تشتت ذهنی در نماز به دلیل جاذبههای دنیا و وسوسههای نفس و شیطان است. راه حل در افزایش یاد خدا، صبر، تدبر در آیات و آمادهسازی قلبی قبل از نماز است.
خواهر یا برادر ارجمندم، اینکه ذهن در نماز به مسائل دنیوی مشغول میشود، تجربهای مشترک برای بسیاری از مؤمنان است و نشاندهندهی چالشهای درونی انسان در مسیر عبودیت است. قرآن کریم به طور مستقیم به این مسئله «چرا»یی نمیپردازد که چرا ذهن پراکنده میشود، اما به صورت ضمنی و در بطن آیاتش، هم عوامل این پراكندگی را ریشهیابی میکند و هم راهحلهای عملی برای دستیابی به حضور قلب و خشوع در نماز را ارائه میدهد. این موضوع عمدتاً به دو دلیل اصلی بازمیگردد: اول، ماهیت دنیا و کششهای آن، و دوم، مبارزهی دائمی انسان با نفس اماره و وسوسههای شیطانی. در ابتدا باید دانست که دنیا با تمام زرق و برق و جاذبههایش، برای انسان وسوسهانگیز است. خداوند متعال در آیات متعددی به ماهیت فانی و زودگذر دنیا اشاره میکند و از انسان میخواهد که به آن دل نبندد و هدف اصلی خود را آخرت قرار دهد. مثلاً در سوره حدید آیه ۲۰ میفرماید: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا ۖ وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»؛ «بدانید که زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و زینت و فخرفروشی میان شما و افزونطلبی در اموال و فرزندان است، مانند بارانی که گیاهش کشاورزان را به شگفتی آورد، سپس خشک شود و آن را زرد بینی، سپس ریز ریز شود؛ و در آخرت، عذاب سختی است و آمرزش و رضایتی از جانب خدا. و زندگی دنیا جز متاع فریبنده نیست.» این آیه به وضوح نشان میدهد که دلبستگی به دنیا و درگیر شدن با بازیها و سرگرمیهای آن میتواند مانعی بزرگ در مسیر توجه کامل به خدا باشد، حتی در لحظات مقدس نماز. ذهن ما در طول روز با دغدغههای مادی، برنامههای آینده، نگرانیهای مالی، روابط اجتماعی و هزاران فکر دیگر پر میشود. وقتی وارد نماز میشویم، این افکار که در ناخودآگاه ما جای گرفتهاند، فرصت مییابند تا به سطح خودآگاه بیایند و تمرکز ما را بر هم بزنند. دلیل دوم و شاید مهمترین عامل، وسوسههای شیطانی و مبارزهی انسان با نفس اماره است. قرآن کریم بارها از شیطان به عنوان دشمن آشکار انسان یاد میکند که همواره در کمین است تا او را از مسیر حق منحرف کند. در سوره ناس میخوانیم که شیطان «یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ»؛ «در سینههای مردم وسوسه میکند.» این وسوسهها میتوانند در هر حال و هر مکانی ظاهر شوند و نماز، که اوج ارتباط با خالق است، یکی از میدانهای اصلی نبرد با شیطان است. شیطان میکوشد تا انسان را از این منبع آرامش و ارتباط حقیقی دور کند و با پراکندهسازی ذهن، لذت و اثر نماز را از او بگیرد. همچنین، نفس اماره (نفس فرمانده به بدی) که در سوره یوسف آیه ۵۳ به آن اشاره شده است: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛ «من نفس خود را تبرئه نمیکنم؛ زیرا نفس همواره به بدی فرمان میدهد، مگر آنکه پروردگارم رحم کند. به راستی پروردگارم آمرزنده و مهربان است.» این نفس نیز به سمت خواستههای دنیوی و غفلت از آخرت متمایل است و این تمایل در حین نماز به صورت افکار مزاحم خود را نشان میدهد. اما قرآن راهکارهایی را برای غلبه بر این پراکندگی ذهنی ارائه میدهد. اولین و مهمترین راهکار، ذکر و یاد دائمی خداوند است. خداوند در سوره طه آیه ۱۴ میفرماید: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»؛ «و نماز را برای یاد من