گمراهی علیرغم علم ناشی از ضعف ایمان و عدم ارتباط صحیح با خداوند است.
قرآن کریم، کتاب هدایت و نور، در آیات مختلف به موضوع هدایت و گمراهی بشر اشاره کرده است. از دیرباز در تاریخ بشریت، انسانها با چالشهای گوناگونی روبرو بودهاند که برخی از آنها ناشی از ناآگاهی و برخی دیگر به دلیل استکبار و خودخواهی میباشد. به باور بسیاری از مفسران قرآن، این موضوع بهویژه در آیات قرآن مورد بحث قرار گرفته است و سورههای مختلف به عواقب گمراهی و دلایل آن پرداختهاند. یکی از مسائلی که در قرآن به آن اشاره شده است، رابطه مستقیم بین علم و تقوا میباشد. در سوره جاثیه، آیه 23 به این نکته پرداخته میشود که برخی افراد با وجود دانش و علم، به دلیل نقص در ایمان و کمبود اخلاص در عمل، دچار گمراهی میشوند. این آیه به ما میآموزد که علم به تنهایی کافی نیست و باید با تقوا و ایمان راستین همراه باشد. بسیاری از افراد علم را به عنوان ابزاری جهت رسیدن به اهداف دنیوی و مادی خود قرار میدهند. این رویکرد میتواند به نتایج مهیب و گمراهکنندهای منجر شود. سوره انعام، آیه 141 نیز تأکید میکند که این افراد در نهایت خاسر و زیانکار خواهند بود. این آیه به ما گوشزد میکند که دور شدن از حقیقت و کفر ورزیدن در مقابل آموزههای الهی، عواقب جبرانناپذیری خواهد داشت. به عبارت دیگر، افرادی که از علم خود سوءاستفاده میکنند و به جای نزدیک شدن به حقیقت، از آن فاصله میگیرند، در نهایت جز زیان نصیبی نخواهند داشت. علاوه بر این، سوره دهر، آیه 3 نشاندهنده هدایت الهی و دیدگاههای متفاوت نسبت به آن است. خداوند در این آیه میفرماید: 'إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً.' این آیه حکایت از آن دارد که هدایت الهی یک هدیه بزرگ است که ممکن است برخی افراد به خاطر کفر یا غفلت از واقعیتهای دینی از آن محروم باشند. در نتیجه، ضعف در تقوی و عدم ارتباط صحیح با خداوند، پایه و اساس گمراهی این افراد محسوب میشود. براین اساس، علم بدون تقوی میتواند به گمراهی منتهی شود. در واقع، انسانها در زندگی خود به دو مسیر عمده هدایت و گمراهی تقسیم میشوند. مسیر هدایت، شامل رستگاری و آگاهی از حقایق دینی و اخلاقی است که انسان را به قرب الهی میرساند، در حالی که مسیر گمراهی برعکس، انسان را به افراط و تفریط، فساد و انحراف سوق میدهد. علم جایگاه ویژهای در هر دو مسیر دارد؛ اگر علم در خدمت حقیقت و خداوند قرار گیرد، شخص را به سعادت حقیقی میرساند، اما اگر بر اساس نیتهای نادرست و دنیایی استفاده شود، میتواند به منزله ابزاری برای گمراهی باشد. به علاوه، قرآن کریم به ما یادآور میشود که هدایت به معنای آگاهی از حقیقت و عمل به آن است. یک مؤمن واقعی کسی است که علم را با تقوی و اخلاص ادغام کند. او میداند که علم باید به رسیدن به رضایت خداوند منجر شود و نه قدرت و حاکمیت بر دیگران. در مقابل، کسی که صرفاً به دنبال علم و دانایی است بدون اینکه به عواقب اجتماعی و دینی آن بیاندیشد، میتواند به منتقدی خودخواه و متعصب تبدیل شود. از این رو، زندگیهای پر از چالشهای نظری و عملی، نیازمند بصیرت و حکمت است. بیتوجهی به پیامهای الهی و عدم توجه به نقش علم در هدایت انسان، میتواند به نتیجهگیریهای غلط و گمراهی منجر شود. هدف اصلی دین، هدایت بشر به سوی زوجیت با حقایق روشن و دوری از گمراهی میباشد. در اسلام، علم و تقوا به عنوان دو اصل اساسی شناخته میشوند. علم موجب آگاهی از جهان و تمامی ابعاد آن میشود، در حالی که تقوا فرد را در مسیر درست قرار میدهد. قرآن کریم بارها تأکید کرده است که آگاهی و عمل توأم باید موجود باشد تا به حقیقت نزدیکتر شویم. این دو عنصر با هم به تکامل روحانی انسان کمک میکنند و او را از گمراهی محفوظ نگه میدارند. در نهایت، بشر همواره در حال جستجوی حقیقت و روش زندگی مطلوب بوده و قرآن بهعنوان کلام الهی، در این راه به او راهنمایی میکند. بایستی این آموزهها را در زندگی خود به کار ببندیم و با ایجاد ارتباطی صحیح با خداوند، از علم بهرهبرداری مناسبی داشته باشیم. به این ترتیب، میتوانیم از گمراهی دور شویم و به سوی سعادت واقعی گام برداریم.
آیا کسی که به حق هدایت میشود، شایستهتر است که پیروی شود یا کسی که خود به جز به اذن خدا هدایت نمیشود؟ پس چرا شما اینگونه قضاوت میکنید؟
و آنها زیانکاران هستند.
ما او را به راهی هدایت کردهایم، چه او شکر کند و چه کفر ورزد.
روزی، جوانی به نام امیر با وجود اینکه دانش زیادی داشت، در پرتگاهی از گمراهی قرار گرفت. او از علمش برای خودنمایی و کسب پول بهره میبرد. اما روزی، با آیهای از قرآن مواجه شد که او را تکان داد: 'أفَمَن هُوَ مُهْدٍ إِلَى حَقٍّ.' از آن روز به بعد تصمیم گرفت بر روی ایمان و رفتار خود کار کند و ارتباطش با خدا را تقویت کند.