چرا آرامش برایم کوتاه‌مدت است؟

آرامش کوتاه مدت ناشی از ماهیت آزمایشی دنیا و سرشت ناآرام انسان است. آرامش پایدار تنها با یاد و اتصال به خداوند و توکل بر او حاصل می‌شود.

پاسخ قرآن

چرا آرامش برایم کوتاه‌مدت است؟

این سوالی عمیق و پرمغز است که بسیاری از انسان‌ها در طول زندگی خود با آن مواجه می‌شوند. حس ناپایداری آرامش، تجربه‌ای مشترک است که قرآن کریم به زیبایی و با حکمت بالایی به ریشه‌ها و راه‌حل‌های آن اشاره می‌کند. در واقع، قرآن تنها به بیان مشکل نمی‌پردازد، بلکه نقشه‌ای راه برای دستیابی به آرامشی پایدار و عمیق ارائه می‌دهد که فراتر از نوسانات زندگی دنیوی است. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که آرامش در زندگی ما ممکن است کوتاه‌مدت باشد، در ماهیت وجودی خود انسان و طبیعت دنیا نهفته است. قرآن کریم انسان را موجودی آفریده‌شده با گرایش‌های متضاد معرفی می‌کند. در سوره معارج آیه ۱۹ و ۲۰ می‌خوانیم: «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا» یعنی «همانا انسان بسیار حریص و کم‌طاقت آفریده شده است؛ چون گزندی به او رسد، بی‌تابی کند.» و در آیه ۲۱ ادامه می‌دهد: «وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا» یعنی «و چون خیری به او رسد، بخل ورزد و از انفاق آن خودداری کند.» این آیات به طبیعت ناآرام و بی‌قرار انسان اشاره دارند؛ انسانی که در برابر سختی‌ها بی‌تابی می‌کند و در برابر نعمت‌ها بخل می‌ورزد. این سرشت، باعث می‌شود که آرامش حاصل از نعمتی موقتی یا برطرف شدن مشکلی زودگذر باشد، زیرا انسان طمع‌کارانه به دنبال چیزهای بیشتر است یا از دست دادن آنچه دارد می‌ترسد. دلیل دوم، ماهیت دنیای فانی و زودگذر است. قرآن بارها تاکید می‌کند که زندگی دنیا یک متاع قلیل و بازیچه‌ای است. در سوره کهف آیه ۴۶ می‌فرماید: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا» یعنی «مال و فرزندان، آرایش زندگی دنیایند و نیکی‌های ماندگار [اعمال صالح] نزد پروردگارت از نظر پاداش بهتر و از جهت امید [آینده] نیکوتر است.» این آیه به ما یادآور می‌شود که هر آنچه در دنیا به دست می‌آوریم – ثروت، موقعیت، شهرت، یا حتی روابط انسانی – فانی و موقتی است. آرامشی که بر پایه این امور ناپایدار بنا شود، هرگز نمی‌تواند پایدار باشد. وقتی منبع آرامش متغیر و در معرض زوال باشد، خود آرامش نیز ناگزیر کوتاه خواهد بود. سومین و شاید مهم‌ترین دلیل، هدف خداوند از آفرینش این دنیا و انسان است. قرآن صراحتاً بیان می‌کند که زندگی دنیا میدان آزمایش و ابتلا است. در سوره بقره آیه ۱۵۵ می‌خوانیم: «وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ» یعنی «قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم؛ و مژده ده صابران را.» این آیه نشان می‌دهد که سختی‌ها و ناآرامی‌ها جزء لاینفک زندگی دنیوی هستند. آرامش مطلق و بی‌وقفه در این دنیا وجود ندارد، چرا که این دنیا دارالمحن و آزمایش است. اگر آرامش همیشه پایدار بود، هدف از آزمایش و تمییز انسان‌ها از یکدیگر محقق نمی‌شد. پس، بخشی از ناپایداری آرامش، به ذات این دنیا و هدف الهی از آفرینش آن بازمی‌گردد. اما قرآن، تنها به بیان دلایل این ناپایداری بسنده نمی‌کند، بلکه راه‌حل‌هایی عملی و روحانی برای دستیابی به آرامشی پایدارتر و عمیق‌تر ارائه می‌دهد: ۱. یاد خدا (ذکرالله): مهم‌ترین و اساسی‌ترین راه، یاد خداست. در سوره رعد آیه ۲۸ می‌فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی «کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد.» این آیه به وضوح نشان می‌دهد که تنها منبع آرامش حقیقی و پایدار، یاد و ذکر خداوند است. یاد خدا به معنای فقط تکرار کلمات نیست، بلکه شامل تفکر در آیات الهی، نماز، دعا، تلاوت قرآن، و هر عملی است که انسان را به حضور و قدرت بی‌پایان خداوند متصل می‌کند. وقتی انسان قلبش را به خالق هستی گره می‌زند، ترس از فقدان‌ها، نگرانی از آینده، و ناامیدی از مشکلات رنگ می‌بازد، زیرا می‌داند که نیرویی برتر و مهربان، همواره ناظر و مدبر امور است. این اتصال، به انسان اطمینان و طمأنینه می‌بخشد که حتی در میان طوفان‌های زندگی نیز می‌تواند لنگرگاه ثابتی بیابد. ۲. صبر و استقامت: در مقابل ماهیت هلوع و بی‌تاب انسان، قرآن صبر را راهگشا معرفی می‌کند. صبر، تنها به معنای تحمل کردن نیست، بلکه نوعی مقاومت فعال و امیدوارانه در برابر سختی‌هاست. صبر به انسان کمک می‌کند تا در برابر ناملایمات بی‌تابی نکند و بداند که هر سختی، موقتی است و پس از آن گشایشی خواهد آمد. آیه ۱۵۵ سوره بقره که پیشتر ذکر شد، پس از بیان انواع آزمایش‌ها، مژده به صابران می‌دهد. این صبر، آرامش را به ارمغان می‌آورد زیرا انسان با اتکال به خداوند و امید به پاداش اخروی، از اضطراب رها می‌شود. ۳. نماز و دعا: نماز، ستون دین و معراج مؤمن است. این ارتباط مستقیم با خدا، فرصتی برای تخلیه نگرانی‌ها، تجدید قوا و کسب آرامش است. قرآن در سوره بقره آیه ۱۵۳ می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» یعنی «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از صبر و نماز یاری جویید؛ همانا خداوند با صابران است.» نماز نه تنها یک فریضه، بلکه منبعی سرشار از آرامش و تقویت‌کننده روح است. دعا نیز ابزاری قدرتمند برای ارتباط با خالق است که انسان را از احساس تنهایی و بی‌یاوری رها می‌سازد. ۴. توکل بر خدا: وقتی انسان می‌پذیرد که همه امور در دست خداوند است و او بهترین تدبیرکننده است، باری سنگین از دوش او برداشته می‌شود. توکل حقیقی به این معنا نیست که دست از تلاش برداریم، بلکه به این معناست که پس از تلاش، نتیجه را به خداوند بسپاریم و به حکمت او اعتماد کنیم. این توکل، اضطراب ناشی از کنترل‌ناپذیری اوضاع را از بین می‌برد و آرامشی عمیق را جایگزین آن می‌کند. ۵. قناعت و عدم وابستگی به دنیا: از آنجایی که وابستگی به امور دنیوی منبع ناآرامی است، قرآن به ما توصیه می‌کند که به آنچه داریم قناعت کنیم و دل به دنیا نبندیم. این به معنای عدم تلاش برای بهبود زندگی نیست، بلکه به معنای عدم تعلق قلبی به آن است. وقتی خوشبختی و آرامش ما به جمع‌آوری مال، مقام یا امور دنیوی دیگر گره نخورد، با از دست دادن آن‌ها نیز آرامشمان خدشه‌دار نمی‌شود. این نوعی رهایی درونی است که منجر به آرامشی پایدار می‌شود. در جمع‌بندی، آرامش کوتاه‌مدت نتیجه طبیعی نگاهی سطحی به دنیا و وابستگی به متغیرات آن است. انسان به دلیل سرشت ناآرام و ماهیت آزمایشی دنیا، نمی‌تواند آرامشی دائمی و بی‌دردسر در این نشئه بیابد. اما قرآن راهکارهایی را برای دستیابی به آرامشی عمیق‌تر و پایدارتر ارائه می‌دهد؛ آرامشی که از درون و از طریق ارتباط ناگسستنی با خداوند نشأت می‌گیرد. این آرامش، حتی در میان سختی‌ها نیز قلب مؤمن را مطمئن نگه می‌دارد و به او توانایی می‌دهد تا با دیدگاهی متعالی به زندگی بنگرد. بنابراین، اگر به دنبال آرامشی پایدارتر هستیم، باید در درجه اول، رابطه خود را با خالق هستی تقویت کرده و با یاد او، قلب‌هایمان را مطمئن سازیم. اینگونه است که می‌توانیم از نوسانات زندگی کمتر متاثر شویم و در دریای متلاطم دنیا، لنگرگاهی از آرامش درونی داشته باشیم.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

