موفقیت دنیوی ممکن است به ظاهر وجود داشته باشد ولی در واقع موفقیت واقعی به طاعت از خداوند و انجام اعمال خیر مربوط میشود.
در قرآن کریم، موضوع موفقیت و گناه به گونهای پیچیده مطرح شده است. یکی از دلایل اینکه بعضی افراد با وجود گناه موفق به نظر میرسند، عدم درک درست از موفقیت و آنچه که در واقعیت باید برای آن تلاش کرد، است. در سوره آل عمران آیه 185 میخوانیم: «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛ به این معنا که هر انسانی در نهایت به مرگ میرسد و پاداش یا مجازات او در روز قیامت مشخص میشود. بنابراین موفقیت دنیوی ممکن است با گناهان توأم باشد، ولی این موفقیت پایدار و واقعی نیست. همچنین در سوره الکهف آیه 46 آمده است: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِیْنَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا» که نشان میدهد ثروت و فرزندان از زینتهای زندگی دنیا هستند که ممکن است افراطی به آنها پرداخته شود و انسان را از حقیقت دور کند. افراد ممکن است موقتا موفق به نظر برسند اما در واقع به دلیل نادیدهگرفتن اصول اخلاقی و دینی، از سعادت واقعی دور میشوند. از نظر قرآن، موفقیت واقعی تنها در نزدیکی به خداوند و رعایت دستورات اوست. در سوره مسد آیه 1 تا 5 مىفرماید: «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ»؛ نشاندهنده عاقبت بد کسانی است که از دستورات خداوند خارج میشوند. در نهایت میتوان گفت که در قرآن، موفقیت حقیقی به طاعت از خداوند و انجام اعمال نیک و خیر بازمیگردد.
هر نفسی طعم مرگ را خواهد چشید و جزاهای شما در روز قیامت به شما داده میشود.
مال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند.
هر دو دست ابولهب قطع باد و او تباه است.
روزی در یکی از شهرها، مردی به نام حسین بود که با وجود گناهانش، ثروت و قدرت زیادی داشت. او به نظر میرسید که در زندگی موفق است و همگان او را تحسین میکردند. اما روزی وقتی به نماز رفت، متوجه شد که عمق دلش پر از خالی است و آرامش درونی ندارد. حسین تصمیم گرفت به دنبال راه درست برود و پس از مطالعه قرآن و سیره پیامبران، متوجه شد که تنها در طاعت خداوند و انجام کارهای نیک میتواند به آرامش واقعی برسد. او شروع به انجام اعمال نیکو کرد و از آن پس زندگیاش تغییر کرد؛ زیرا احساس آرامش و رضایت به زندگیاش راه یافته بود.