ناتوانی در بخشش اغلب ناشی از غرور، ترس و چسبیدن به گذشته است. قرآن راهکار مقابله با این موانع را از طریق توکل بر خدا، کنترل خشم و یادآوری صفات بخشندگی الهی ارائه میدهد تا قلب به آرامش برسد.
مسئله بخشش و عفو، یکی از عمیقترین و چالشبرانگیزترین ابعاد روح انسانی است که در تعالیم قرآن کریم به کرات و با تأکید فراوان مورد بحث قرار گرفته است. اینکه چرا گاهی نمیتوانیم با دلی راحت ببخشیم، ریشههای مختلفی دارد که بسیاری از آنها در تعالیم قرآنی و فهم صحیح دین قابل پاسخگویی هستند. قرآن نه تنها به ما دستور میدهد که ببخشیم، بلکه راهکارهایی را نیز برای دستیابی به این آرامش قلبی پس از بخشش ارائه میدهد. در واقع، ناتوانی در بخشش اغلب از عوامل درونی مانند غرور، ترس از آسیبپذیری مجدد، احساس عدالتخواهی افراطی، و چسبندگی به کینه و خشم ناشی میشود. اینها موانعی هستند که اگر با نور قرآن روشن نشوند، میتوانند قلب را سخت و از آرامش تهی سازند. یکی از دلایل اصلی سختی بخشش، «حب ذات» و «اهمیت دادن به خویشتن» است. وقتی کسی به ما ظلم میکند، احساس میکنیم که حقوق ما پایمال شده و غرورمان جریحهدار گشته است. قرآن در مقابل این حس، بر این نکته تأکید میکند که تمامی قدرت و جبران تنها در دست خداوند است. بخشش به معنای صرفنظر کردن از حق نیست، بلکه به معنای واگذاری این حق به خداوند است تا او به بهترین شکل ممکن آن را جبران کند. این درک، باری عظیم را از دوش انسان برمیدارد و او را از چرخه بیپایان کینه و انتقام رها میسازد. خداوند در آیه ۲۲ سوره نور میفرماید: «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (و باید ببخشند و چشم بپوشند، آیا دوست ندارید که خداوند شما را ببخشد؟ و خدا آمرزنده مهربان است.) این آیه مستقیماً به قلب انسان میپردازد و او را به بخشش فرامیخواند، با وعده اینکه اگر تو ببخشی، خداوند تو را خواهد بخشید. این معاملهای است که هیچ انسانی عاقلی از آن روی برنمیتابد. دلیل دیگر ناتوانی در بخشش، «ترس از تکرار ظلم» یا احساس «ضعف» است. برخی گمان میکنند بخشش به معنای ضعف و اجازه دادن به دیگران برای تکرار اشتباهاتشان است. اما قرآن بخشش را نه ضعف، بلکه «قوت» و «بزرگواری» میداند. بخشش از جایگاه قدرت و کرامت نفس صورت میگیرد، نه از موضع ضعف و ترس. در آیه ۴۰ سوره شوری میخوانیم: «وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا ۖ فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ» (و کیفر بدی، بدیای است همانند آن؛ ولی هر که ببخشد و صلح کند، پاداشش بر عهده خداست؛ همانا او ستمکاران را دوست ندارد.) این آیه به وضوح بیان میکند که اگرچه حق قصاص و مقابله به مثل وجود دارد، اما بخشش و اصلاح، نزد خداوند ارزشی بالاتر و پاداشی عظیمتر دارد. این نشان میدهد که بخشش یک انتخاب آگاهانه و قدرتمندانه است. همچنین، «چسبیدن به گذشته» و «عدم پذیرش سرنوشت» میتواند مانع بزرگی برای بخشش باشد. انسانها گاهی به خاطر درد و رنجی که در گذشته متحمل شدهاند، قادر به رها کردن آن نیستند و این امر مانع از حرکت رو به جلو و دستیابی به آرامش میشود. قرآن همواره مؤمنان را به صبر و شکیبایی دعوت میکند و به آنها میآموزد که هر سختی و بلایی که به آنها میرسد، با اذن