کمرنگ شدن یاد خدا ناشی از دلبستگی به دنیا، وسوسه شیطان، و غفلت خود انسان است. راهکار قرآنی برای آن، ذکر کثیر، تفکر، و دوری از عوامل حواسپرتی است تا قلب دوباره آرامش یابد.
احساس کمرنگ شدن یاد خدا در ذهن، تجربهای است که بسیاری از انسانها در طول زندگی معنوی خود با آن مواجه میشوند و نباید از آن ناامید شد. قرآن کریم به وضوح به ریشهها و راهحلهای این پدیده اشاره میکند. این وضعیت، که اغلب به عنوان «غفلت» یا «فراموشی» از خداوند شناخته میشود، عمدتاً ناشی از عوامل مختلفی است که در بطن زندگی دنیوی و کشمکشهای روحی ما ریشه دارند. قرآن، با لحنی دلسوزانه اما قاطع، این عوامل را برای ما روشن میسازد تا بتوانیم مسیر بازگشت به سوی یاد دائمی خداوند را بیابیم و قلب خود را دوباره با نور الهی منور سازیم. یکی از مهمترین دلایلی که یاد خدا در ذهن انسان کمرنگ میشود، پرداختن بیش از حد به زینتها و دلبستگیهای زندگی دنیوی است. دنیا با جذابیتها و وسوسههایش، میتواند چنان قلب و ذهن انسان را به خود مشغول کند که جایی برای یاد و ذکر خداوند باقی نماند. قرآن در سوره کهف آیه ۲۸ میفرماید: «وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» (و چشمانت را به خاطر خواستن زینت زندگی دنیا از ایشان مگردان و از کسی که دلش را از یاد خود غافل کردهایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیادهروی بوده است، اطاعت مکن). این آیه به وضوح نشان میدهد که تمایل به مادیات و زیورآلات دنیوی، میتواند منجر به غفلت قلب از یاد خدا شود. وقتی انسان تمام وقت و انرژی خود را صرف کسب مال، موقعیت اجتماعی، لذایذ زودگذر و رقابتهای دنیایی میکند، طبیعی است که فضای ذهنی و قلبی برای تامل در آیات الهی، انجام عبادات با حضور قلب، و یادآوری پیوسته پروردگار، تنگ و تنگتر شود. این اشتغال دائم به امور دنیا، پردهای بر روی قلب میکشد و ارتباط انسان با منبع هستی را سست میکند. دومین عامل اساسی، نفوذ و وسوسههای شیطان است. شیطان دشمن آشکار انسان است و یکی از اهداف اصلی او، دور کردن انسان از یاد خداست. قرآن کریم در سوره مجادله آیه ۱۹ میفرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (شیطان بر آنان چیره شده و یاد خدا را از خاطرشان برده است؛ آنان حزب شیطاناند؛ بدانید که حزب شیطان همان زیانکاراناند). شیطان با فریبها، وعدههای دروغین، ایجاد ترس از فقر، وسوسه به گناه، و تزئین بدیها در نظر انسان، او را به سمت فراموشی خدا سوق میدهد. او تلاش میکند تا با مشغول کردن انسان به امور بیهوده، یا القای افکار منفی و ناامیدی، دریچه قلب را به روی نور الهی ببندد. وسوسههای پنهانی او، مانند بذر شک و تردید یا شهوات، میتوانند آرام آرام جای یاد خدا را در قلب بگیرند و انسان را به سمت بیراهه بکشانند. سومین دلیل، بیتوجهی و غفلت خود انسان است. این غفلت ناشی از عدم استفاده صحیح از نعمتهای الهی همچون عقل، قلب و چشم و گوش در مسیر شناخت حق است. قرآن در سوره اعراف آیه ۱۷۹ میفرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (و همانا بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنان دلهایی دارند که با آن نمیفهمند، و چشمانی دارند که با آن نمیبینند، و گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند. آنان همچون چهارپایاناند، بلکه گمراهترند. آنان همان غافلاناند). این آیه به کسانی اشاره دارد که تواناییهای درک و مشاهده را دارند اما از آنها برای تفکر در آیات الهی و یادآوری عظمت خالق بهره نمیبرند. این بیتفاوتی و عدم تأمل در نشانههای خدا در آفرینش و در نفس خود انسان، به مرور زمان باعث میشود که یاد خدا کمرنگ شود و قلب به خواب رود. برای بازگرداندن و تقویت یاد خدا در قلب و ذهن، قرآن راهکارهای عملی ارائه میدهد. محور اصلی این راهکارها، ذکر کثیر است. ذکر، تنها به معنای گفتن الفاظ نیست، بلکه شامل هرگونه یادآوری قلبی، زبانی و عملی خداوند است. نمازهای پنجگانه، تلاوت قرآن با تدبر، دعا و مناجات، تسبیح و تهلیل، و تفکر در عظمت خلقت، همگی از مصادیق ذکر هستند. سوره رعد آیه ۲۸ میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آنان کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرامش مییابد؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد). این آیه نشان میدهد که ذکر خدا نه تنها یاد او را تقویت میکند، بلکه آرامش و سکینهای عمیق به قلب میبخشد. همچنین، دوری از مجالس غفلتآفرین و همنشینی با صالحان که یادآور خدا هستند، بسیار مؤثر است. انجام اعمال صالح و خدمت به خلق نیز از مصادیق یاد خداست که انسان را از مشغولیتهای بیهوده دور میکند و قلب را به خدا نزدیک میسازد. توبه و استغفار مداوم نیز دریچهای برای پاکسازی روح و بازگشت به سوی خداوند است، چرا که گناهان میتوانند مانعی بین انسان و یاد پروردگار شوند. در نهایت، کمرنگ شدن یاد خدا یک هشدار معنوی است که ما را به بازنگری در زندگی و اولویتهایمان فرا میخواند. این یک فرصت است تا با عزمی راسختر، به سوی منبع اصلی آرامش و هدایت بازگردیم و قلب خود را با نور ذکر و معرفت الهی زنده نگاه داریم.
و خود را با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند و رضای او را میجویند، شکیبا و پابند گردان، و هرگز چشمانت از آنان برمگردان که خواهان زینت زندگی دنیایی باشی، و از کسی که قلبش را از یاد خود غافل کردهایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیادهروی بوده است، اطاعت مکن.
شیطان بر آنان چیره شده و یاد خدا را از خاطرشان برده است؛ آنان حزب شیطاناند؛ بدانید که حزب شیطان همان زیانکاراناند.
و همانا بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنان دلهایی دارند که با آن نمیفهمند، و چشمانی دارند که با آن نمیبینند، و گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند. آنان همچون چهارپایاناند، بلکه گمراهترند. آنان همان غافلاناند.
حکایت آوردهاند که درویشی زاهد، همواره دل به یاد حق داشت و از دنیا و زخارف آن دوری میجست. روزی از بازارچه شهر میگذشت. چنان جذب نقش و نگار قالیهای نفیس و عطر دلانگیز ادویهها و صدای شور و هیاهوی مردمان شد که گذر زمان را فراموش کرد. وقتی به خود آمد، دید که وقت نماز عصر فوت شده است و آفتاب رو به غروب دارد. با آهی از دل گفت: «ای وای بر من که بازار دنیای فانی، مرا از یاد بازار باقی غافل کرد!» و از آن پس، عهد کرد که هر لحظه بر حال دل خویش بنگرد و نگذارد غفلت، پرده بر آئینه ذکر کشد. سعدی شیرینسخن فرماید: «دل که با یاد دوست مأنوس شد، از هر دو جهان آزاد شد.»