چرا از برخی احکام دینی فراری‌ام؟

گریزان بودن از احکام دینی اغلب ریشه در ضعف ایمان، وسوسه‌های شیطانی، دلبستگی به دنیا و عدم درک حکمت آن‌ها دارد. با تقویت ایمان، طلب آگاهی و پناه بردن به خدا، می‌توان بر این حس غلبه کرد و آرامش حقیقی یافت.

پاسخ قرآن

چرا از برخی احکام دینی فراری‌ام؟

احساس گریز یا اکراه نسبت به برخی احکام دینی، تجربه‌ای عمیقاً انسانی است و مهم است که این پرسش با همدلی و درک عمیق مورد بررسی قرار گیرد، چرا که چنین کشمکش‌هایی اغلب بخش جدایی‌ناپذیری از مسیر معنوی بسیاری از مؤمنان است. قرآن کریم، با حکمت بی‌بدیل خود، بینش‌های عمیقی را درباره روان انسان و عوامل مختلفی که ممکن است فرد را به احساس دوری یا مقاومت در برابر فرمان‌های الهی سوق دهد، روشن می‌سازد. بسیار حیاتی است که به یاد داشته باشیم اسلام، ذاتاً، دین آسانی و راحتی است، نه مشقت و سختی بی‌مورد، چنان که خداوند متعال در سوره بقره (آیه ۱۸۵) به صراحت می‌فرماید: «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» (خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد). بنابراین، هنگامی که احساس گریز به وجود می‌آید، اغلب به دلیل عوامل درونی یا بیرونی است که زیبایی ذاتی و فواید بی‌شمار این قوانین الهی را پنهان می‌کنند. یکی از دلایل اصلی این اکراه می‌تواند ناشی از ضعف در ایمان یا فقدان قناعت عمیق به حکمت و خیرخواهی نهایی دستورات خداوند باشد. اگر ایمان فرد سطحی یا صرفاً زبانی باشد و عمیقاً در قلب او ریشه ندوانده باشد، انجام وظایفی که مستلزم تلاش، خودانضباطی، یا قربانی کردن لذت‌های فوری دنیوی است، می‌تواند بسیار سنگین و ناخوشایند به نظر برسد. قرآن به طور مداوم و قدرتمند بر اهمیت ایمان محکم و تزلزل‌ناپذیر تأکید می‌کند. هنگامی که ایمان قوی باشد، فرمان‌های خداوند نه به عنوان محدودیت‌ها، بلکه به عنوان راهنمایی‌های نورانی برای زیستن یک زندگی واقعاً پرمعنا و کامل، مسیری روشن به سوی پاکی روحی، و مطمئن‌ترین وسیله برای کسب رضایت الهی و در نهایت، پاداش ابدی تلقی می‌شوند. در مقابل، بدون این قناعت عمیق، جذابیت زودگذر خواسته‌های دنیوی و منافع موقت غالباً بر ملاحظات ابدی سایه می‌افکند و تعهدات دینی را به موانعی ناخوشایند به جای فرصت‌های ارزشمند برای رشد تبدیل می‌کند. قلبی که به طور کامل تسلیم اراده الهی نشده است، ممکن است به طور طبیعی از آنچه محدودیت‌ها یا خواسته‌های طاقت‌فرسا می‌پندارد، رویگردان شود. عامل مهم دیگر، جذابیت غالب زندگی دنیا و لذت‌های ناپایدار و اغلب فریبنده آن است. قرآن بارها و بارها نسبت به وابستگی بیش از حد به عالم مادی هشدار می‌دهد و دائماً به مؤمنان یادآوری می‌کند که زندگی این دنیا در مقایسه با سعادت بی‌حد و حصر و ابدی آخرت، تنها متاعی زودگذر است. در آیه‌ای پرمعنا در سوره توبه (آیه ۲۴)، خداوند مستقیماً اولویت‌های مؤمنان را به چالش می‌کشد: «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ» (بگو: