پرسشگری در دین با نیت درست و هدف مشخص ستودنی است و باید در مسیر علم و رشد باشد.
در قرآن کریم، یکی از موضوعات محوری و اساسی که مورد توجه قرار گرفته است، اهمیت پرسش و جستوجو برای کسب علم و درک حقیقت است. علم و دانش نه تنها به انسانها کمک میکند تا به فهم بهتری از دنیای پیرامون خود برسند، بلکه آنها را به سمت رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی هدایت میکند. به عنوان مثال، در سوره مائده آیه 101، خداوند به مسلمانان میآموزد که از پرسشهایی که به نفع انسان نیست دوری کنند. این آیه به نوعی ادعا میکند که پرسشها باید هدفمند و معنادار باشند و نباید به حواشی و مسائلی پرداخت که نه تنها هیچ بهرهای به دنبال ندارد، بلکه ممکن است انسان را به انحراف و سردرگمی بکشاند. به عبارت دیگر، این آیه تذکر میدهد که انسان باید توانایی تشخیص پرسشهای نافع را داشته باشد و در پی آن باشد که سوالاتی را مطرح کند که به رشد و ترقی او کمک کند. در همین راستا، در سوره کهف آیه 66، داستان ملاقات حضرت موسی (ع) با خضر (ع) مطرح میشود. این داستان بسیار آموزنده حاکی از اهمیت پرسش و تلاش برای کسب علم و درک حقیقت است. حضرت موسی با وجود اینکه خود پیامبری بزرگ و دارای علم بود، به خضر مراجعه میکند و سوالاتی را برای فهم بهتر شرایط از وی میپرسد. این برخورد نشان میدهد که پرسشگری و جستوجو برای علم، فرآیندی است که هیچکس از آن بینیاز نیست و همه انسانها باید به دنبال فهم بیشتر و عمیقتر از واقعیتها و حقایق باشند. پرسشگری در این مکان به عنوان یک ابزار قوی برای یادگیری و رشد شناخته میشود. علاوه بر این، در سوره زمر آیه 9 نیز خداوند میفرماید: "آیا کسی که علمش با کسی که علم ندارد برابر است؟" این آیه به وضوح جایگاه بلند علم و پرسشگری در دین اسلام را نمایان میسازد. در این آیه، خداوند بیان میکند که علم و دانش عامل تمایز انسانهاست و آنهایی که علم دارند برتری خاصی دارند. این موضوع بار دیگر تأکید میکند که جستوجو برای علم نه تنها یک وظیفه است، بلکه از جایگاه رفیع و با ارزشی برخوردار است. کسانی که در پی علم هستند، در واقع به رهایی از جهل و نادانی کمک میکنند و با دانایی خود میتوانند در مسائل روزمره و چالشهای زندگی جامعتر و عاقلانهتر عمل نمایند. مهم است که پرسشها و سوالات ما تنها محدود به مسائل علمی و منطقهای نباشد، بلکه میتواند در ابعاد مختلف زندگی از جمله اخلاق، روابط اجتماعی، فلسفه و حتی مسائل دینی و معنوی نیز مطرح شود. این تنوع در پرسشها به ما کمک میکند دیدگاههای جدیدی پیدا کنیم و به درک عمیقتری از زندگی برسیم. با این حال، باید تأکید کرد که پرسشهایی که مطرح میشوند، باید همراه با نیت درست و هدف مشخصی باشند. اینکه بخواهیم فقط از روی کنجکاوی سؤال کنیم و به دنبال تأسیس جوابی برای آن نباشیم، نه تنها به پیشرفت ما کمک نخواهد کرد، بلکه ممکن است ما را به انحراف کشانده و در وادی جهل و تعصب به چالش بکشاند. سوالات ناپخته و بیهدف معمولاً نه تنها دردی را دوا نمیکنند، بلکه ممکن است باعث گمراهی و انحراف فکری و معنوی شوند. بنابراین، به جای پرسش از روی ناپختگی یا کجفهمی، بهتر است از دیں تحقیق و جستوجو بکنیم. سوالات ما باید از روی تشنگی علم و تلاش برای درک بهتر و عمیقتر باشد. در این صورت، نه تنها پرسشگری پسندیده و ستودنی خواهد بود، بلکه به رشد و تعالی فرهنگی و اجتماعی نیز خواهد انجامید. به طور کلی، پرسش و تلاش برای کسب علم فرآیندی است که در اسلام به شکلی قابل توجه مورد اهمیت قرار گرفته است و باید در زندگی روزمره ما به کار بسته شود. این امر میتواند شامل یادگیری از یکدیگر، مطالعه کتابها و مقالات علمی، و پرسش از اساتید و معلمان باشد. بدین ترتیب، با ایجاد فرهنگ پرسشگری و علمآموزی در جامعه، میتوانیم قدمی در راستای بهبود و ترقی خود و دیگران برداریم. علم و دانایی از دیدگاه اسلامی یک نور و روشنایی است که میتواند انسانها را از تاریکی جهل نجات دهد و به رشد و شکوفایی آنها کمک کند. در نهایت، میتوان گفت که قرآن کریم با تأکید بر اهمیت پرسش و جستوجو برای علم، به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم به درک بهتری از حقیقت برسیم و در زندگی خود به کار بندیم و به تعالی و پیشرفت انسانیت یاری برسانیم. این تأکید بر علم و پرسشگری، زمینهساز جامعهای پویا و متفکر میشود و در این صورت، علم به عنوان یک ابزار برای پیشرفت و رشد اجتماعی، میتواند کارآمد و ثمربخش باشد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، دربارهی چیزهایی که اگر برای شما بیان شود، ناپسندتان میشود، سوال نکنید؛ و اگر در زمان نزول قرآن از آنها بپرسید، عذاب دردناکی برای شما خواهد بود.
آنگاه [موسی] بندهای از بندگان ما را پیدا کردیم که به او رحمت و از جانب خود علمی آموخته بودیم.
آیا کسی که شبها در حال سجده و قنوت است و از آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است، با کسی که چنین نیست برابر است؟ فقط صاحبان عقل متذکر میشوند.
یکی از روزها، یحیی به درستی به مسائلی که در دینش از او سوال شده بود فکر کرد. او متوجه شد که پرسشگری میتواند دریچهای به درک بهتر و نزدیکتر به خدا باشد. بنابراین تصمیم گرفت هر روز حداقل یک سوال جدید بپرسد و به دنبال پاسخ بگردد. نتیجه این کنجکاوی او را به درک عمیقتری از ایمانش رساند و در نهایت آرامش بیشتری به زندگیاش بخشید.