احساس دوری از خدا با وجود عبادت زیاد، نشاندهندهی نیاز به تمرکز بر کیفیت، اخلاص و حضور قلب در عبادات است، نه فقط کمیت آنها. عبادت حقیقی، موجب آرامش قلب، رشد معنوی و اصلاح رفتار میشود.
احساس دوری از خداوند، حتی با وجود کثرت در عبادت، تجربهای است که ممکن است برای برخی از مؤمنان پیش بیاید و میتواند بسیار گیجکننده و گاه دلسردکننده باشد. این حس، به جای نشان دادن اشکالی در خود عمل عبادت، بیشتر به کیفیت و عمق ارتباط درونی ما با پروردگار اشاره دارد. قرآن کریم به ما میآموزد که عبادت نه تنها انجام صرف یک سری اعمال ظاهری، بلکه راهی برای تقرب و آرامش قلب است. اگر این آرامش و تقرب حاصل نشود، نیاز است به ابعاد عمیقتر عبادت که در آیات الهی مورد تأکید قرار گرفتهاند، رجوع کنیم.یکی از مهمترین مفاهیم در عبادت، «اخلاص» است. قرآن کریم در سوره بینه آیه ۵ میفرماید: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ». این آیه به صراحت بیان میکند که بندگان جز این مأمور نشدهاند که خدا را بپرستند در حالی که دین را برای او خالص گردانیدهاند و از هرگونه شرکی روی برتافتهاند. اخلاص به این معناست که نیت اصلی ما از عبادت، تنها و تنها رضایت خداوند باشد، نه جلب توجه دیگران، نه عادت صرف، و نه حتی صرفاً برای رفع تکلیف یا رسیدن به خواستههای مادی. اگر عبادتهای ما فاقد اخلاص باشند و بیشتر جنبه ظاهری یا ریاکارانه به خود بگیرند، طبیعی است که احساس نزدیکی معنوی حاصل نشود، چرا که قلب درگیر نیتهای غیرالهی است و نمیتواند نور الهی را جذب کند. بُعد دیگر مهم، «خشوع» و حضور قلب است. در سوره مؤمنون، آیه ۱ و ۲، خداوند میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ». مؤمنان رستگار کسانی هستند که در نمازشان خاشعند. خشوع به معنای آرامش و تواضع قلبی در برابر عظمت خداوند است. وقتی در نماز یا سایر عبادات، ذهن ما مشغول مسائل دنیوی یا حواسپرتی باشد، حتی اگر ساعتها به عبادت مشغول باشیم، آن اتصال روحی برقرار نمیشود. عبادت بدون حضور قلب، مانند جسمی بدون روح است؛ ظاهری دارد اما اثری از حیات در آن نیست. برای رسیدن به خشوع، لازم است قبل از عبادت، قلب را از دغدغههای غیرضروری پاک کرد و با تمرکز کامل به سوی خداوند روی آورد. «ذکر» و یاد خداوند نیز از ارکان اصلی است که به قلب آرامش میبخشد. سوره رعد آیه ۲۸ میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد. اگر عبادتهای ما به یاد و ذکر حقیقی خداوند منجر نشود، یعنی فقط لقلقه زبان باشد و قلب از یاد او غافل، طبیعی است که نه تنها آرامشی حاصل نمیشود، بلکه ممکن است حس دوری نیز افزایش یابد، زیرا ما به دنبال آرامش در چیزی هستیم که صرفاً یک فرم بدون محتوا شده است. ارتباط ما با خداوند تنها از طریق اعمال عبادی نیست، بلکه کیفیت این اعمال نیز بسیار مهم است. عبادتی که منجر به تغییر در رفتار و اخلاق فرد نشود، ممکن است نشانهای از سطحی بودن آن باشد. در سوره عنکبوت آیه ۴۵، خداوند میفرماید: «اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ». آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است را تلاوت کن و نماز را برپا دار. به راستی که نماز از کارهای زشت و ناپسند بازمیدارد و یاد خدا بزرگتر است. و خدا میداند شما چه میکنید. اگر نماز یا سایر عبادات ما را از گناهان باز ندارد و در اصلاح نفس ما اثری نداشته باشد، این سوال پیش میآید که آیا به حقیقت نماز دست یافتهایم؟