برخی افراد به دلیل غفلت از حقیقت آخرت و وسوسههای دنیا، خدا را تنها برای منافع مادی میخواهند. قرآن بر موقتی بودن دنیا و لزوم طلب آخرت تأکید میکند و این رویکرد را مذموم میشمارد.
از دیدگاه قرآن کریم، گرایش انسان به دنیا و تعلق خاطر بیش از حد به مظاهر آن، ریشهای عمیق در طبیعت بشری دارد. این پدیده که برخی افراد خداوند را تنها برای دستیابی به منافع و مواهب دنیوی طلب میکنند، نشاندهده یک کجفهمی اساسی از هدف خلقت و جایگاه عبودیت است. قرآن کریم به کرات به این موضوع پرداخته و هشدارهای صریحی در مورد خطرات دنیاپرستی و ترجیح آن بر آخرت داده است. این رویکرد، اغلب از غفلت نسبت به حقیقت زندگی، ماهیت زودگذر دنیا و واقعیت زندگی پس از مرگ سرچشمه میگیرد. انسانها به دلیل محدودیتهای ادراکی و تمایلات طبیعی خود، گاهی اوقات به سوی آنچه ملموس و قابل دسترسی است، یعنی لذتها و موفقیتهای دنیوی، کشیده میشوند و فراموش میکنند که این دنیا تنها گذرگاهی برای رسیدن به سرای جاودان است. این دیدگاه مادیگرا، خدا را از خالق و معبود مطلق به ابزاری برای رسیدن به اهداف شخصی، مانند ثروت، قدرت، شهرت یا سلامتی، تنزل میدهد. قرآن بارها تأکید میکند که زندگی دنیا فریبنده و موقتی است، در حالی که زندگی اخروی پایدار و ابدی است. در سوره اعلى (آیات ۱۶ و ۱۷) میخوانیم: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ»؛ یعنی «بلکه شما زندگی دنیا را ترجیح میدهید، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است.» این آیات به صراحت بیانگر اشتباه فاحش در اولویتبندی انسانهاست. برخی افراد به دلیل ضعف ایمان، عدم یقین به معاد و یا وسوسههای شیطان، از مسیر اصلی خارج شده و هدف از بندگی خداوند را تنها کسب منفعت مادی میدانند. آنها ممکن است نماز بخوانند، دعا کنند یا اعمال نیک انجام دهند، اما نه از روی خلوص نیت و تقرب به خدا، بلکه به امید دریافت پاداشهای دنیوی سریع و ملموس. اگر این پاداشها محقق نشود، ممکن است دچار ناامیدی و شک شوند و حتی از دین دست بکشند، زیرا درک صحیحی از مفهوم آزمایش الهی و حکمت پشت اتفاقات ندارند. قرآن کریم به روشنی تبیین میکند که کسانی که تنها دنیا را میخواهند، پاداش اعمالشان را در همین دنیا دریافت میکنند و در آخرت نصیبی جز عذاب نخواهند داشت. در سوره هود (آیات ۱۵ و ۱۶) میفرماید: «مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ * أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ»؛ یعنی «هر کس زندگی دنیا و زینت آن را بخواهد، [پاداش] اعمالشان را در همین دنیا کاملاً به آنان میدهیم و چیزی از آنان کم نمیشود. آنها کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نیست و آنچه را در دنیا انجام دادهاند، تباه شده و آنچه را میکردند، باطل است.» این آیات نشان میدهد که خداوند عادل است و حتی نیتهای دنیوی را هم در همین دنیا پاسخ میدهد، اما تأکید میکند که این رویکرد، انسان را از پاداشهای ابدی و رضایت الهی محروم میسازد. این گونه افراد، با دیدگاهی محدود و سطحی، از عمق معنویت و لذت ارتباط با خدا بیبهره میمانند. یکی از دلایل این گرایش، وسوسههای شیطانی و زرق و برق دنیاست که چشم انسان را کور میکند و او را از حقیقت باز میدارد. شیطان همواره تلاش