قرآن بر اخلاص در اعمال نیک تأکید دارد و خودنمایی را نهی میکند. پنهان داشتن خوبیها اغلب برای حفظ نیت خالصانه بهتر است، اما آشکار کردن آنها با نیت تشویق دیگران به خیر، میتواند مشروع و حتی مستحب باشد.
در فرهنگ غنی و پربار قرآن کریم، موضوع نیت و انگیزه در انجام هر عملی از جایگاه ویژهای برخوردار است. پرسش اینکه «آیا باید همه خوبیها را به زبان آورد؟» نه تنها یک سوال اخلاقی است، بلکه ریشههای عمیقی در تعالیم قرآنی و اسلامی دارد که بر اخلاص و پرهیز از ریا تأکید فراوان دارد. قرآن کریم بارها و بارها مؤمنان را به انجام کارهای نیکو و صالح ترغیب میکند، اما همواره هشدار میدهد که این اعمال باید تنها برای خشنودی خداوند متعال انجام شوند، نه برای کسب ستایش و تحسین مردم. اصل اساسی در اسلام، اخلاص است. اخلاص یعنی عمل را تنها و تنها برای خدا انجام دادن. در سوره بینه، آیه ۵ میخوانیم: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» یعنی «و به آنها دستور داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین را برای او خالص گردانند، حقگرا باشند و نماز را برپا دارند و زکات را بدهند؛ و این است دین راستین.» این آیه به وضوح بیان میکند که هدف از عبودیت و هر عمل صالحی، خلوص نیت برای خداوند است. وقتی عملی با نیت غیرخدایی، مانند خودنمایی یا طلب ستایش مردم، انجام شود، ارزش معنوی خود را از دست میدهد و حتی ممکن است به گناه تبدیل شود. قرآن با صراحت از ریاکاری، یعنی انجام اعمال نیکو برای جلب توجه و تحسین مردم، نهی میکند. در سوره بقره، آیه ۲۶۴، خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ» یعنی «ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقات خود را با منت نهادن و آزار رساندن باطل نکنید، مانند کسی که مال خود را برای خودنمایی به مردم انفاق میکند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد.» این آیه نشان میدهد که حتی اعمال خیری مانند صدقه دادن، اگر با نیت خودنمایی باشد، پاداش الهی را از بین میبرد. این حکم فقط مختص صدقه نیست، بلکه شامل هرگونه عمل صالحی میشود که هدف اصلی آن، جلب رضایت مردم باشد تا رضایت الهی. با این حال، قرآن در مورد افشای خوبیها یک رویکرد کاملاً یکسان ندارد. در برخی موارد، افشای عمل خیر میتواند دارای فواید و حکمتهایی باشد، به شرطی که نیت اصلی، خالصانه و برای رضای خدا باشد. مثلاً در همان سوره بقره، آیه ۲۷۱ میفرماید: «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ ۖ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» یعنی «اگر صدقات را آشکار کنید، خوب است؛ و اگر آنها را پنهان بدارید و به فقرا بدهید، برای شما بهتر است.» این آیه نشان میدهد که آشکار کردن صدقه «خوب» است، اما پنهان داشتن آن «بهتر» است. چرا؟ پنهان داشتن بهتر است چون بیشتر انسان را از خطر ریا و خودپسندی حفظ میکند و تضمینکننده اخلاص بیشتر است. اما آشکار کردن آن نیز میتواند خوب باشد، به شرطی که هدف آن تشویق دیگران به کار خیر، یا الگو شدن برای جامعه باشد. مثلاً اگر فردی با آشکار کردن عمل خیر خود، دیگران را به انجام کارهای مشابه ترغیب کند و موجب رونق کار خیر در جامعه شود، این خود میتواند یک عمل صالح محسوب شود. اما شرط اساسی این است که نیت اصلی او صرفاً تشویق دیگران باشد و نه کسب ستایش و شهرت برای خود. بنابراین، پاسخ به این پرسش یک "نه" مطلق یا "بله" مطلق نیست، بلکه نیازمند تبیین و درک عمیق از نیت و هدف است. اسلام همواره بر اعتدال و میانه روی تأکید دارد. اگر بیان خوبیها منجر به تکبر، خودبینی، و از بین رفتن اخلاص شود، قطعاً مذموم است. اما اگر با هدف آموزش، الگوبرداری، تشویق دیگران به خیر، یا ایجاد اعتماد در جامعه باشد (مثلاً در یک پروژه خیریه که نیاز به شفافیت مالی دارد)، میتواند