گاهی اوقات، توقع ما از عبادت میتواند باعث این حس دوری شود. ممکن است انتظار داشته باشیم با هر عبادت، بلافاصله احساس سرخوشی معنوی یا ارتباطی عمیق را تجربه کنیم. اما رشد معنوی یک فرآیند تدریجی است. خداوند در قرآن ما را به صبر و پایداری دعوت میکند. احساس دوری ممکن است نوعی آزمایش الهی باشد تا میزان اخلاص و پایداری ما سنجیده شود. در نهایت، برای غلبه بر این حس، پیشنهاد میشود که: اولاً، به کیفیت عبادت بیش از کمیت آن اهمیت دهید. ثانیاً، در هنگام عبادت، بر حضور قلب و خشوع تمرکز کنید. ثالثاً، در کنار عبادتهای رسمی، به «تفکر» در آیات الهی در قرآن و آفرینش بپردازید. رابعاً، خود را از گناهان دور نگه دارید و به تزکیه نفس بپردازید. و خامساً، با دعا و تضرع از خداوند بخواهید که حجابها را از دلتان بردارد و شیرینی عبادت را به شما بچشاند. این احساس دوری میتواند یک نشانه از سوی خداوند باشد که ما را به سوی تعمق و اصلاح نیتها و روشهای عبادتمان فرا میخواند، نه اینکه از راه ایمان دست بکشیم.
و به آنها دستوری داده نشد جز اینکه خدا را بپرستند، در حالی که دین را برای او خالص گردانیدهاند و از هرگونه شرکی روی برتافتهاند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است دین راستین و پایدار.
یقیناً مؤمنان رستگار شدند،
همانان که در نمازشان فروتناند.
همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است را تلاوت کن و نماز را برپا دار. به راستی که نماز از کارهای زشت و ناپسند بازمیدارد و یاد خدا بزرگتر است. و خدا میداند شما چه میکنید.
گویند در گذشته، عابدی بود که شبانهروز به عبادت مشغول بود، نمازها میخواند و روزهها میگرفت و قرآن تلاوت میکرد. اما دلش همیشه پریشان بود و طعمی از شیرینی عبادت نمیچشید. روزی شیخ دانایی به او رسید و از حالش پرسید. عابد گفت: «سالهاست که در خدمت معبودم کوشیدهام، اما گویی هرچه بیشتر عبادت میکنم، بیشتر احساس دوری میکنم. گویی دلم از این همه ریاضت خسته شده است.» شیخ با لبخندی مهربان گفت: «ای دوست، آب را باید از چشمه نوشید، نه از مرداب. عبادتی که از سر عادت باشد و دل در آن حاضر نباشد، چون آبی است که از مرداب برداشتهای. برو و لحظهای در خلوت دلت، با اخلاص تمام، به عظمت پروردگار بیندیش. آنگاه خواهی دید که حتی یک لحظه حضور قلب، از سالها عبادت بیروح گرانبهاتر است.» عابد به نصیحت شیخ عمل کرد. نشست و با تأمل و اخلاص، به معنای هر کلمهای که بر زبان میآورد فکر کرد، به جایگاه خود در برابر خالق هستی اندیشید و از عمق وجود، با فروتنی از او خواست که دلش را از زنگارها پاک کند. اندکی نگذشت که نوری در دلش روشن شد و او برای اولین بار، حلاوت قرب الهی را با تمام وجود حس کرد. او فهمید که خدا به کثرت اعمال نمینگرد، بلکه به صفای دل و صدق نیت مینگرد.