قرآن کریم بر اهمیت کیفیت تعاملات و هدفمندی حضور در جمع تأکید دارد. پرهیز از شلوغیهای بیثمر و پرهیز از لهو و لغو برای رشد معنوی و اجتناب از گناهان مفید است، اما این به معنای انزوا از جامعه نیست بلکه به معنای ایجاد تعادل میان حضور در اجتماع و خلوت برای خودسازی است.
در تعالیم والای قرآن کریم، به صراحت و با عبارتی مستقیم، فرمانی مبنی بر «پرهیز مطلق از شلوغی» به عنوان یک اصل کلی و همیشگی وجود ندارد. با این حال، با تدبر در آیات، میتوان دریافت که قرآن بر اهمیت «کیفیت» تعاملات انسانی، «هدفمندی» حضور در جمعها، و «پرهیز از لهو و لغو» تأکید فراوان دارد. از این رو، در شرایط و با اهداف خاص، پرهیز از برخی شلوغیها و خلوتگزینی میتواند بسیار مفید و حتی ضروری باشد، به ویژه برای رشد روحی و معنوی. یکی از مهمترین دلایلی که پرهیز از برخی اجتماعات میتواند مفید باشد، فراهم آوردن زمینه برای «تفکر، تدبر و تذکر» است. قرآن کریم بارها انسانها را به اندیشیدن در آیات الهی در آفاق و انفس، و به یادآوری عظمت و قدرت خداوند دعوت میکند. این نوع تأملات عمیق و خلوت با خویشتن و پروردگار، غالباً در فضایی آرام و دور از هیاهوی جمعی بهتر میسر میشود. پیامبر اکرم (ص) نیز قبل از بعثت، در غار حرا به خلوت و عبادت میپرداختند که نمونهای برجسته از اهمیت خلوت برای رشد روحی است. این خلوتگزینی نه به معنای بریدن از جامعه، بلکه به منظور بازسازی روح و تجدید قوا برای بازگشت قویتر به بطن جامعه و انجام رسالت الهی بود. همچنین، قرآن بر پرهیز از «لهو و لغو» (سخنان بیهوده و کارهای باطل) تأکید دارد. در سوره مؤمنون، آیه ۳، خداوند میفرماید: "و کسانی که از لغو و بیهودگی رویگردانند." این آیه نشان میدهد که مؤمنان راستین کسانی هستند که وقت و انرژی خود را صرف چیزهای بیفایده و بیهوده نمیکنند. بسیاری از شلوغیها و جمعها، متأسفانه، مملو از سخنان بیهوده، غیبت، تهمت، و بحثهای بینتیجهای هستند که نه تنها سودی ندارند، بلکه میتوانند به گناه و اتلاف عمر منجر شوند. پرهیز از چنین مجالس و شلوغیهایی قطعاً از منظر قرآن مفید است، چرا که انسان را از مشارکت در گناه باز میدارد و فرصت پرداختن به امور مهمتر و سازندهتر را فراهم میکند. هدف قرآن از این تأکید، حفظ قلب و زبان مؤمن از آلودگیها و سوق دادن او به سوی گفتار و کردار نیکوست. علاوه بر این، انتخاب «همنشین صالح» و پرهیز از «همنشین بد» یکی از اصول اساسی قرآنی و اسلامی است. در سوره کهف، آیه ۲۸، خداوند میفرماید: "و خود را با کسانی شکیبا دار که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند و خشنودی او را میطلبند و چشمانت را از آنان برنگردان که زیور زندگی دنیا را بخواهی؛ و از کسی که قلبش را از یاد خود غافل کردهایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیادهروی است، اطاعت مکن." این آیه به وضوح بر اهمیت انتخاب همدم و همنشینانی که اهل ذکر و خداپرستی هستند، تأکید دارد. بنابراین، اگر شلوغیای به معنای همنشینی با کسانی باشد که انسان را از یاد خدا غافل کرده و به لهو و لعب مشغول میدارند، پرهیز از آن شلوغی نه تنها مفید، بلکه لازم است تا انسان در مسیر هدایت و کمال باقی بماند و از فساد اخلاقی و روحی در امان باشد. هدف از پرهیز در اینجا، حفظ محیط روحی و فکری فرد از تأثیرات منفی و مخرب است. از سوی دیگر، اسلام دینی اجتماعی است و بر حضور فعال و سازنده در جامعه نیز تأکید دارد. نماز جماعت، حج، زکات، و کمک به نیازمندان همگی نیازمند حضور و تعامل در اجتماع هستند. قرآن هرگز