بله، زندگی با خدا در دنیای امروز نه تنها ممکن، بلکه ضروری است. این به معنای حضور قلبی دائم، عمل به تعالیم قرآن و تکیه بر خداوند در تمام ابعاد زندگی است که آرامش و معنا میبخشد.
بسیاری از انسانها در دنیای پرشتاب و پیچیده امروز این پرسش را در ذهن خود دارند: آیا واقعاً میتوان در میانه این همه هیاهو، فناوری، چالشهای اقتصادی، فشارهای اجتماعی و دغدغههای مادی، ارتباطی عمیق و پایدار با خداوند داشت و به معنای واقعی کلمه «با خدا زندگی کرد»؟ پاسخ قرآن کریم به این پرسش، قاطعانه «آری» است. قرآن نه تنها امکانپذیری، بلکه ضرورت و برکات چنین زندگیای را در هر زمان و مکانی، از جمله در عصر حاضر، به روشنی بیان میکند. زندگی با خدا در دنیای امروز به معنای کنارهگیری از دنیا یا دوری از پیشرفتهای بشری نیست؛ بلکه به معنای زندگی کردن با آگاهی و حضور دائمی پروردگار در تمام ابعاد وجودی و فعالیتهای روزمره است. این حضور درونی و آگاهی عمیق، مبنایی برای آرامش، هدفمندی و معنابخشی به زندگی در دنیایی است که اغلب احساس پوچی و بیمعنایی در آن موج میزند و انسانها را به سمت گمراهی و اضطراب میکشاند. در واقع، هر چه جهان مادی پیچیدهتر و پرچالشتر میشود، نیاز به ریشههای معنوی و ارتباط با خالق هستی برای حفظ سلامت روان و جهتگیری صحیح، بیشتر احساس میشود. قرآن کریم به دفعات بر اهمیت «ذکر الله» یعنی یاد و ذکر دائمی خداوند تأکید میکند. ذکر نه تنها به معنای تکرار الفاظ، بلکه به معنای حضور قلبی و آگاهی از وجود و قدرت الهی در هر لحظه است. در سوره رعد، آیه ۲۸ میخوانیم: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد). این آیه کلیدی نشان میدهد که آرامش حقیقی در قلبهای انسانها، تنها از طریق اتصال به منبع بیکران قدرت و رحمت الهی حاصل میشود. در دنیای امروز که استرس، اضطراب و فشارهای روانی بخش جداییناپذیری از زندگی روزمره شدهاند، ذکر الله همچون لنگری است که کشتی وجود انسان را در تلاطمهای زندگی حفظ میکند. این آرامش درونی به انسان کمک میکند تا در مواجهه با مشکلات، شادمانیها، موفقیتها و شکستها، هوشیاری و تعادل خود را حفظ کند و از مسیر الهی منحرف نشود. این ذکر میتواند در قالب عبادات رسمی مانند نماز، تلاوت قرآن، و دعا باشد، و همچنین میتواند به صورت غیررسمی و دائمی در تمام فعالیتهای زندگی، از کار و تحصیل گرفته تا روابط اجتماعی و حتی تفریح، جاری باشد. در واقع، هر فعالیتی که با نیت خالصانه و آگاهی از حضور خداوند انجام شود، خود نوعی ذکر محسوب میشود و به انسان کمک میکند تا در هر لحظه با خدا زندگی کند. «تقوا» یا خدا ترسی و پرهیزکاری، مفهومی بنیادین در قرآن است که راهنمای زندگی با خدا در هر عصری است. تقوا به معنای دوری از محرمات و انجام واجبات است، اما ورای آن، به معنای حس مسئولیتپذیری در برابر خداوند و آگاهی از نظارت او بر تمامی اعمال و نیات است. در سوره آل عمران، آیه ۱۰۲ میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ» (ای کسانی که ایمان آوردهاید، آن گونه که شایسته پرهیزگاری از خداست، تقوا پیشه کنید و نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید). تقوا در دنیای امروز به معنای رفتار اخلاقی در فضای مجازی، رعایت حقوق دیگران در معاملات اقتصادی پیچیده، اجتناب از دروغ و غیبت در روابط اجتماعی، حفظ پاکدامنی در جامعهای که ارزشهای اخلاقی در آن سست شدهاند، و رعایت انصاف و عدالت حتی در شرایط رقابتی شدید است. یک فرد با تقوا، حتی در غیاب ناظر بیرونی، به خاطر آگاهی از حضور خداوند، بهترین و اخلاقیترین انتخابها را خواهد داشت. این شیوه زندگی نه تنها به فرد آرامش میبخشد، بلکه موجب اعتماد و احترام دیگران نیز میشود. در واقع، تقوا به عنوان یک سیستم عامل درونی عمل میکند که به انسان کمک میکند تا در هر شرایطی، فارغ از فشارهای بیرونی، تصمیمات درست و مبتنی بر ارزشهای الهی بگیرد. این خودکنترلی و مسئولیتپذیری درونی، برای موفقیت در دنیای پیچیده و پررقابت امروز، از اهمیت حیاتی برخوردار است و به انسان اجازه میدهد تا در عین فعالیت در عرصه دنیا، از فساد و تباهی آن بر حذر باشد. نماز، به عنوان ستون دین و یکی از راههای اصلی ارتباط با خداوند، نقشی محوری در «زندگی با خدا» ایفا میکند. قرآن در سوره عنکبوت، آیه ۴۵ میفرماید: «اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» (آنچه را از کتاب (قرآن) به تو وحی شده، تلاوت کن و نماز را برپا دار؛ همانا نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد، و یاد خدا (درون نماز) بزرگتر است، و خداوند آنچه را انجام میدهید میداند). در دنیای پرمشغله امروز، اقامه