میکند تا انسان را به سمت لذتهای زودگذر سوق دهد و او را از یاد خدا و روز قیامت غافل سازد. فشارها و انتظارات جامعهای که بر مادیت و موفقیتهای ظاهری بنا شده، نیز میتواند به این تمایل دامن بزند. افراد ممکن است احساس کنند که برای پذیرفته شدن یا کسب احترام، باید ثروتمند و قدرتمند باشند و از دین به عنوان نردبانی برای رسیدن به این اهداف استفاده کنند. با این حال، قرآن توصیه میکند که نه تنها از دنیا غافل نشویم، بلکه از آن به عنوان وسیلهای برای رسیدن به آخرت استفاده کنیم. در سوره قصص (آیه ۷۷) میخوانیم: «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»؛ یعنی «و با آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بجوی و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و نیکی کن همانگونه که خدا به تو نیکی کرده است و در زمین به دنبال فساد مباش، زیرا خدا مفسدان را دوست ندارد.» این آیه نشان میدهد که اسلام دین افراط و تفریط نیست؛ بلکه تعادلی میان دنیا و آخرت را توصیه میکند. مومن واقعی کسی است که دنیا را مزرعه آخرت میبیند و از امکانات آن برای کسب رضایت الهی، کمک به نیازمندان و گسترش عدالت استفاده میکند، نه اینکه آن را هدف نهایی خود قرار دهد. هدف اصلی باید همواره رضایت خداوند و دستیابی به سعادت ابدی باشد. بنابراین، ریشه اصلی گرایش به طلب دنیا از خدا، نه تنها در ضعف ایمان بلکه در عدم درک صحیح از فلسفه حیات و ارتباط انسان با پروردگار است. این افراد خداوند را بمانند یک قدرت دهنده یا فراهم کننده نیازهای مادی میبینند، نه معبودی که هدف نهایی از خلقت و بندگی، رسیدن به قرب او و رستگاری اخروی است. این دیدگاه کوتاه بینانه، انسان را از آرامش حقیقی و اطمینان قلبی که تنها با توکل واقعی و بندگی مخلصانه حاصل میشود، محروم میسازد و او را در چرخه بیپایان حرص و آز نسبت به امور دنیوی گرفتار میکند. در نهایت، راه رهایی از این دام، تعمیق معرفت نسبت به خداوند، تأمل در آیات قرآن، یادآوری حقیقت مرگ و معاد، و تقویت ارتباط قلبی با خالق است تا انسان به جای طلب منافع زودگذر، جویای رضایت ابدی و بهشت برین باشد.
بلکه شما زندگی دنیا را ترجیح میدهید،
در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است.
هر کس زندگی دنیا و زینت آن را بخواهد، [پاداش] اعمالشان را در همین دنیا کاملاً به آنان میدهیم و چیزی از آنان کم نمیشود.
آنها کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نیست و آنچه را در دنیا انجام دادهاند، تباه شده و آنچه را میکردند، باطل است.
در گلستان سعدی آمده است که تاجری مالاندوز را کشتی غرق شد. او که تمام عمرش را به جمعآوری ثروت گذرانده بود، در غم مال از دست رفته، شب و روز گریه میکرد و از خدا جز بازگشت ثروتش چیزی نمیخواست. یکی از صالحان او را دید و گفت: «ای برادر، تو که این همه عمر به فکر دنیای زودگذر بودی و از آخرت غافل، اکنون که مال از دست دادی، چرا دل به آن خالقی نمیبندی که خود روزیدهنده است و فنا نمییابد؟ مال میرود و میآید، اما ایمانی که با آن رضای خدا را بجویی، پایدار است و تو را به سرای باقی میرساند.» تاجر با شنیدن این سخن متنبّه شد و فهمید که هدف از طلب خدا، تنها دنیا نیست، بلکه رسیدن به آرامش و رضایت ابدی اوست.