اگر پدرانتان، و پسرانتان، و برادرانتان، و همسرانتان، و خویشاوندانتان، و اموالی که به دست آورده‌اید، و تجارتی که از کسادی آن بیم دارید، و خانه‌هایی که به آنها دلخوشید، نزد شما از خدا و رسولش و جهاد در راه او محبوب‌ترند، پس منتظر باشید تا خداوند فرمان خود را بیاورد؛ و خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند). این آیه به عنوان آینه‌ای قدرتمند عمل می‌کند که نشان می‌دهد چگونه اولویت‌بندی بیش از حد تعلقات دنیوی – خواه خانواده، ثروت یا راحتی – می‌تواند به ناچار فرد را از مسیر اطاعت الهی دور کند. هنگامی که قلب انسان با عشق به دارایی‌های مادی، موقعیت اجتماعی یا آسایش شخصی پر شود، آنگاه فرمان‌هایی که ممکن است مستلزم چشم‌پوشی از برخی از اینها یا تحمل درجاتی از ناراحتی به خاطر خدا باشند، به شدت دشوار به نظر می‌رسند. علاوه بر این، وسوسه‌های پنهان شیطان نقشی انکارناپذیر و قدرتمند در ترویج این اکراه ایفا می‌کنند. شیطان (ابلیس) به صراحت به عنوان دشمن قسم‌خورده بشریت معرفی شده است که بی‌وقفه می‌کوشد افراد را از صراط مستقیم منحرف کند. او ماهرانه بذر شک را می‌پاشد، دشواری درک شده اعمال دینی را بزرگنمایی می‌کند، پاداش‌های عظیم آنها را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد و با زیرکی، وسوسه‌های دنیوی را زیبا می‌سازد. او اعمال نافرمانی را جذاب، آسان، یا حتی موجه جلوه می‌دهد، در حالی که همزمان اعمال اطاعت را طاقت‌فرسا، بی‌ربط، یا بیش از حد محدودکننده نشان می‌دهد. قرآن به صراحت تلاش‌های خستگی‌ناپذیر شیطان برای گمراه کردن بشر را توصیف می‌کند. به عنوان مثال، در سوره اعراف (آیه ۲۷)، خداوند به ما هشدار می‌دهد: «إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ» (او و قبیله‌اش شما را از جایی که نمی‌بینید، می‌بینند). فعالانه پناه بردن به خداوند از القائات پنهان شیطان و تقویت دفاعیات روحی از طریق ذکر مداوم خداوند، نماز منظم و تلاوت قرآن، استراتژی‌های حیاتی در مقابله با نفوذ گسترده او هستند. یکی از دلایل مهم، اما اغلب نادیده‌گرفته شده، فقدان دانش حقیقی و درک عمیق است. هنگامی که افراد حکمت عمیق، فواید چندگانه و فلسفه‌های روحی و اجتماعی زیربنایی برخی احکام دینی را به طور کامل درک نمی‌کنند، ممکن است به اشتباه آنها را دیکته‌هایی خودسرانه، سنت‌هایی بی‌ربط، یا حتی بارهایی ستمگرانه تلقی کنند. اسلام ذاتاً یک شیوه زندگی منطقی و جامع است، و فرمان‌های آن هرگز بی‌هدف نیستند. آنها به دقت برای رفاه جامع افراد و شکوفایی جامعه طراحی شده‌اند، و عدالت، پاکی روحی، رحمت بی‌کران و رشد مداوم شخصی را ترویج می‌کنند. برای مثال، تحریم مسکرات: این تنها یک محدودیت نیست، بلکه یک محافظت جامع در برابر بلایای اجتماعی بی‌شمار، تباهی شخصی، و آسیب‌های شدید جسمی و روانی است. اگر کسی به راستی فواید فراگیر و حکمت عمیق نهفته در یک فرمان خاص را درک کند، تمایل ذاتی برای اطاعت از آن به طور طبیعی