برخی به دلیل فهم مادیگرایانه از پاداشها، عدم درک آزمایش الهی، تربیت نادرست یا ضعف ایمان به عبادت نگاه معاملهای دارند. در حالی که قرآن بر اخلاص و بندگی محض تأکید میکند و آن را تجلی عشق و شکرگزاری میداند.
چرا برخی افراد به عبادت نگاهی معاملهگرانه دارند؟ این پرسش عمیقاً به ماهیت اخلاص در دین و درک صحیح از رابطه انسان با پروردگار بازمیگردد. در نگاه اسلام و آموزههای قرآن کریم، عبادت بیش از آنکه یک معامله باشد، تجلی عشق، شکرگزاری، اطاعت و بندگی خالصانه است. اما چرا برخی افراد این رویکرد معاملهگرانه را در پیش میگیرند؟ ریشههای این نوع نگاه را میتوان در چندین عامل جستوجو کرد که همگی از درک ناقص یا تحریفشده از مفهوم واقعی عبادت و توحید ناشی میشوند و به دوری از جوهر اصلی ایمان میانجامند. این معاملهگری نه تنها از نظر الهی پذیرفته نیست، بلکه مانعی برای رشد واقعی روحی و نزدیکی به خداوند محسوب میشود. یکی از دلایل اصلی، برداشت مادیگرایانه و دنیوی از پاداشهای الهی است. برخی تصور میکنند که هر عمل صالحی که انجام میدهند، فوراً باید نتیجهای مادی و قابل لمس در این دنیا داشته باشد، مانند افزایش رزق، رفع بلا یا کسب موفقیت. این افراد عبادات را نوعی سرمایهگذاری میدانند که باید سود فوری و مشخصی در پی داشته باشد. اگر این "سود" محقق نشود، احساس ناکامی یا حتی فریبخوردگی میکنند و ممکن است از عبادت دست بکشند یا انگیزه خود را از دست بدهند. این نوع انتظار، اغلب ریشه در فهم محدود از مفهوم "آزمایش الهی" و "حکمت الهی" دارد. قرآن کریم بارها تأکید میکند که پاداش حقیقی اعمال صالح، در آخرت و در جوار رحمت الهی است، اگرچه ممکن است برکاتی نیز در دنیا شامل حال بندگان شود. اما محور اصلی نباید کسب منافع دنیوی باشد. آیه 5 سوره بینه به وضوح بیان میدارد: "وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَ یُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَ یُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَ ذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ" یعنی «و به آنها جز این دستور داده نشده بود که خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص گردانند و حقگرا باشند و نماز را برپا دارند و زکات بپردازند و این است دین راستین و پایدار.» این آیه صریحاً بر اخلاص در عبادت تأکید میکند و هدف را پرستش خالصانه خدا میداند، نه کسب منفعت. این تاکید بر اخلاص نشان میدهد که هرگونه شائبه مادیگرایانه یا معاملهگرانه، از اصالت عبادت میکاهد و آن را از مسیر اصلی خود منحرف میسازد. دلیل دیگر، عدم درک صحیح از مفهوم آزمایش الهی است. زندگی دنیا میدانی برای آزمون و امتحان انسانهاست. خداوند بندگانش را با نعمتها و بلاها، آسایش و سختیها میآزماید تا میزان صبر، شکر و ایمان واقعی آنها مشخص شود. افرادی که نگاه معاملهگرانه دارند، وقتی با سختیها روبرو میشوند، احساس میکنند که "معامله" ناعادلانه بوده و خداوند به "قولش" عمل نکرده است. در حالی که آموزههای قرآنی نشان میدهد که مشکلات، فرصتی برای رشد و تقرب به خدا هستند، نه نشانهای از عدم پذیرش عبادات. آیه 2 و 3 سوره عنکبوت میفرماید: "أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ" یعنی «آیا مردم گمان میکنند همین که بگویند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ و یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند آزمایش کردیم؛ پس [با این آزمایشها] قطعاً خدا کسانی را که