برای کنار آمدن با فقر و کمبودها، قرآن بر صبر، توکل بر خدا، شکرگزاری از نعمات موجود و تلاش برای بهبود شرایط تأکید دارد، ضمن آنکه فقر را امتحانی الهی میداند و به کمکهای اجتماعی نیز سفارش میکند.
زندگی دنیا سراسر فراز و نشیب است و هر انسانی در مسیر حیات خود، ممکن است با چالشها، سختیها، و کمبودهایی مواجه شود؛ از جمله فقر و تنگدستی. این وضعیت، فارغ از موقعیت جغرافیایی یا اجتماعی، تجربهای انسانی است که میتواند روح و روان فرد را تحت فشار قرار دهد. اما اسلام و به طور خاص، آموزههای قرآن کریم، راهکارهای عمیق و جامعی برای مواجهه با این پدیدهها ارائه میدهد که نه تنها به تحمل شرایط کمک میکند، بلکه آن را به فرصتی برای رشد معنوی و قرب الهی تبدیل میسازد. قرآن فقر را نه پایان راه، بلکه امتحانی میبیند که میتواند به تعالی انسان منجر شود. اولین و مهمترین رکن در مواجهه با فقر و کمبودها از دیدگاه قرآن، «صبر» است. صبر در نگاه قرآنی، تنها به معنای تحمل منفعلانه نیست، بلکه شامل پایداری، استقامت، خودداری از جزع و فزع، و توکل به خداوند در برابر مشکلات است. خداوند در سوره بقره، آیه ۱۵۳ میفرماید: «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است). این آیه به وضوح نشان میدهد که صبر و نماز دو ستون اصلی برای مقابله با سختیها هستند. صبر به انسان قدرت میدهد تا در برابر طوفان حوادث بایستد، امیدش را از دست ندهد، و با آرامش خاطر به دنبال راه حل بگردد. صبر، به معنای تسلیم محض در برابر تقدیر الهی پس از انجام تلاشهای لازم است، و این تسلیم، نه ضعف، بلکه نهایت قدرت روحی را به ارمغان میآورد. صبر باعث میشود که انسان از ناامیدی فاصله بگیرد و به این باور برسد که پس از هر سختی، آسانی است، همانطور که در سوره شرح آیه ۵ و ۶ دو بار تکرار شده است: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾» (پس [بدانید] که با هر سختی، آسانی است؛ قطعاً با هر سختی، آسانی است). این تکرار، تاکیدی بر وعده الهی و اطمینان بخشیدن به دلهای نگران است. دومین راهکار مهم، «توکل بر خداوند» است. توکل به این معناست که انسان پس از به کارگیری تمام توان و تلاش خود، نتیجه کار را به خداوند بسپارد و یقین داشته باشد که روزیرسان واقعی اوست. این باور، بار سنگینی را از دوش انسان برمیدارد و او را از اضطراب و نگرانیهای بیجا رها میسازد. در سوره طلاق، آیه ۲ و ۳ میخوانیم: «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿٢﴾ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ﴿٣﴾» (و هر کس از خدا پروا کند، خدا برای او راه برونرفت قرار میدهد، و از جایی که گمان نمیبرد به او روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است؛ خداوند کار خود را به انجام میرساند؛ به راستی خداوند برای هر چیزی اندازهای قرار داده است). این آیات نویدبخش این حقیقت هستند که تقوا و توکل، کلید گشایش درهای روزی و راهگشایی از مشکلات هستند. توکل، به معنای بیعملی و نشستن نیست، بلکه به معنای تلاش همراه با اطمینان قلبی به تدبیر الهی است. انسان مومن میداند که روزی او به دست خداوند است و تلاش او تنها وسیلهای برای رسیدن به آن است. «شکرگزاری» از دیگر مفاهیم کلیدی است که قرآن برای مقابله با کمبودها بر آن تاکید دارد. شاید در نگاه اول، شکرگزاری در زمان فقر عجیب به نظر برسد، اما شکرگزاری نه تنها به معنای سپاس از فراوانیهاست، بلکه به معنای قدردانی از نعمات موجود، هر چند اندک، و نیز سپاسگزاری از سلامت، ایمان، خانواده، و سایر داشتههای غیرمادی است. شکرگزاری، دیدگاه انسان را تغییر میدهد؛ به جای تمرکز بر نداشتهها، او را متوجه داشتههایش میکند و حس غنا و رضایت را در او تقویت مینماید. خداوند در سوره ابراهیم، آیه ۷ میفرماید: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» (و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر شکر کنید، [نعمت خود را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من بسیار سخت است). این آیه وعده صریح الهی است که شکرگزاری، باعث افزایش نعمتها و برکت در زندگی میشود، حتی اگر آن نعمت مادی نباشد. شکرگزاری، درهای رحمت الهی را میگشاید و به انسان کمک میکند تا در بدترین شرایط نیز روزنههای امید و نقاط قوت را ببیند. همچنین، «قناعت» و رضایت به آنچه موجود است، نقش بسزایی در آرامش روانی افراد کمبضاعت دارد. قناعت به معنای دست کشیدن از تلاش برای کسب روزی بیشتر نیست، بلکه به معنای قانع بودن به روزی حلال و دوری از حرص و طمع بیجا، و مقایسه نکردن خود با دیگران است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «قناعت، گنجی است که تمام نمیشود.» قناعت، انسان را از نگرانیهای مادی رها میسازد و به او اجازه میدهد تا بر ارزشهای معنوی و اخروی تمرکز کند. قرآن همچنین فقر و کمبودها را «امتحانی