نماز در اوقات مشخص، فرصتی است برای توقف، تأمل، و تجدید میثاق با پروردگار. این توقفهای پنجگانه روزانه، مانع از غرق شدن کامل انسان در مادیات و فراموشی هدف اصلی زندگی میشود. نماز نه تنها یک عمل عبادی، بلکه یک تمرین مداوم برای حضور قلب و تمرکز بر خالق هستی است. حتی در میان برنامههای فشرده کاری و زندگی خانوادگی، میتوان با برنامهریزی و تعهد، جایگاهی برای نماز فراهم آورد و از برکات آن بهرهمند شد. نماز به فرد کمک میکند تا هر روز پنج بار از دغدغههای دنیوی فاصله بگیرد و روح خود را با یاد خدا تازه کند. علاوه بر نماز، تلاوت قرآن و تدبر در آیات آن، دریچهای به سوی نور الهی و فهم عمیقتر از معنای زندگی است. هر آیه قرآن میتواند راهنمایی برای چالشهای امروزی باشد و قلب و ذهن انسان را به سمت حقیقت هدایت کند. تعمیق ارتباط با کلام الهی، به انسان قدرتی میبخشد که در برابر هجمه شبهات و تئوریهای بیبنیاد عصر حاضر، استوار بماند و از ایمان خود دفاع کند. علاوه بر این، مفهوم «توکل» بر خداوند در قرآن، راهکاری اساسی برای مواجهه با ناشناختهها و فشارهای دنیای مدرن است. در دنیایی که عدم قطعیتهای بسیاری وجود دارد و آینده نامشخص به نظر میرسد، توکل به خداوند به معنای انجام تمام تلاشهای ممکن و سپس سپردن نتیجه به اراده الهی است. این امر مانع از ناامیدی در شکستها و غرور در موفقیتها میشود. قرآن انسان را به کار و تلاش فرا میخواند، اما در کنار آن، یادآوری میکند که قدرت نهایی و تدبیر اصلی از آن خداوند است. این اعتماد به خداوند، به انسان آرامشی عمیق میبخشد و او را از بار سنگین نگرانیهای بیش از حد رها میسازد. زندگی با خدا در دنیای امروز، به معنای پیادهسازی اخلاق قرآنی در تمام ابعاد زندگی است. عدالت، صداقت، صبر، گذشت، احسان به والدین و همسایگان، رعایت حقوق دیگران، و دوری از اسراف و تبذیر، همگی تعالیمی قرآنی هستند که میتوانند جامعه امروز را به سوی سعادت رهنمون شوند. یک مسلمان متعهد در دنیای امروز، میتواند الگویی از اخلاق و معنویت باشد، حتی اگر در پیشرفتهترین حوزههای علم و فناوری فعالیت کند. او میتواند نشان دهد که علم و ایمان نه تنها در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند و پیشرفت مادی بدون رشد معنوی، ناقص و خطرناک خواهد بود. قرآن الگویی از زندگی متوازن را ارائه میدهد که در آن، دنیا و آخرت، مادیات و معنویات، علم و اخلاق، همه در یک مسیر الهی قرار میگیرند. این نگاه جامع، به انسان امکان میدهد که در عین بهرهمندی از امکانات دنیوی، از مسیر کمال و رشد معنوی غافل نشود. لذا، زندگی با خدا نه تنها ممکن است، بلکه تنها راه رسیدن به سعادت پایدار و معنای حقیقی در دنیای پیچیده و متغیر کنونی است. این زندگی به فرد قدرت میبخشد تا در برابر وسوسهها و انحرافات مدرن مقاومت کند و در عین حال، سازنده و مفید برای جامعه خود باشد. پذیرش این سبک زندگی نیازمند تعهد، خودسازی مداوم و ایمان قوی است، اما ثمرات آن – آرامش درونی، هدفمندی و سعادت حقیقی – بیبدیل و ارزشمند هستند و به انسان کمک میکنند تا نه تنها زنده بماند، بلکه به معنای واقعی کلمه زندگی کند و در مسیر بندگی و قرب الهی گام بردارد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.
آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
آنچه را از کتاب (قرآن) به تو وحی شده، تلاوت کن و نماز را برپا دار؛ همانا نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد، و یاد خدا (درون نماز) بزرگتر است، و خداوند آنچه را انجام میدهید میداند.
روزی در زمانهای دور، پادشاهی نزد شیخ سعدی شیرازی رفت و گفت: «ای استاد سخن، دنیا پر از دغدغهها و فتنههاست. چگونه میتوان در این غوغا، دل را با خدا نگاه داشت؟» سعدی لبخندی زد و فرمود: «درویشی را دیدم که در کوی بازرگانان، کیسههای زر را میشمردند و با حسرت به آن مینگریست. گفتم: ای درویش، تو را چه به این ثروت؟ گفت: من در میان بازارم، اما دلم در مسجد است و پیوسته به یاد خدا. اما ای پادشاه، تو که در کاخ خویش نشستهای، شاید جسمت در کاخ باشد و دلت در پی ثروتهای دنیا. حکایت این است که برای زندگی با خدا، مکان شرط نیست، بل که حال دل است. همان گونه که یک تاجر میتواند در میان داد و ستد، یاد خدا را در دل نگاه دارد و از راستی و انصاف دوری نکند، شما نیز در تخت پادشاهی میتوانید با عدالت و مهربانی با رعایا رفتار کنید و یاد خدا را از دل نرانید. زندگی با خدا، نه در ترک دنیا که در زیستن با آگاهی از حضور او در هر لحظه است.» پادشاه از این سخن حکیمانه، آرامشی عمیق یافت و دانست که میتوان در هر جایگاهی، با خدا زندگی کرد.