راست گفتهاند میشناساند و قطعاً دروغگویان را نیز میشناساند.» این آیات به وضوح بیان میکنند که ایمان با آزمایش همراه است و نباید انتظار داشت که همه چیز بر وفق مراد دنیوی باشد. فهم این حقیقت، انسان را از نگاه معاملهگرانه به سوی نگاه تسلیم و توکل رهنمون میشود. عامل سوم، تربیت و فرهنگ غالب جامعه است. در برخی جوامع، ممکن است به دلیل ترویج نادرست آموزههای دینی، عبادت به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف دنیوی معرفی شود؛ مثلاً اینکه نماز بخوانی تا پولدار شوی، یا صدقه بدهی تا از بیماری شفا یابی. هرچند که عبادات میتوانند برکات دنیوی نیز داشته باشند، اما تقلیل دادن فلسفه عبادت به صرفاً یک مبادله مادی، مسیر را از هدف اصلی منحرف میکند. این رویکرد، روح عبادت را که همانا قرب به خدا و انجام وظیفه بندگی است، از بین میبرد و آن را به یک فرمول خشک و بیروح تبدیل میکند. این آموزههای سطحی، مانع از شکلگیری یک رابطه عمیق و پایدار با خالق میشوند. یکی دیگر از دلایلی که به این نگاه معاملهگرانه دامن میزند، ضعف ایمان و عدم معرفت عمیق به خداوند متعال است. وقتی انسان به عظمت، مهربانی، حکمت و قدرت بیانتهای خداوند ایمان کامل نداشته باشد، نمیتواند عبادت را صرفاً به خاطر شایستگی ذات پروردگار انجام دهد. در چنین حالتی، عبادت بیشتر شبیه به پرداخت حق بیمه برای آینده یا خرید بلیت بختآزمایی برای برنده شدن میشود. این نگاه نشاندهنده آن است که رابطه با خدا بر پایه عشق و معرفت استوار نیست، بلکه بر اساس ترس از عذاب یا طمع به پاداشهای مادی بنا شده است. در حالی که مؤمن واقعی هم از عذاب میترسد و هم به رحمت الهی امیدوار است، اما اینها تنها انگیزههای او نیستند؛ بلکه عشق به خدا و خواست رضایت او بالاترین انگیزه است. قرآن کریم در آیات متعددی انسانها را به تفکر در آفرینش و نعمات الهی دعوت میکند تا معرفت آنها نسبت به خدا افزایش یابد و در نتیجه، عبادتشان از روی عشق و شکرگزاری باشد. این شناخت عمیق، مبنای اصلی اخلاص و پرهیز از هرگونه معاملهگری است. نهایتاً، نگاه معاملهگرانه ممکن است به دلیل تأثیر وسوسههای شیطانی و نفس اماره باشد. شیطان همواره تلاش میکند تا عبادات را از مسیر اصلی خود منحرف کند و آن را به ابزاری برای خودخواهی و خودنمایی تبدیل کند. کسی که با این نیت عبادت میکند که دیده شود یا از مردم تمجید بشنود، در واقع با شیطان معامله کرده و عبادت خود را پوچ ساخته است. قرآن در سوره نساء، آیه ۱۴۲ به حال منافقان اشاره میکند که "إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَ لَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا" یعنی «همانا منافقان، [به پندار خود] میخواهند خدا را فریب دهند، در حالی که او فریبدهنده آنهاست؛ و هنگامی که برای نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند و ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.» این آیه به وضوح نشان میدهد که عبادت ریاکارانه و بدون ذکر حقیقی خدا، نتیجه نگاهی است که از اخلاص به دور است و به جای معامله با خدا، با انسانها یا با نفس خود معامله میکند. این نوع عبادت نه تنها ارزش معنوی ندارد، بلکه ممکن است منجر به دوری بیشتر از حقیقت شود. برای رهایی از این نگاه معاملهگرانه، راهکارهای قرآنی متعددی وجود دارد: ۱. تقویت اخلاص: قلب عبادت، اخلاص است. باید همواره نیت خود را برای خداوند خالص کنیم. هر کاری که انجام میدهیم، از نماز و روزه گرفته تا کمک به دیگران، باید