چرا با وجود خواندن قرآن، تغییری نمی‌کنم؟

عدم تغییر پس از خواندن قرآن اغلب به دلیل کمبود تدبر (اندیشه عمیق)، عدم عمل به آموزه‌ها و نیت خالص است. قرآن نیاز به فهم، پیاده‌سازی عملی و ارتباط قلبی دارد تا بتواند تحول واقعی ایجاد کند.

پاسخ قرآن

چرا با وجود خواندن قرآن، تغییری نمی‌کنم؟

خواهر یا برادر ارجمندم، سوال شما بسیار عمیق و از دغدغه‌های بسیاری از کسانی است که به دنبال رشد و تحول معنوی هستند. قرآن کریم، کلام نورانی و هدایتگر خداوند متعال است که برای بیرون آوردن انسان‌ها از ظلمات جهل و گمراهی به سوی نور هدایت نازل شده است. خداوند در سوره ابراهیم آیه ۱ می‌فرماید: «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» (کتابی است که به سوی تو فرو فرستادیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوی نور رهنمون شوی، به راه خدای مقتدر ستوده‌صفات). این آیه به روشنی هدف نزول قرآن را بیان می‌کند: ایجاد تغییر و تحول بنیادین در انسان. پس اگر با وجود خواندن قرآن، تغییری در خود نمی‌بینیم، ایراد از کلام الهی نیست، بلکه باید به نوع مواجهه و تعامل خود با این کتاب آسمانی بازگردیم. در ادامه به دلایل اصلی این مسئله و راهکارهای قرآنی آن می‌پردازیم. اولین و شاید مهم‌ترین دلیل، عدم «تدبر» در آیات قرآن است. بسیاری از ما قرآن را می‌خوانیم، شاید حتی به صورت روزانه، اما آیا به معانی آن عمیقاً فکر می‌کنیم؟ آیا در پیام‌ها و آموزه‌های آن تأمل می‌کنیم؟ خداوند در سوره محمد آیه ۲۴ می‌فرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» (آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند یا بر دل‌هایشان قفل‌هایی نهاده شده است؟). این آیه نشان می‌دهد که تدبر، کلید گشایش قفل‌های دل است. تدبر یعنی فراتر از روخوانی و ترجمه تحت‌اللفظی، در مفاهیم عمیق آیات شیرجه زدن، ارتباط آن‌ها با زندگی خود را کشف کردن، و از خود پرسیدن که این آیه چه پیامی برای من در اینجا و اکنون دارد؟ وقتی آیه‌ای درباره صبر می‌خوانیم، آیا به موقعیت‌هایی در زندگی‌مان فکر می‌کنیم که نیازمند صبر هستیم؟ وقتی آیه‌ای درباره عدالت می‌خوانیم، آیا به رفتارهای خود در قبال دیگران می‌اندیشیم؟ اگر تدبر نباشد، قرآن تنها نوای دلنشینی می‌شود که از کنار گوش می‌گذرد، نه پیامی که بر جان می‌نشیند و آن را متحول می‌سازد. دومین دلیل، عدم «عمل» به آموزه‌های قرآن است. قرآن فقط برای دانستن نیست، برای عمل کردن است. خداوند در آیات متعددی، ایمان را در کنار عمل صالح قرار می‌دهد. در سوره عصر می‌فرماید: «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» (مگر کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند و همدیگر را به حق سفارش کرده‌اند و به صبر سفارش کرده‌اند). دانستن اینکه غیبت بد است، یک چیز است و پرهیز عملی از آن چیز دیگر. دانستن اینکه راستگویی فضیلت است، یک چیز است و همواره راستگو بودن چیز دیگر. اگر قرآن را بخوانیم و دائم از آن لذت ببریم اما هیچ قدمی برای پیاده کردن دستورات آن در زندگی‌مان برنداریم، طبیعی است که تغییری حاصل نشود. قرآن نقشه راه است، اما تا زمانی که طبق نقشه حرکت نکنیم، به مقصد نمی‌رسیم. عمل به قرآن، یعنی تبدیل دانش به بینش و بینش به رفتار. این فرآیند، مستلزم مجاهده با نفس و مقاومت در برابر وسوسه‌هاست. سومین عامل، عدم «اخلاص» و «نیت» پاک است. آیا قرآن را تنها برای ثواب خواندن، یا برای تظاهر به دینداری، یا به عنوان یک عادت می‌خوانیم؟ یا با تمام وجود می‌خواهیم که کلام خدا قلبمان را متحول کند؟ نیت، به اعمال ما روح می‌بخشد. خداوند در سوره بینه آیه ۵ می‌فرماید: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» (و به ایشان فرمان داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زکات بپردازند؛ و این است دین راستین). وقتی با نیت خالص و با فروتنی در برابر کلام الهی قرار می‌گیریم، گویی دل‌هایمان آماده دریافت نور هدایت می‌شود. اما اگر نیت‌ها آلوده به ریا یا غفلت باشد، تاثیر کلام الهی کمرنگ می‌شود. چهارمین مسئله، «غفلت» و «دل‌مردگی» است. گاهی اوقات، زندگی پرهیاهوی دنیا، تعلقات مادی، و دغدغه‌های روزمره، دلهای ما را زنگار می‌زند و غافل می‌سازد. قرآن می‌آید تا این زنگارها را بشوید و دل‌ها را بیدار کند. اما اگر قلب ما در برابر آیات الهی بسته باشد یا به دلیل گناهان متعدد و ترک واجبات، قساوت یافته باشد، کلام الهی نیز کمتر بر آن اثر می‌گذارد. در سوره انفال آیه ۲ می‌خوانیم: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» (مؤمنان [واقعی] فقط کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دل‌هایشان می‌ترسد، و هنگامی که آیات او بر آنان خوانده شود، ایمانشان افزون می‌گردد و بر پروردگارشان توکل می‌کنند). اگر خواندن قرآن ایمان ما را زیاد نمی‌کند و ترس از خدا را در دل ما نمی‌افزاید، باید به وضعیت قلب خود نگاه کنیم. پنجمین نکته، «مداومت» و «صبوری» است. تغییر یک فرآیند است، نه یک اتفاق آنی. خواندن قرآن و تلاش برای فهم و عمل به آن، یک مسیر پیوسته است. نباید انتظار داشت که با چند بار خواندن، همه چیز متحول شود. خداوند در سوره عصر بر توصیه‌ به صبر تأکید می‌کند. تحول معنوی نیازمند مداومت، استقامت و تلاش مستمر است. هر روز اندکی تدبر، اندکی عمل، اندکی توبه و اندکی ذکر، به مرور زمان کوه‌ها را جابجا می‌کند. برای ایجاد تغییر واقعی، پیشنهاد می‌شود: ۱. قرآن را با تدبر بخوانید: علاوه بر روخوانی، حداقل روزی چند دقیقه را به مطالعه ترجمه و تفسیر آیات اختصاص دهید. از تفاسیر معتبر استفاده کنید. در هر آیه، مکث کنید و از خود بپرسید: «این آیه چه پیامی برای من دارد؟ چگونه می‌توانم آن را در زندگی‌ام پیاده کنم؟» ۲. قرآن را برای عمل کردن بخوانید: هر روز یک یا چند درس کوچک از قرآن را انتخاب کنید و سعی کنید آن را در رفتارتان پیاده کنید. مثلاً، اگر آیه‌ای درباره صداقت بود، در آن روز مراقب کلام خود باشید. اگر آیه‌ای درباره گذشت بود، سعی کنید از خطای کسی بگذرید. عمل، مکمل علم است. ۳. با نیت خالص به سراغ قرآن بروید: قبل از شروع تلاوت یا مطالعه، نیت خود را خالص کنید که «خداوندا، این کلام توست و من مشتاق هدایت توام. کمکم کن تا از آن بهره ببرم و به آن عمل کنم.» ۴. قلبتان را آماده کنید: از خداوند برای پاکسازی قلب و زدودن زنگار گناهان طلب مغفرت کنید. سعی کنید از گناهان دوری جویید، زیرا گناهان، حجابی بین ما و نور الهی ایجاد می‌کنند. نماز، ذکر و دعا می‌توانند دل را نرم کنند. ۵. مداومت داشته باشید: حتی اگر کم، اما پیوسته قرآن بخوانید و در آن تدبر کنید. تغییرات بزرگ، نتیجه قدم‌های کوچک و مداوم هستند. ناامید نشوید و با توکل به خدا ادامه دهید. به یاد داشته باشید که قرآن شفای دل‌ها و نور راه است. اگر با نیت درست، تدبر عمیق و عزم راسخ برای عمل به آن، با این کتاب عزیز ارتباط برقرار کنیم، بی‌شک زندگی ما دگرگون خواهد شد و نور الهی در وجودمان متجلی خواهد گشت. خداوند می‌فرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (ما از قرآن آنچه را که شفا و رحمتی برای مؤمنان است، نازل می‌کنیم؛ و ستمکاران را جز زیان نمی‌افزاید). این آیه نشان می‌دهد که تاثیر قرآن به ایمان و حالت قلب خواننده بستگی دارد. پس با قلبی آماده و ایمانی راسخ، به سوی این دریای حکمت گام برداریم.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

در گلستان سعدی آمده است که عالمی بود که سال‌ها به گردآوری کتاب و حفظ متون می‌پرداخت و از حفظ قرآن و احادیث و اشعار بسیاری آگاه بود. مردم او را ستایش می‌کردند و به علم او غبطه می‌خوردند. روزی درویشی عارف به او گفت: «ای حکیم، سال‌هاست که زبان تو به ذکر و قلبت به علم مشغول است. اما اگر این دانش، چون نوری در دلت ننشیند و رفتار تو را دگرگون نسازد، چه فرقی میان تو و آن دفترهاست که در قفسه‌ها خاک می‌خورند؟ علم حقیقی آن است که زنگار جهل و غفلت را از آینه دل بزداید و تو را به سوی کمال رهنمون شود.» عالم ابتدا از این سخن رنجید، اما چون نیک اندیشید، دریافت که حکمت در عمل است نه تنها در انباشت دانسته‌ها. از آن پس، به تدبر در آنچه خوانده بود پرداخت و کوشید تا هر آیه و حدیثی را چراغ راه زندگی خود سازد و بدین ترتیب، تحولی شگرف در وجودش پدیدار شد و آرامشی یافت که پیش از آن نمی‌شناخت.

سوالات مرتبط