به رهبانیت و گوشهنشینی مطلق توصیه نمیکند. لذا، پرهیز از شلوغی نباید به انزوا و دوری از مسئولیتهای اجتماعی منجر شود. بلکه باید دیدگاه اسلام را اینگونه تفسیر کرد: مؤمن باید در میان مردم باشد، اما نه آنگونه که در فساد و بیهودگی آنان غرق شود. او باید در اجتماع، الگو و منادی خیر باشد، و در عین حال، حریم روحی و معنوی خود را حفظ کند. این حفظ حریم ممکن است مستلزم خلوتهای کوتاه یا دوری از برخی اجتماعات خاص باشد. در نهایت، میتوان گفت پرهیز از شلوغی از منظر قرآن، یک حکم مطلق نیست، بلکه یک رویکرد هوشمندانه و انتخابی است. این پرهیز زمانی مفید است که: ۱) به منظور خودسازی، تفکر، عبادت عمیقتر و تزکیه نفس باشد. ۲) به منظور اجتناب از گناهان، لغویات و معصیتهایی باشد که در برخی جمعها رایج است. ۳) به منظور حفظ زمان و انرژی برای امور مهمتر و پرفضیلتتر باشد. بنابراین، معیار «فایده» در پرهیز از شلوغی، با اهداف و ارزشهای قرآنی سنجیده میشود. مؤمن حقیقی کسی است که بین حضور مؤثر در جامعه (برای ادای وظایف اجتماعی و نشر خوبیها) و خلوتگزینی برای تقویت بنیه معنوی و پرهیز از آفات اجتماعی، تعادل برقرار کند. این تعادل، جوهره حکمت و بینش قرآنی در تعاملات انسانی است که به انسان کمک میکند تا در هر شرایطی، راه رستگاری را بپیماید و از فرصتهای زندگی به بهترین نحو بهرهبرداری کند. زندگی پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز شاهدی بر این تعادل است؛ آنها در اوج فعالیتهای اجتماعی و رهبری امت، لحظات خلوت و مناجات عمیق با پروردگار را نیز هرگز فراموش نمیکردند. این رویکرد، انسان را قادر میسازد تا هم به وظایف فردی و هم به مسئولیتهای اجتماعی خود بپردازد، بدون آنکه یکی فدای دیگری شود. در واقع، پرهیز هوشمندانه از شلوغیهای بیفایده، بستری برای ثمربخشی بیشتر در شلوغیهای مفید و هدفمند است.
و کسانی که از لغو (بیهودگی و سخن باطل) رویگردانند.
و کسانی که گواهی دروغ نمیدهند و چون به لغو و بیهودگی برخورد کنند، با بزرگواری میگذرند.
و خود را با کسانی شکیبا دار که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند و خشنودی او را میطلبند و چشمانت را از آنان برنگردان که زیور زندگی دنیا را بخواهی؛ و از کسی که قلبش را از یاد خود غافل کردهایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیادهروی است، اطاعت مکن.
گویند در روزگاران قدیم، عابدی بود که میل فراوان به خلوت داشت و از همهمه بازار و صحبتهای بیثمر مردمان دوری میجست. او را گمان بر این بود که رستگاری تنها در گوشهنشینی و دوری از خلق است. روزی شیخی دانشمند، او را دید و پرسید: «ای عابد، چرا از جمع دوری میکنی و خود را از نیک و بد باز میداری؟» عابد گفت: «از آنکه همهمه مردم مرا از یاد خدا باز میدارد و سخنان بیهودهشان، دلم را میآزارد.» شیخ لبخندی زد و گفت: «ای دوست، اگر مقصد تو خدای است، پس بدان که او را هم در خلوت دل توان یافت و هم در میان خلق، اگر با دلی پاک و نیتی درست قدم برداری. مگر نه اینکه پیامبر ما (ص) در دل مردم بود و راه راست مینمود، اما لحظهای دل از یاد حق تهی نمیکرد؟ حکمت آن است که از شلوغیهای بیفایده پرهیز کنی، نه از هر جمعی. خلوت برای خودسازی و جمع برای خداشناسی و خدمت به خلق است. هر دو را نیک دریاب که سعادت در این تعادل است.» عابد از سخنان شیخ پند گرفت و دانست که پرهیز از شلوغی باید با هدف و حکمت باشد، نه از سر انزوا، و از آن پس، خلوتهای خویش را برای تزکیه نفس قرار داد و در میان مردم، منادی خیر و نیکی شد.