الهی» میداند. در سوره بقره، آیه ۱۵۵ میخوانیم: «وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» (و قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم؛ و به شکیبایان بشارت ده). این آیه نشان میدهد که فقر، بیماری، ترس و... همگی ابزارهایی برای آزمایش ایمان و پایداری انسان هستند. درک این حقیقت که مشکلات، بخشی از سنّت الهی برای پرورش انسانها هستند، به فرد کمک میکند تا با دیدی مثبتتر با آنها مواجه شود و به جای شکایت، به دنبال کسب رضایت الهی باشد. علاوه بر این، «جهد و تلاش» برای بهبود وضع معیشت، هرگز در اسلام مورد غفلت قرار نگرفته است. قرآن به مسلمانان فرمان میدهد که برای کسب روزی حلال تلاش کنند. در سوره ملک، آیه ۱۵ آمده است: «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ ۖ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ» (اوست که زمین را برای شما رام کرد؛ پس در اطراف آن [برای کسب روزی] راه بروید و از روزی او بخورید؛ و رستاخیز به سوی اوست). این آیه تاکید میکند که رزق الهی از طریق تلاش و حرکت به دست میآید. بنابراین، مومن در عین توکل، باید به طور فعال برای بهبود شرایط اقتصادی خود کوشش کند و از بیکاری و تنبلی بپرهیزد. در نهایت، «توجه به آخرت و زوالپذیری دنیا» یک دیدگاه بسیار قدرتمند برای مقابله با سختیهای مادی است. قرآن بارها تاکید میکند که زندگی دنیا گذرا و ناپایدار است و پاداش حقیقی در سرای آخرت است. فقر دنیا ممکن است در مقابل غنای آخرت هیچ باشد و حتی عاملی برای افزایش پاداشهای اخروی شود. در سوره کهف، آیه ۴۶ میفرماید: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا» (مال و فرزندان، زیور زندگی دنیا هستند؛ و کارهای صالح پایدار، نزد پروردگارت پاداش بهتر و امید نیکوتری دارند). این دیدگاه به انسان کمک میکند تا در برابر کمبودهای مادی، دچار یأس و ناامیدی نشود و افق دید خود را وسیعتر کند، به گونهای که مشکلات دنیوی را در مقیاس ابدیت، کوچک و قابل تحمل ببیند. همچنین، «کمک گرفتن از جامعه و نیکوکاران» بخش جدایی ناپذیری از آموزههای اسلامی است. اسلام یک دین فردگرا نیست، بلکه بر مسئولیتهای اجتماعی و همبستگی تاکید فراوان دارد. فقرزدایی و کمک به نیازمندان، از وظایف اصلی مسلمانان ثروتمند است و آیات بسیاری درباره زکات، صدقات و انفاق وارد شده است. فرد فقیر میتواند با حفظ کرامت انسانی، از این کمکها بهرهمند شود. خداوند در سوره بقره، آیه ۲۷۳ میفرماید: «لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا» (برای فقیرانی که در راه خدا محصور شدهاند [و فرصت کسب و کار ندارند]، و نمیتوانند در زمین سفر کنند [برای تجارت]؛ ناآگاهان به سبب خویشتنداری آنان را ثروتمند میپندارند؛ ایشان را از سیمایشان میشناسی؛ و هرگز با اصرار از مردم چیزی نمیخواهند). این آیه تصویری از فقیر آبرومند میدهد و مسلمانان را به شناسایی و کمک به چنین افرادی تشویق میکند. در مجموع، کنار آمدن با فقر و کمبودها از منظر قرآن، یک رویکرد چندوجهی است که شامل صبر، توکل، شکرگزاری، قناعت، تلاش، درک فلسفه امتحان الهی، تمرکز بر آخرت و بهرهگیری از حمایتهای اجتماعی است. این آموزهها به انسان کمک میکنند تا با آرامش، کرامت و امید، این دوران سخت را پشت سر بگذارد و حتی آن را به پلکانی برای رسیدن به کمال معنوی تبدیل کند. این دیدگاه جامع، نه تنها به انسان کمک میکند که از سختیها رهایی یابد، بلکه او را قادر میسازد که با هر آنچه در زندگیاش رخ میدهد، با قلبی مطمئن و ایمانی راسخ، روبرو شود.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.
و از جایی که گمان نمیبرد به او روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است؛ خداوند کار خود را به انجام میرساند؛ به راستی خداوند برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.
و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر شکر کنید، [نعمت خود را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من بسیار سخت است.
میگویند روزی پادشاهی توانگر در میان ثروت و شکوه خود نشسته بود، اما احساس ناآرامی عمیقی داشت. در همان حال، درویشی با جامهای پاره و کاسهای ساده از آنجا میگذشت و حمد خدا میگفت و سرشار از آرامش بود. پادشاه با دیدن آرامش درویش، از او پرسید: «آیا نگران نیستی که غذای بعدیات از کجا برسد یا امشب کجا بخوابی؟» درویش با لبخندی گفت: «ای پادشاه، من نگران نیستم، زیرا رزاق من خداست و او حتی پرندگان هوا را نیز روزی میدهد. چرا باید بندهای را که به او توکل کرده، فراموش کند؟ اما تو ای پادشاه، با همه ثروتت، نگران فردایی و روزهای بعد! فقر من به من آرامشی بخشیده است که پادشاهی تو از تو دریغ داشته.» پادشاه از حکمت درویش به خود آمد و دریافت که غنای حقیقی نه در داراییها، بلکه در قناعت و توکل بر خداست.