. در واقع، هرگاه انسان احساس بیارزشی کند، باید به یاد داشته باشد که خداوند او را فراموش نکرده و همواره درهای رحمت او به سوی بندگانش گشوده است. در سوره زمر، آیه 53، خداوند به بندگانش فرامیخواند تا از رحمت او ناامید نشوند: "ای بندگانم که به خود ظلم کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید؛ زیرا خداوند تمام گناهان را میآمرزد." این آیه از ناحیه خداوند به ما میآموزد که هیچ وقت برای شروعی دوباره و اصلاح خود دیر نیست. بنابراین، برای مبارزه با حس بیارزشی، اولین گام شناخت هویت و جایگاه خود در نزد خداوند است. ما باید به یاد داشته باشیم که خداوند ما را با هدف خاصی خلق کرده و هر یک از ما دارای تواناییها و استعدادهای منحصر به فردی هستیم که میتوانیم در راستای خدمت به خود و دیگران از آنها بهرهمند شویم. ممکن است در زندگی با چالشها و سختیهایی مواجه شویم که احساس بیارزشی و ناکامی را به وجود آورند، اما باید به خود یادآوری کنیم که این وضعیتها موقتی هستند و با تلاش و عزم راسخ میتوان به بهبود شرایط دست یافت. در نهایت، ایمان به خود و بازگشت به خداوند به ما قدرت میبخشد تا از خلأهای درونی خود بیرون بیاییم. هر انسان ویژگیای خاص دارد و با تمرکز بر نقاط قوت خود، میتواند مسیر خود را در زندگی به درستی طی کند. زندگی وقتی ارزشمند میشود که ما بتوانیم به خود و دیگران خدمت کنیم و از نعمتهای الهی به بهترین شکل استفاده کنیم. همچنین با تقویت روابط اجتماعی و کمک به دیگران، این حس ارزشمندی در درون ما ترغیب میشود و در نهایت، با امید به رحمت خداوند میتوانیم بر احساس بیارزشی غلبه کنیم.
آیا شما گمان میکنید که ما شما را بیهدف آفریدیم و اینکه شما به ما بازگردانده نخواهید شد؟
هیچکس بار دیگری را برنمیدارد و به سوی او بازگشت خواهید داشت.
و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، توانایی شمارهگذاری آنها را نخواهید داشت. انسان واقعاً ستمکار و کافری است.
در یک روز تابستانی، جوانی به نام سهراب، در حال قدم زدن بود. او احساس میکرد که به هیچ جایی نمیرسد و زندگیاش بیمفهوم است. ناگهان از کنار مسجدی گذشت و صدای اذان او را به سمت خود کشید. وقتی وارد مسجد شد، احساس آرامشی را تجربه کرد که مدتها بود گم کرده بود. یکی از پیرمردهای مسجد نزدیکش آمد و گفت: "زندگی هرگز بیهدف نیست؛ ما همه در این دنیا مأموری داریم و ارزش ما به اعمال خودمان است." سهراب به یاد آیات قرآن افتاد که میگفتند هر کس میتواند با توبه و بازگشت به خدا، ارزش خود را پیدا کند. او تصمیم گرفت که رابطهاش با خداوند را تقویت کند و آغازی دوباره برای زندگیاش رقم بزند.