افزایش می‌یابد. پیگیری مجدانه دانش دینی معتبر، تدبر عمیق در آیات قرآن، و یادگیری از عالمان آگاه و پرهیزکار می‌تواند به طور مؤثری این شکاف در فهم را پر کند و ادراک را متحول سازد. سرانجام، ضعف ذاتی انسان و تمایل فطری به آسایش و راحتی از جنبه‌های جدایی‌ناپذیر خلقت ما هستند. خود خداوند این حقیقت بنیادی را در قرآن اذعان می‌کند، و در سوره نساء (آیه ۲۸) می‌فرماید: «وَیُرِیدُ اللَّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ ۚ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفًا» (و خداوند می‌خواهد بار شما را سبک کند؛ و انسان ضعیف آفریده شده است). گاهی اوقات، تلاش محض و مداوم لازم برای رعایت پیوسته وظایف دینی – مانند انجام نمازهای منظم با خشوع، روزه گرفتن در ماه رمضان، یا حفظ عفت در پوشش و رفتار – می‌تواند طاقت‌فرسا به نظر برسد، به ویژه در دنیای معاصری که بی‌وقفه لذت فوری، زندگی بی‌دردسر، و آزادی شخصی بی‌حد و مرز را ترویج می‌کند. مبارزه با نفس اماره در واقع یک جهاد معنوی بزرگ است، نبردی مداوم برای تسلط بر خود. با این حال، تأکید مجدد بر این نکته ضروری است که خداوند هرگز بر نفسی بیش از توانش بار نمی‌گذارد (سوره بقره آیه ۲۸۶). او به لطف خود، قدرت، آرامش درونی، و تسهیل را به کسانی عطا می‌کند که صمیمانه در راه او می‌کوشند. صبر، پایداری بی‌دریغ، و دعای پیوسته و قلبی، فضایل ضروری برای غلبه بر این آسیب‌پذیری‌های ذاتی انسانی هستند. سفر معنوی ایمان، یک فرآیند پویا و مستمر از پاک‌سازی، رشد، و بهبود عمیق خویشتن است. احساسات گهگاه اکراه نباید به عنوان شکست دیده شوند، بلکه به عنوان تابلوهای راهنمای قدرتمندی عمل می‌کنند که به تفکر عمیق‌تر، تعهد مجدد، و موجی تازه از تلاش دعوت می‌کنند. با پرورش جدی ایمان، پیگیری مصرانه دانش، مقاومت قاطعانه در برابر وسوسه‌ها، و اتکا بی‌قید و شرط بر قدرت و هدایت بی‌نهایت خداوند، می‌توان اکراه اولیه را به تسلیم عمیق و شادمانه تبدیل کرد و آرامش بی‌اندازه و کمال روحی را در پایبندی صادقانه به فرمان‌های الهی یافت.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که مردی پارسا، در راهی دشوار گام برمی‌داشت و از سختی راه و ناملایمات آن شکایت می‌کرد. دانا مردی او را دید و با لحنی گرم و پدرانه گفت: «ای نیک‌مرد، مپندار که راهِ راست و نیک همواره هموار باشد. گاه باید از خارها گذشت تا به گل‌ها رسید و باید از سختی‌ها عبور کرد تا به آرامش واقعی دست یافت. اگر دل از شک و تردید خالی کنی و پای در راهِ حق استوار داری، خواهی دید که هرچه دشوارتر نماید، در پسِ آن گشایشی و راحتی‌ای بزرگتر نهفته است. همچون دارویی تلخ که درمان جان است، احکام دین نیز در ظاهر شاید دشوار آیند، اما باطنشان شفای روح و سعادت جاوید است.» مرد پارسا با این سخنان دلگرم شد و راه را با اراده‌ای محکم‌تر ادامه داد و به زودی شیرینی مقصد را چشید و آرامش حقیقی را در پیروی از احکام الهی یافت.

سوالات مرتبط