برپا دار.» این آیه نشان میدهد که هدف اصلی نماز، یاد خداست. هر چه یاد خدا در زندگی روزمره ما پررنگتر باشد، تمرکز بر او در نماز آسانتر خواهد بود. بنابراین، تمرین ذکر مداوم، حتی خارج از نماز، به آمادهسازی ذهن برای حضور در پیشگاه الهی کمک میکند. دومین راهکار، استعانت از صبر و نماز است. در سوره بقره آیه ۱۵۳ میخوانیم: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.» این آیه نشان میدهد که نماز خود وسیلهای برای کسب صبر و پایداری در برابر چالشهاست. در واقع، حضور قلب در نماز خود نوعی صبر و مجاهدت نفسانی است که نیاز به مداومت و تمرین دارد. نباید از اولین تلاشها ناامید شد، بلکه باید با صبر و پایداری به تلاش برای رسیدن به خشوع ادامه داد. سومین راهکار، فهم و تدبر در معانی آنچه در نماز میخوانیم است. اگر نمازگزار معنای کلمات و جملات را بداند و در هنگام قرائت، به آن تدبر کند، ذهن او کمتر فرصت پرسه زدن در افکار دنیوی را پیدا میکند. این تدبر، خود نوعی ارتباط عمیقتر با خداست که توجه را از دنیا به آخرت و از خالق به مخلوق معطوف میکند. چهارمین راهکار، آمادهسازی قبل از نماز است. قرآن به طور مستقیم به این آمادهسازی اشارهای ندارد، اما مفهوم تقوا و حضور در محضر الهی، مستلزم آن است که انسان پیش از ورود به نماز، سعی کند ذهن خود را از دغدغههای غیر ضروری پاک کند. وضو گرفتن با توجه، دور کردن عوامل حواسپرتی (مانند موبایل یا تلویزیون)، و لحظاتی تفکر در مورد عظمت خداوند و اهمیت نمازی که قرار است بخواند، میتواند بسیار کمککننده باشد. در نهایت، یادآوری این نکته که نماز «تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ»؛ «از کارهای زشت و ناپسند بازمیدارد» (عنكبوت، ٤٥)، نشان میدهد که نمازِ با حضور قلب، تاثیر عمیقی بر اصلاح رفتار و زندگی انسان دارد. هرچه زندگی روزمره ما بیشتر رنگ و بوی الهی بگیرد و کمتر به تعلقات دنیوی آلوده باشد، ذهن در نماز نیز آسودهتر و متمرکزتر خواهد بود. این یک فرآیند دو سویه است؛ نمازِ خوب به زندگی خوب منجر میشود و زندگی خوب به نمازِ خوب کمک میکند. بنابراین، برای کاهش درگیری ذهنی در نماز، لازم است که نگاه خود را به دنیا و آخرت، و هدف زندگی خود را بازتعریف کنیم و با تقویت رابطه با خدا در تمام لحظات زندگی، به تدریج به خشوع و حضور قلب در نماز دست یابیم. این مسیر، نیازمند صبر، تمرین و دعای پیوسته است.
همانا من الله هستم، معبودی جز من نیست، پس مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.
آنچه از کتاب به تو وحی شده است را بخوان و نماز را برپا دار؛ همانا نماز از کارهای زشت و ناپسند بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است. و خدا میداند چه میکنید.
آوردهاند که مردی پارسا و نیکوکار، هرگاه به نماز میایستاد، افکار دنیا چون مور و ملخ بر دلش هجوم میآوردند و آرامش او را بر هم میزدند. روزی نزد استادی دانا از این حال شکایت برد. استاد لبخندی زد و گفت: «ای نیکمرد، دل همچون آینهای است که هر آنچه در طول روز بر آن نقش بندد، در خلوت نیز نمایان میشود. اگر آینهی دلت را به بازار دنیا بسپاری و غبار آرزوها و حسرتها بر آن بنشیند، چگونه انتظار داری در وقت عبادت، جز غبار نبینی؟» مرد متوجه شد و از آن پس، نه تنها در نماز، که در تمامی لحظاتش، سعی در زدودن غبار دنیا از دل خویش کرد و به یاد خداوند مشغول شد. پس از مدتی، دید که قلبش در نماز آرام گرفت و ذکر خدا بر آن چیره شد، چرا که آینهی دلش جلا یافته بود.