برخی انسانها به دلیل کفر، نفاق و دوری از هدایت الهی، هرگز هدایت نمیشوند.
قرآن کریم، به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان، مفاهیم عمیقی را درباره هدایت و گمراهی انسانها مطرح میکند. این مفاهیم بخشی از باورهای بنیادی دین اسلام را شکل میدهند و تأثیرات عمیقی بر زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان دارند. در این مقاله، به بررسی آیات مختلف قرآن درباره هدایت و گمراهی خواهیم پرداخت و تأثیر این مفاهیم را بر روی سیر زندگی انسانها مورد تحلیل قرار خواهیم داد. مسأله هدایت و گمراهی در قرآن کریم با دقت و وضوح بیان شده است. یکی از آیات کلیدی این مفهوم در سوره بقره آمده است: 'إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ ءَأُنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ' (آیه 6). این آیه به ما نشان میدهد که ایمان و هدایت همواره برای برخی افراد ممکن است امری محال باشد. به عبارت دیگر، تحولی در دلها و نیتهای انسانها ناممکن نیست و به اراده الهی وابسته است. در اینجا نکته بسیار مهمی نهفته است که انسانها در نهایت تنها در صورتی به سمت هدایت سوق داده میشوند که اراده الهی نیز بر این امر تأکید داشته باشد. در سوره یونس، آیه 100 نیز اشارهای دیگر به این مفهوم وجود دارد: 'وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بإذنِ اللَّهِ'. این آیه نشان از محدودیتهای انسانی و نقش اساسی خداوند در هدایت و گمراهی دارد. بنابراین، باور به اینکه انسانها به تنهایی قادر به یافتن راه درست هستند، اشتباه خواهد بود. اینجا نشان داده میشود که انسانها هرچند دارای اراده آزاد هستند، اما این آزادی به همراه مسئولیتهای سنگینی نیز میآید. آزادی انسانها در انتخابهایشان موجب میشود که آنها بتوانند مسیر زندگی خود را برگزینند، اما این انتخابها نتایج مشخص خود را به همراه دارند. در حقیقت، هر انتخابی به نوبه خود تبعاتی خواهد داشت و انسان ملزم به پاسخگویی در قبال این انتخابهاست. در آیه 26 سوره آل عمران، خداوند با تأکید بر قدرتش میفرماید: 'اللّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُوتِى الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ'. در این آیه، خداوند نشان میدهد که هدایت و گمراهی در دستان اوست و بعضی از افراد به دلیل انتخابهای نادرست و دوری از هدایت الهی ممکن است به گمراهی سوق داده شوند. از سوی دیگر، قرآن کریم در سوره مائده، آیه 41، به تمرکز بر نیتهای قلبی انسانها میپردازد: 'يَاأَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَلَمْ تَؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ'. این آیه نشان میدهد که هدایت الهی ارتباط نزدیکی با نیات و قلب انسانها دارد. در این حالت، اگر قلبی مملو از کفر و نفاق باشد، هرگز نمیتواند به سمت هدایت سوق داده شود. نتیجهگیری از این آیات این است که گرچه انسانها قادر به انتخاب مسیر خود هستند، اما این انتخابها باید همواره با نیتهای خالص و قلبی متمایل به حق باشد. بنابراین، در جهان امروز که تغییر و تحولات غیرقابل پیشبینی در حال وقوع است، نیاز به درک معنای واقعی هدایت و گمراهی بسیار احساس میشود. انسانها باید به این نکته توجه کامل داشته باشند که در مسیر زندگی خود، آگاهی از انتخابهای صحیح و هدایت الهی ضروری است. در عین حال، این واقعیت نیز نباید فراموش شود که آگاهی از ظرفیتها و محدودیتهای خود به عنوان یک موجود انسانی نیز بخش مهمی از مسیر هدایت است. نکته مهم در این مبحث، بازگردانی توجه به اصول معنوی و همینطور آگاهی از نیتهای قلبی است. انتخاب درستی که انسانها در زندگی خود میکنند، میتواند مسیر زندگی آنها را به سمت هدایت یا گمراهی سوق دهد. بنابر این انسان باید با یک اندیشه عمیق و توجه به اراده الهی، تصمیمات خود را اتخاذ کند و همواره در جستوجوی هدایت الهی باشد. در پایان، میتوان گفت که هدایت و گمراهی در قرآن با عمیقی و فلسفهای ویژه به تصویر کشیده شده است و انسانها باید همواره در پی کسب دانش و فهم عمیقتری از این مفاهیم باشند. در واقع، گمراهی میتواند به دور از اراده و خواسته انسان باشد اما به سبب نیتهای انسانی و انتخابهای نادرست نیز ممکن است به وجود آید. بنابراین، انسانها باید با دقت بیشتری به انتخابهای خود بپردازند و همواره طالب هدایت الهی باشند تا دچار گمراهی نشوند.
کسانی که کافر شدهاند، بر آنها فرقی نمیکند، چه هشدار بدهی و چه ندهی، هرگز ایمان نخواهند آورد.
و هیچ کس نمیتواند ایمان آورد مگر به اراده خدا.
الاه به تو او پادشاهی عطا میکند که بخواهد و پادشاهی را از آن کسی که بخواهد میگیرد.
روزی بود که دو دوست به نامهای سهراب و آرش در مورد زندگی و ایمانشان صحبت میکردند. سهراب میگفت که چرا برخی از انسانها نمیتوانند به حقیقت برسند و هدایت نشوند. آرش تنها با آرامش به او جواب داد: 'دوست من، گاهی قلبها به انحراف میروند و به محض اینکه انسان از خدا دور شود، دیگر نمیتواند به هدایت الهی دست یابد. ما باید مراقب باشیم و تلاش کنیم تا همواره نزدیک به خداوند بمانیم.' سهراب از این گفتهها تأثیر گرفت و یادش آمد که باید به ایمان خود بیشتر توجه کند.