فقط برای رضایت خدا باشد و نه برای کسب منفعت شخصی یا تعریف و تمجید دیگران. ۲. معرفتافزایی نسبت به خداوند: هرچه شناخت انسان از اسماء و صفات الهی بیشتر شود، عشق و محبت او به خدا عمیقتر خواهد شد و در نتیجه، عبادتش از روی عشق و معرفت خواهد بود نه صرفاً ترس یا طمع. مطالعه و تدبر در آیات قرآن و جهان هستی، راهگشای این معرفت است. ۳. صبر و شکر در برابر آزمایشها: باید درک کنیم که دنیا محل آزمون است و سختیها و آسانیها هر دو از جانب خدا برای رشد ما هستند. با صبر در برابر مصائب و شکر در برابر نعمتها، میتوانیم نگاه خود را از معاملهگری به بندگی خالصانه تغییر دهیم و حکمت الهی را در پس هر واقعهای ببینیم. ۴. دوری از ریا و خودنمایی: باید همواره از انگیزههای پنهان نفسانی و شیطانی که ما را به سمت ریا سوق میدهند، آگاه باشیم و از آنها دوری کنیم. عبادت باید بین بنده و خدا باشد و از هرگونه نمایش و خودنمایی پاک. ۵. توجه به هدف اصلی خلقت: انسان برای بندگی و معرفت آفریده شده است. هدف از آفرینش و زندگی، رسیدن به قرب الهی و کسب رضایت اوست، نه صرفاً دستیابی به اهداف مادی. وقتی این درک عمیق شود، عبادت به لذتی درونی و معنوی تبدیل میشود و دیگر نیازی به سنجش آن با معیارهای دنیوی نیست. در نهایت، نگاه معاملهگرانه به عبادت، ناشی از سطحینگری، عدم درک صحیح از توحید، فلسفه آزمایشهای الهی و وسوسههای نفسانی است. اسلام به ما میآموزد که عبادت، پلی است برای رسیدن به کمال و قرب الهی، و نه یک قرارداد تجاری که در آن منافع مادی حرف اول را میزنند. هرچه ایمان و معرفت انسان عمیقتر شود، عبادتش خالصانهتر و از روی عشق و بندگی محض خواهد بود. این نگرش صحیح، نه تنها زندگی اخروی انسان را تضمین میکند، بلکه آرامش و معنایی عمیقتر به زندگی دنیوی او میبخشد و او را از وابستگی به نتایج ظاهری و مادی رها میسازد و او را به سوی یک زندگی باطنی سرشار از آرامش و رضایت الهی هدایت میکند.
و به آنها جز این دستور داده نشده بود که خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص گردانند و حقگرا باشند و نماز را برپا دارند و زکات بپردازند و این است دین راستین و پایدار.
همانا منافقان، [به پندار خود] میخواهند خدا را فریب دهند، در حالی که او فریبدهنده آنهاست؛ و هنگامی که برای نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند و ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.
آیا مردم گمان میکنند همین که بگویند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟
گویند در زمانهای قدیم، تاجری توانگر بود که مسجدی عظیم بنا کرد و هرگاه از کنار آن میگذشت، با غرور به آن مینگریست و در دل میگفت: «به راستی که هیچ کس چون من در راه خدا هزینه نکرده است!» در همان شهر، کفشدوزی فقیر زندگی میکرد که هر روز پیش از طلوع آفتاب، با دلی سرشار از اخلاص، دو رکعت نماز میگزارد و سپس قطرهای از آب جوی را با نیت خالصانه بر گیاهی خشکیده میریخت. شبی تاجر در خواب دید که فرشتهای ندا میدهد: «بنای تو بزرگ است، اما در درگاه حق، آن قطره آبی که کفشدوز با نیتی خالص بر گیاه خشکیدهای ریخت، از تمام مال تو ارزشمندتر است؛ زیرا تو برای نام و نشان عمل کردی و او تنها برای رضای حق.» تاجر از خواب برخاست، در افکارش غرق شد و دریافت که ارزش عمل به نیت آن است، نه به ظاهر و مقدارش. پس از آن روز، تلاش کرد تا در همه کارهایش، اخلاص را بر ریا ترجیح دهد و نه فقط برای ثواب، بلکه برای رضای دوست به عبادت بپردازد.