در روزگاران قدیم، در شهری پر از هیاهو، مردی زندگی می‌کرد به نام «دانشمندِ بی‌قرار». او هر روز در پی آرامشی بود، اما هرگاه آن را می‌یافت، به سرعت از دستش می‌داد. یک روز در باغی سرسبز، کنار رودخانه‌ای آرام، دید که گنجشکی کوچک، دانه‌ای را با شادمانی برمی‌دارد و پرواز می‌کند. دانشمند با تعجب از خود پرسید: «چگونه این گنجشک با این همه نداری، چنین آرامشی دارد و من با این همه دارایی، آرامشم گذراست؟» پیرمردی دانا که در آنجا نشسته بود، گفت: «ای جوان، آرامش حقیقی در گرو داشته‌های تو نیست، بلکه در رهایی از ترس از دست دادن آنهاست. این گنجشک، دل به دانه نبسته است؛ می‌داند که روزیِ او از جایی دیگر نیز می‌رسد. هر آنچه را با ترس از دست دادن به دست آوری، آرامش آن کوتاه است. دلت را به آنکه همه چیز در دست اوست بسپار، تا دریابی که آرامش پایدار، نه در بیرونی‌ترین‌ها، که در عمیق‌ترین نقطه وجودت، با اتصال به اوست.» دانشمند با شنیدن این سخنان متحول شد و فهمید که آرامش واقعی، نه در جمع‌آوری، بلکه در توکل و قناعت نهفته است. او از آن پس، هرچند سختی‌ها و شادی‌ها می‌آمدند و می‌رفتند، اما آرامشی درونی و پایدار در قلبش جای گرفت.

سوالات مرتبط