خداوند است و خیری در آن نهفته است که شاید در ابتدا قابل درک نباشد. پذیرش این حقیقت که هر آنچه اتفاق افتاده، بخشی از تقدیر الهی است، به انسان کمک میکند تا با گذشته خود صلح کند و راه را برای بخشش هموار سازد. امام علی (ع) نیز میفرمایند: «هر که کینه را از دل براندازد، آسوده شود.» این آسودگی قلبی تنها با رهایی از بار سنگین کینه و نادیده گرفتن خطاهای دیگران حاصل میشود. راهکار قرآنی برای رسیدن به بخشش از اعماق قلب، «توکل به خداوند» و «یادآوری صفات او» است. وقتی انسان بداند که خداوند، غفور، رحیم، عفوکننده و مهربان است و خود او نیز نیازمند بخششهای پیدرپی الهی است، آنگاه بخشیدن دیگران برایش آسانتر میشود. اگر ما انتظار داریم که خداوند گناهان و خطاهای ما را ببخشد، پس ما نیز باید آماده بخشش خطاهای دیگران باشیم. این یک رابطه دوسویه است که در تعالیم اسلامی بسیار پررنگ است. همچنین، کنترل خشم و غضب که یکی از مهمترین موانع بخشش است، در قرآن به شدت مورد تأکید قرار گرفته است. در آیه ۱۳۴ سوره آل عمران، خداوند، پرهیزکاران را کسانی معرفی میکند که «خشم خود را فرو میخورند و از مردم در میگذرند.» این فروخوردن خشم، مرحله اول برای رسیدن به بخشش از ته دل است. در نهایت، بخشش نه تنها برای فردی که بخشیده میشود، بلکه برای خود بخشنده نیز آرامش و رهایی بینظیری به ارمغان میآورد. کینه و نارضایتی مانند باری سنگین بر دوش روح انسان است که او را از پرواز به سوی کمال بازمیدارد. با بخشش، این بار برداشته میشود و قلب سبک و آرام میگردد. بنابراین، اگر با دل راحت نمیتوانیم ببخشیم، باید به درون خود نگاه کنیم و موانعی مانند غرور، ترس، و چسبندگی به گذشته را که در قرآن نیز به آنها اشاره شده، شناسایی و با کمک ایمان و توکل بر خداوند، آنها را برطرف سازیم. بخشش، راهی به سوی صلح درونی و نزدیکی بیشتر به خداوند است، راهی که قلب را از بند رنجها رها ساخته و آن را به دریایی از رحمت و آرامش مبدل میسازد.
و باید ببخشند و چشم بپوشند، آیا دوست ندارید که خداوند شما را ببخشد؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
و کیفر بدی، بدیای است همانند آن؛ ولی هر که ببخشد و صلح کند، پاداشش بر عهده خداست؛ همانا او ستمکاران را دوست ندارد.
همانان که در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میخورند و از مردم در میگذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
در گلستان سعدی آمده است که پادشاهی عادل، غلامی داشت که در خدمت او کوتاهی کرد و خطا مرتکب شد. پادشاه خشمگین شد و فرمان به تنبیه او داد. اما یکی از وزیران خردمند که آنجا حاضر بود، به پادشاه گفت: «ای پادشاها، این غلام سالیان دراز در خدمت شما بوده و وفاداری کرده است. خطای یک روز او را با سالها خدمتگزاریاش بسنجید. بزرگواری شما در عفو و بخشش اوست، نه در انتقام و توبیخ.» پادشاه با شنیدن این سخن، دلش نرم شد و از گناه غلام درگذشت و او را بخشید. غلام نیز از آن پس با وفاداری و تلاش بیشتری به خدمت مشغول شد. این داستان نشان میدهد که عفو و بخشش، حتی در برابر خطا، نه تنها نشان از بزرگی نفس است بلکه میتواند دلها را نرم کرده و به نیکی و اصلاح سوق دهد، و آرامشی عمیق برای بخشنده به ارمغان آورد.