آیا مرگ پایان است یا آغاز از نگاه قرآن؟

از دیدگاه قرآن، مرگ پایان حیات نیست، بلکه آغاز سفری ابدی به سوی عالم برزخ و سپس رستاخیز و زندگی جاویدان در آخرت است. این دنیا میدان عمل است و مرگ دروازه ورود به عالم پاداش یا جزا.

پاسخ قرآن

آیا مرگ پایان است یا آغاز از نگاه قرآن؟

در نگاه قرآن کریم، مرگ هرگز پایان مطلق حیات نیست، بلکه نقطه‌ای حیاتی و تحول‌آفرین است که دروازه‌ای به سوی عالمی دیگر و مرحله‌ای نوین از وجود را می‌گشاید. این دیدگاه، نه تنها مفهوم فنا و نیستی را از مرگ می‌زداید، بلکه آن را آغاز یک سفر ابدی می‌داند؛ سفری که نتایج آن بر اساس اعمال و انتخاب‌های انسان در دوران حیات دنیوی رقم می‌خورد. قرآن به وضوح بیان می‌کند که زندگی دنیا گذرگاه و آزمایشی است برای آماده‌سازی انسان جهت ورود به زندگی جاویدان آخرت. مرگ، تنها تغییر حالت از یک صورت وجودی به صورت دیگر است و روح انسان پس از جدا شدن از کالبد مادی، به سیر خود در عوالم مختلف ادامه می‌دهد. از منظر قرآن، این جهان فانی و گذراست و هدف اصلی خلقت انسان، رسیدن به کمال و بازگشت به سوی پروردگار است. آیه 28 سوره بقره به صراحت به این چرخه زندگی-مرگ-زندگی اشاره دارد: «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (چگونه به خدا کفر می‌ورزید در حالی که مرده بودید و او شما را زنده کرد؟ سپس شما را می‌میراند و باز زنده می‌کند، آنگاه به سوی او بازگردانده می‌شوید؟). این آیه نشان می‌دهد که حیات و ممات، همگی در دست قدرت لایزال الهی است و مرگ تنها مرحله‌ای از این فرایند بازگشت به سوی اوست. پس از مرگ دنیوی، روح انسان وارد عالم برزخ می‌شود. برزخ، عالمی بینابین دنیا و آخرت است؛ جایی که ارواح در آن انتظار رستاخیز بزرگ را می‌کشند. قرآن کریم در آیه 100 سوره مؤمنون به این عالم اشاره دارد: «حَتَّیٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ» (تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان را فرا رسد، گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید، شاید کار نیکی انجام دهم در آنچه ترک کردم. هرگز! این سخنی است که او می‌گوید، و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند). این آیه به روشنی بیان می‌کند که پس از مرگ، فرصتی برای بازگشت و جبران نیست و تا روز قیامت، ارواح در عالم برزخ خواهند بود. اعمال انسان، چه نیک و چه بد، در برزخ برای او تجسم می‌یابند و روح با نتایج اعمال خود مواجه می‌شود؛ که می‌تواند موجب آرامش یا عذاب او باشد. اوج این آغاز پس از مرگ، در روز قیامت و رستاخیز بزرگ است. قرآن با قاطعیت تمام بر وقوع قیامت و زنده شدن مردگان تأکید دارد. هدف از قیامت، حسابرسی و پاداش یا مجازات اعمال انسان‌هاست. این عقیده، پایه و اساس اخلاق و مسئولیت‌پذیری در اسلام است؛ زیرا هر فردی می‌داند که روزی در برابر اعمالش مسئول خواهد بود و هیچ ذره‌ای از کار خیر یا شر بدون پاداش یا عقوبت نخواهد ماند. آیات فراوانی در قرآن به توصیف روز قیامت، نشانه‌های آن و صحنه‌های حشر و حساب پرداخته‌اند. برای مثال، سوره زلزال به روشنی بیان می‌کند که در آن روز، زمین اخبار خود را بازگو می‌کند و مردم گروه گروه برای دیدن اعمال خود از قبرها خارج می‌شوند: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» (پس هر کس هم‌وزن ذره‌ای کار نیک کرده باشد، آن را می‌بیند؛ و هر کس هم‌وزن ذره‌ای کار بد کرده باشد، آن را می‌بیند). باور به اینکه مرگ آغاز است نه پایان، تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی دنیوی انسان می‌گذارد. این اعتقاد، به انسان انگیزه می‌دهد تا در زندگی خود هدفمندتر عمل کند، از گناهان دوری جوید، به دنبال انجام کارهای نیک باشد، و همواره برای رضای خدا تلاش کند. این جهان، به مثابه مزرعه‌ای است که انسان در آن بذر عمل می‌پاشد و در آخرت، محصول آن را درو می‌کند. کسانی که این حقیقت را درک می‌کنند، دنیا را فریبنده نمی‌بینند و به مال و مقام فانی دل نمی‌بندند، بلکه از فرصت عمر خود برای ساختن سرای جاودان خود بهره می‌برند. این دیدگاه، به انسان آرامش و اطمینان می‌بخشد که حتی در مواجهه با سخت‌ترین مصیبت‌ها و از دست دادن عزیزان، می‌داند که آنها به فنا نرفته‌اند، بلکه به سوی پروردگار خود بازگشته‌اند و در انتظار رستاخیز بزرگ هستند. در نتیجه، مرگ در اسلام نه تنها پایان نیست، بلکه شروعی دوباره است برای رسیدن به حیات واقعی و ابدی در جوار رحمت الهی.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

در گلستان سعدی آمده است که پادشاهی عادل و نیکوکار، سالیان دراز بر تخت نشسته بود و همه عمر خود را در فکر آسایش رعیت و آبادانی کشور گذراند. روزی در اوج قدرت و جلال، طبیبش به او خبر داد که اجل نزدیک است. پادشاه لبخندی زد و گفت: «مدت‌هاست که برای این سفر آماده‌ام. گنجینه‌هایی که جمع کردم، نه زر و سیم، بلکه اعمال صالح و عدل و احسان بود که برای روزگار آخرت اندوختم.» اطرافیانش حیرت کردند که چگونه از این خبر اندوهگین نیست. پادشاه فرمود: «این دنیا پلی است که باید از آن گذشت، نه خانه‌ای که در آن ماندگار شد. عاقل آن است که خانه ابدی خود را با اعمال نیک بسازد و از این پل با خیالی آسوده عبور کند، نه اینکه بر روی پل بنایی رفیع بسازد و با دلی پرغصه آن را ترک کند.» این حکایت به ما یادآوری می‌کند که مرگ پایان نیست، بلکه آغاز سفر به سرای حقیقی است و باید همواره برای آن آماده بود.

سوالات مرتبط