مشروع و حتی مستحب باشد. مهمترین نکته این است که قلب و نیت انسان در کانون توجه است. خداوند متعال به درون انسانها و انگیزههایشان آگاهتر از هر کسی است. در سوره نجم، آیه ۳۲ میفرماید: «فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى» یعنی «پس خود را تزکیه (و پاک) مشمارید؛ او به کسانی که پروا پیشه کردهاند، آگاهتر است.» این آیه بیان میکند که انسان نباید خود را از گناهان پاک بداند یا خودستایی کند، زیرا خداوند از درون و نیتها آگاهتر است. این یک دعوت به تواضع و فروتنی است. به طور خلاصه، در بسیاری از موارد، پنهان داشتن خوبیها، به ویژه عبادات شخصی و کمکهای فردی، برای حفظ اخلاص و دوری از ریا، اولویت دارد. اما در مواردی که آشکار کردن خوبیها منجر به نفع عمومی، تشویق دیگران به خیر، و ترویج فضیلت در جامعه شود و نیت خالصانه باشد، نه تنها جایز است بلکه میتواند ثواب مضاعف نیز داشته باشد. کلید اصلی درک این موضوع، نیت قلبی و هدف نهایی از انجام و بیان عمل خیر است. باید از خود پرسید: آیا این کار را برای جلب رضایت خدا انجام میدهم یا برای جلب توجه مردم؟ اگر پاسخ اول باشد، چه پنهان و چه آشکار (با رعایت شرایط)، عمل مقبول است؛ اما اگر پاسخ دوم باشد، عمل بیاثر و حتی زیانبار خواهد بود. پس، سخن گفتن از خوبیها باید با سنجیدگی و با نیت خیرخواهانه باشد و از خودنمایی و ریا به شدت پرهیز شود. این تعادل، روح تعالیم قرآنی در این زمینه است.
و به آنها دستور داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین را برای او خالص گردانند، حقگرا باشند و نماز را برپا دارند و زکات را بدهند؛ و این است دین راستین.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقات خود را با منت نهادن و آزار رساندن باطل نکنید، مانند کسی که مال خود را برای خودنمایی به مردم انفاق میکند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل تختهسنگی است که بر آن خاکی نشسته باشد و باران شدیدی بر آن ببارد و آن را صاف و بیخاک بگذارد؛ آنها به چیزی از آنچه کسب کردهاند دست نمییابند؛ و خداوند قوم کافران را هدایت نمیکند.
اگر صدقات را آشکار کنید، خوب است؛ و اگر آنها را پنهان بدارید و به فقرا بدهید، برای شما بهتر است؛ و بخشی از گناهان شما را میپوشاند. و خدا به آنچه میکنید آگاه است.
کسانی که از گناهان کبیره و فواحش، جز لغزشهای کوچک، دوری میکنند؛ همانا پروردگار تو وسیعالمغفرت است. او به شما آگاهتر است هنگامی که شما را از زمین پدید آورد و هنگامی که شما در شکم مادرانتان جنین بودید. پس خود را تزکیه (و پاک) مشمارید؛ او به کسانی که پروا پیشه کردهاند، آگاهتر است.
آوردهاند که در زمانهای قدیم، تاجری توانگر بود که هرگاه صدقهای میداد یا خیری میکرد، جارچیان را خبر میکرد تا در شهر ندا دهند و مردم بدانند. او گمان میکرد که با این کار، نام نیکو و ثواب بزرگی به دست میآورد. روزی مردی فقیر که جز اندک مایهای نداشت، به نیازمندی یاری رساند، اما این کار را در نهایت پنهانی انجام داد، به گونهای که جز خداوند کسی از آن باخبر نشد. چندی بعد، تاجر در خواب دید که میزان اعمالش را میسنجند. اعمال آشکارش در ترازو سبک آمد و آوازهای جز باد به همراه نداشت. نگران و هراسان بود. ناگهان ندایی آمد که: "ای بنده، چرا گمان بردی که اعمال تو بر پایه خودنمایی ارج و قربی نزد ما دارد؟" تاجر بیدار شد و اندیشید. همان شب، مرد فقیر نیز خوابی دید. اعمال اندک و پنهانیاش در ترازو چنان سنگین آمد که کفه ترازوی حسناتش به زمین چسبید و ندایی آسمانی او را بشارت داد که: "ای بنده نیکوکار، تو برای ما عمل کردی و نه برای مردمان. پس پاداش تو نزد ماست و نه نزد خلایق." این دو داستان نشان میدهد که ارزش عمل در نیت خالص آن است، نه در تعداد و آشکار بودنش. بزرگی کار در عظمت نیت است.